Thursday, Oct 23, 2025

صفحه نخست » وقتی بخشی از اپوزیسیون، فریاد مردم را "صداگذاری" می‌نامد

akhtarbanner2.jpgاختر قاسمی

در روزهایی که صدای اعتراض مردم دوباره از متروها، دانشگاه‌ها و خیابان‌های ایران بلند شده و شعارهای «رضاشاه روحت شاد» و «جاوید شاه» بار دیگر طنین انداخته‌اند، بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور همچنان ترجیح می‌دهد این صداها را نشنود.

همان گروه‌های قدیمی که از انقلاب ۵۷ تا امروز، دشمن اصلی خود را نه جمهوری اسلامی، بلکه خانواده‌ی پهلوی می‌دانند.

در حالی که فیلم‌های متعددی از شهرهای مختلف ایران منتشر شده و مردم با صدای بلند شعار می‌دهند، برخی از فعالان سیاسی مقیم اروپا، به‌جای همدلی با معترضان، اصالت این شعارها را زیر سؤال برده‌اند.

به‌عنوان نمونه، یکی از فعالان فمینیست مقیم آلمان، در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۲۵ در حساب کاربری خود در شبکه‌ی اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت که شعار «رضاشاه روحت شاد» در یکی از تجمعات «صداگذاری» بوده است و حتی رسانه‌هایی چون ایران‌اینترنشنال و من‌وتو را نیز به مشارکت در آن متهم کرد. (اسکرین‌شات در زیر)

shadiamintweet.jpg




این اظهارنظر، نه تنها بدون هیچ مدرک مستند بیان شد، بلکه در عمل تکرار همان روایتی بود که رسانه‌های حکومتی سال‌هاست برای بی‌اعتبار کردن اعتراضات مردمی به‌کار می‌برند.

در واقع، وقتی شعار «مرگ بر دیکتاتور» از دهان مردم بیرون می‌آید، برایشان «اعتراض مردمی» است؛ اما همین مردم وقتی نام رضاشاه را بر زبان می‌آورند، ناگهان «مزدور» یا «صداگذاری» می‌شوند!

این تناقض نشان می‌دهد که مشکل این طیف هرگز با «دیکتاتور» و حکومت خون‌خواری نیست که نیم قرن است مردم ایران را به زنجیر کشیده،

بلکه با نام پهلوی و ایده‌ی دولت مدرن و ملی است؛

با آن نظم و هویت ایرانی که هنوز هم لرزه بر اندامشان می‌اندازد: نظم در برابر آشوب، قانون در برابر ایدئولوژی، و ایران در برابر قوم‌گرایی.

ترس اصلیِ این گروه‌ها از بازگشت دیکتاتوری نیست؛

از بازگشت خرد ملی و پیوند دوباره با هویت و تاریخ ایران است.

آنان، درست مانند جمهوری اسلامی، با تاریخ این سرزمین ، از دوران باستان تا پادشاهان پهلوی در ستیزند و می‌کوشند آن را وارونه و سیاه جلوه دهند.

برخی از چهره‌هایشان حتی آشکارا گفته‌اند: «ما ترجیح می‌دهیم جمهوری اسلامی بماند، اما پهلوی بازنگردد!»

و حالا این نسل جوان که در دانشگاه‌ها، خیابان‌ها و متروها فریاد می‌زند:

«رضاشاه روحت شاد» و «جاوید شاه».

نه از سر نوستالژی، چرا که بیشترشان دهه‌ها پس از دو رژیم گذشته به دنیا آمده‌اند،

بلکه به یُمن گردش آزاد اطلاعات، در دهه‌ی گذشته توانسته‌اند به تاریخ دوران پهلوی‌ها دسترسی پیدا کنند، پیشرفت و شکوه ایران آن روزگار را ببینند و آن را با نیم‌قرن عقب‌ماندگی و ویرانی امروز مقایسه کنند.

این جوانان نه در خیال گذشته، که در آرزوی آینده‌ای مدرن و آزاد فریاد می‌زنند؛

آینده‌ای که در آن دوباره شکوه و عظمت به سرزمین‌شان بازگردد.

و هیچ توییت و هیچ فاندی نمی‌تواند بر این واقعیت صداگذاری کند.

انکار صدای مردم، ادامه‌ی همان بیماری مزمنِ روشنفکری ایرانی‌ست؛

جریانی که نیم قرن پیش با شعار آزادی و برابری به برپایی یکی از سیاه‌ترین حکومت‌های تاریخ کمک کرد و هنوز حاضر نیست مسئولیت خطای تاریخی خود را بپذیرد.

امروز همان نسل تازه‌ای که قربانی نتیجه‌ی آن خطاهاست، می‌خواهد تاریخ را بازنویسی کند، نه از سر بازگشت به سلطنت، بلکه برای بازگشت به خودِ و ایران خود.

در این بازگشت، «رضاشاه» دیگر فقط نام یک پادشاه نیست، بلکه رمز مشترک میلیون‌ها ایرانی است که پس از دهه‌ها تحقیر و تفرقه، دوباره می‌خواهند ملتی باشند که چون گذشته جایگاه خود را در جهان مدرن باز یابند.

پ. ن:
اسکرین شات فعال فمنیست در نفی شعارهای مردم:



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy