Tuesday, Oct 21, 2025

صفحه نخست » واکنش کاخ سفید به صحبت‌های امروز خامنه‌ای

trumpKham.jpgایران اینترنشنال - در پی سخنان علی خامنه‌ای درباره رد پیشنهاد گفت‌وگوی مستقیم با دونالد ترامپ، کاخ سفید اعلام کرد که درهای دیپلماسی هنوز بسته نیست، اما تاکید کرد تا زمانی که رهبران جمهوری اسلامی «تروریسم را کنار نگذارند و حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناسند»، صلحی در خاورمیانه متصور نخواهد بود.

اظهارات خامنه‌ای در شرایطی مطرح ‎‌شد که استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، ۲۸ مهر تایید کرد واشینگتن تماس‌هایی از مقام‌های جمهوری اسلامی دریافت کرده و در پی آن است که «یک راه‌حل دیپلماتیک بلندمدت» در این زمینه بیابد.

خامنه‌ای در بخشی از سخنرانی خود با لحنی تحقیرآمیز، ترامپ را «فاقد صلاحیت گفت‌وگو» خواند و او را به دلیل اعتراض‌های داخلی در آمریکا به تمسخر گرفت و گفت: «بهتر است او ابتدا میلیون‌ها معترض در کشور خودش را آرام کند.»

در پاسخ به این اظهارات، یکی از مقامات کاخ سفید در پاسخ کتبی به پرسش‌های ایران اینترنشنال گفت: «همان‌طور که رئیس‌جمهوری تاکید کرده است، حتی در برابر ایران -- رژیمی که موجب مرگ و بی‌ثباتی در خاورمیانه شده -- دست همکاری و دوستی همچنان دراز است. اما هیچ اقدامی به اندازه آن‌که رهبران ایران تروریسم را کنار بگذارند و حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند، برای صلح در منطقه مؤثر نخواهد بود.»

این مقام آمریکایی همچنین تاکید کرد که «رئیس‌جمهوری ترامپ همواره روشن گفته است: بزرگ‌ترین دولت حامی تروریسم در جهان هرگز نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد.»

جنگ لفظی خامنه‌ای و ترامپ

مراد ویسی

ترامپ چند نوبت در روزهای اخیر به سیاست‌های جمهوری اسلامی حمله کرد و با اشاره به بمباران برخی تأسیسات، ادعا کرد که «تأسیسات هسته‌ایشان را منهدم کردیم» و جمهوری اسلامی دیگر «قلدر خاورمیانه» نیست که بتواند آزار برساند؛ به‌زعم او همین امر به پیشبرد توافق صلح در غزه کمک کرده است.

در پاسخ به این مواضع، خامنه‌ای که پس از جنگ ۱۲ روزه رفتار نیمه‌علنی و نیمه‌مخفی از خود نشان می‌داد -- و جنبه‌ نیمه‌مخفی حضورش پررنگ‌تر بوده -- بالاخره پس از حدود یک ماه و نیم در جمعی حاضر شد و بندبه‌بند به اظهارات ترامپ پاسخ گفت.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

محور اصلی مواضع خامنه‌ای، ردِ امکان توافق با آمریکا و تاکید بر ادامه‌ «سیاست مقابله» با واشینگتن بود. او معامله‌ای را که ترامپ پیشنهاد می‌کند، نوعی «تسلیم» خواند و گفت جمهوری اسلامی و «مردم ایران» حاضر به چنین کاری نیستند -- و مانند همیشه، مردم را به عنوان سپر بکار گفت. مجموع این سخنان نشان می‌دهد که دست‌کم در افق نزدیک، هیچ توافقی میان جمهوری اسلامی و آمریکا در کار نخواهد بود و هر دو طرف فعالانه در فاز تقابل باقی مانده‌اند.

در پاسخِ خامنه‌ای به اظهارات ترامپ، تلاش خامنه‌ای برای دقت در انتخاب کلمات تقابلی مشهود بود: ترامپ جمهوری اسلامی را «قلدر منطقه» خوانده و از بمباران «فردو» به‌عنوان نمونه‌ای از تضعیف توان جمهوری اسلامی یاد کرده بود؛ خامنه‌ای هم آمریکا را زورگو خواند ولی گفت زورگویی به نتیجه نخواهد رسید.

او بار دیگر بر حفظ و توسعه‌ توان هسته‌ای و به‌ویژه موشکی جمهوری اسلامی تاکید و تصریح کرد که دانش هسته‌ای ایران «از بین‌بردنی» نیست. تاکید ویژه‌ خامنه‌ای روی توان موشکی بی‌ارتباط با تجربه‌ جنگ ۱۲ روزه نیست؛ در آن جنگ، بخش موشکی سپاه مهم‌ترین عنصر موثر برای جمهوری اسلامی بود، در حالی که پدافند ضعیف عمل کرد، پهپادها نتوانستند به اهداف خود در اسرائیل برسند و حفاظت از جان بسیاری از فرماندهان ناموفق بود. از این منظر، خامنه‌ای آن بخش از توان نظامی را که «جواب داده» و قابلیت سرمایه‌گذاری بیشتر دارد، موشکی می‌داند و برنامه‌ریزی ذهنی‌اش را بر توسعه‌ی این بخش متمرکز کرده است.

این جهت‌گیری نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در حال تمرکز ویژه بر توان موشکی به عنوان اساس بازدارندگی است. پس از تضعیف شبکه‌های نیابتی‌اش و از دست رفتن بخشی از قدرت نفوذ منطقه‌ای، و نیز پس از آسیب به برخی تاسیسات هسته‌ای که امکان تهدید بیشتر از طریق غنی‌سازی را محدود کرده، جمهوری اسلامی اکنون بیش از گذشته با «زبان موشکی» تهدید می‌کند. گزارش‌ها حاکی است که پس از جنگ ۱۲ روزه، بودجه‌ای معادل حدود دو میلیارد یورو به سپاه و خصوصاً به بخش موشکی آن اختصاص یافته تا چه از نظر تعداد و چه از نظر برد و قدرت تخریب، این توان توسعه یابد.

اما همین تمرکز بر توان موشکی می‌تواند برای جمهوری اسلامی مخاطراتی ایجاد کند که به‌ نتیجه عکس منجر شود. از منظر اسرائیل، تبلیغ و توسعه‌ قابلیت‌های موشکی جمهوری اسلامی به معنای تهدیدی فراملی است که نه تنها متوجه اسرائیل است، بلکه اروپا و آمریکا را نیز دربر می‌گیرد بویژه اگر بحث موشک‌های قاره‌پیما به میان آید. راهبرد اسرائیل در مواجهه با جمهوری اسلامی برجسته‌کردن همین تهدید موشکی به عنوان یک خطر مشترک برای متحدان غربی است تا آن‌ها را قانع کند که باید شدیداً واکنش نشان دهند. اظهارات داخلی اخیر در ایران درباره گرایش به ساخت موشک‌های دوربرد به اسرائیل کمک می‌کند تا این روایت را در واشینگتن و پایتخت‌های اروپایی جا بیندازد.

از منظر راهبردیِ اسرائیل نیز دلایلی برای اقدام نظامی وجود دارد: نگرانی از اینکه جمهوری اسلامی در بلندمدت به سمت بمب اتمی برود، تاکید جمهوری اسلامی بر نابودی اسرائیل در شعارهای رسمی، و نیز تجربه‌ عملیِ جنگ ۱۲ روزه که نشان داد موشک‌های سپاه می‌توانند مناطق غیرنظامی و نظامی اسرائیل را هدف قرار دهند. محاسبات اسرائیل این است که اگر اجازه داده شود سپاه به تولید و بازسازی لانچرها و موشک‌ها ادامه دهد، نه تنها موشک‌های شلیک شده جایگزین خواهند شد، بلکه به احتمال بسیار سپاه به سمت ساخت موشک‌های قوی‌تر و دوربردتر خواهد رفت و آماده حمله انبوه موشکی خواهد شد. بر این اساس، اسرائیل دیر یا زود به تاسیسات موشکی جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد؛ حمله‌ای که ممکن است هوایی باشد و هدف آن کشاندن جمهوری اسلامی به یک جنگ فراگیر، یا از راه خرابکاری و انفجار در تاسیسات برای تضعیف توان موشکی بدون آغاز جنگ تمام‌عیار.

عامل دیگری که در حال حاضر به سود اسرائیل عمل می‌کند، اظهارات و تهدیدهای مکرر مقامات سپاه و برخی مسئولان جمهوری اسلامی درباره توانایی بستن تنگه هرمز یا اختلال در صادرات انرژی منطقه است؛ این‌گونه اظهارات، کشورهای منطقه را بیش‌تر به سمت تقویت روابط دفاعی با آمریکا سوق می‌دهد و دلیل حضور پایگاه‌های نظامی آمریکا در خلیج فارس را تقویت می‌کند.

خامنه‌ای در سخنرانی‌اش همچنین آمریکا را «جنگ‌طلب» خواند و مدعی شد واشینگتن دنبال تنش است؛ اما از سوی دیگر، آمریکا بارها خواستار مذاکره و توافق دوجانبه شده و هشدار داده که اگر جمهوری اسلامی از تهدیدات و رفتارهایش دست برندارد، با آن برخورد خواهد شد. در رابطه با اسرائیل نیز این جمهوری اسلامی است که طی چهار دهه سیاست نابودی اسرائیل را ادامه داده و با حمایت از گروه‌های نیابتی از حزب‌الله تا حماس، حشدالشعبی و حوثی‌ها دنبال تقابل بوده است؛ اسرائیل اکنون پس از خنثی‌سازی این شبکه‌های نیابتی، به طور مستقیم جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.

در مجموع خامنه‌ای به‌نظر نمی‌رسد از سیاست آمریکا‌ستیزی صرف‌نظر کند؛ تا زمانی که او در قدرت باشد، مسیر تقابل پابرجا خواهد ماند و گشایش روابط رسمی و بازگشایی سفارت‌ها میان ایران و آمریکا نامحتمل است. ساختار ایدئولوژیک ذهن خامنه‌ای، دشمنی با آمریکا را بخشی از هویت و مشروعیت نظام کرده است؛ بنابراین حتی هنگامی که در موضع ضعف قرار می‌گیرد، به رجزخوانی ادامه می‌دهد اما در عمل از تحریکِ مستقیمِ مهلک اجتناب می‌کند تا از سقوط نظام جلوگیری کند.

با این حال، چند نکته‌ مهم که خامنه‌ای را باید به‌طور واقعی نگران کند نباید نادیده گرفت: اول آنکه تحولات سیاسی و امنیتی معمولاً خطی و قابل‌پیش‌بینی نیستند؛ یعنی وضعیت فعلی ممکن است ناگهان دگرگون شود. دوم اینکه اسرائیل همچنان برای مقابله با تهدید جمهوری اسلامی فعال است و ممکن است به‌طرزی غافلگیرکننده اقدام کند؛ هدف قرار دادن شخصیت‌های ارشد یا تاسیسات موشکی جمهوری اسلامی از این جمله است. و سوم و شاید مهم‌تر از همه خطر درونی: هر لحظه ممکن است «مردم ایران» به دلایل اقتصادی و معیشتی یا به انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی علیه حکومت قیام کنند. با افزایش شدید قیمت‌ها و فشارهای اقتصادی، احتمال بروز خیزش‌های اجتماعی وجود دارد.

تجربه‌ نشان داده است که جامعه‌ ایرانی می‌تواند در زمانی که کمتر کسی انتظار دارد، حکومت را غافلگیر کند؛ نمونه‌هایی چون قیام‌ سال‌های گذشته (از جمله خیزش مهسا در ۱۴۰۱) که برای بسیاری حتی برخی تحلیلگران و اپوزیسیون غیرقابل‌پیش‌بینی بود. من شخصاً پیش از آن خیزش، در فضای مجازی از وضعیتی «پیشاقیام» سخن گفته بودم؛ بسیاری حالا پذیرفته‌اند که چنین رویدادهایی می‌تواند بار دیگر رخ دهد. بنابراین، همین نگرانیِ داخلی و امکان خیزش مردمی، مهم‌ترین دغدغه‌ای است که می‌تواند سرنوشت حکومت را تعیین کند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy