دوست داشت مارادونا باشد؛ ماجرای پژمان جمشیدی و «اخلاقیاتی» که نداشتیم
شیما شهرابی - ایران وایر
«پژمان عاشق مارادونا است، شیفته اوست، میگفت عشق کرد، اسطوره بود و دلم میخواهد مارادونا باشم.» اینها را یکی از عوامل فرهنگ و هنر که رابطه نزدیکی با «پژمان جمشیدی» دارد، میگوید و اضافه میکند: «من البته هنوز هم نمیتوانم اتهام آدمربایی و تجاوز به عنف او را هضم کنم. این که تصور کنم به کسی تجاوز کرده یا تعرض کرده، برایم آسان نیست اما پژمان اهل "پیشنهادهای بیشرمانه" دادن بود.»
کمی میخندد و میگوید و حتی خودش هم از واژه «پیشنهاد بیشرمانه» استفاده میکرد و رُک و راست حرف میزد: «یعنی به راحتی میگفت میخواهم یکشب با تو باشم. یا میخواهم تو را امتحان کنم. برخی هم خوششان میآمد او را امتحان کنند.»
در دو روز گذشته، نام پژمان جمشیدی و واژه تجاوز رسانهها را تسخیر کردهاند. داستانهایی از زندگی شخصی او روی دایره آمده، نام چندین بازیگر بهعنوان شاکی خصوصی مطرح شده، برخی از رابطه او با دختر یک فرمانده سپاه و انتقام دختر از طریق پدرش پس از تمامشدن رابطه میگویند، برخی از استوریهای همسر سابقش، اسکرینشات میگیرند، برخی به شیوه داییجان ناپلئونی اما پرداختن به این خبر را پرتکردن حواسها از عروسی دختر شمخانی میدانند و دیگرانی میگویند برای او کیس فراوان است و آنقدر کشته مرده دارد که نیازی به تجاوز نداشته باشد.
صبح روز ۲۸مهر۱۴۰۴، اول رسانههای رسمی بدون نام، خبر بازداشت یک بازیگر را با اتهام «آدمربایی و تجاوز» و بهدلیل داشتن شاکی خصوصی اعلام کردند. بعد برخی رسانهها ادعا کردند که این بازیگر پژمان جمشیدی است. واکنش خواهر پژمان، اهالی سینما و البته وزیر ارشاد، شبههها را در این خصوص از بین برد و نام پژمان جمشیدی را به یکی از ترندهای گوگل تبدیل کرد.
اما در میان رسانهای شدن این خبر، «اخلاق» از سوی دو طیف ماجرا یعنی هم حامیان دختری که شکایت کرده و هم حامیان پژمان جمشیدی نادیده گرفته شد، در چه جاهایی از این ماجرا اخلاقیات زیر سوال رفت؟ در این مطلب چند پرسش درباره این موضوع مطرح و تلاش میکنیم به پاسخ برسیم.
در حالی که رسانهها از «متهم شدن» و نه از «محکومیت» یک بازیگر مشهور خبر داده بودند، چرا نام و تصویر پژمان جمشیدی منتشر شد؟
منشور اخلاق حرفهای در رسانه، روزنامهنگاران را از انتشار نام و عکس متهمان منع کرده است، با این حال این بیاخلاقی از سوی برخی خبرنگاران که نام مستقل بر خود میگذارند آغاز و واکنش سینماگران، دوستان و خانواده و حتی وزیر این موضوع را تایید کرد.
یک حقوقدان ساکن تهران میگوید بر اصل برائت پیش از صدور حکم قطعی، نهتنها در قوانین بینالملل تاکید شده بلکه حتی در قوانین جمهوری اسلامی که در برخی موارد ناعادلانه و بر اساس قوانین فقهی تنظیم شدهاند، نیز تاکید شده است.
بر اساس اصل ۳۷ قانون اساسی و ماده ۴ قانون آیین دادرسی کیفری تا صدور رای قطعی از مرجع ذیصلاح قضایی، همگان در پناه اصل برائت به سر میبرند.
«ندا شمس»، حقوقدان در رابطه با پرونده پژمان جمشیدی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشته است: «ایشان مدتی است متهم به تجاوز به عنف هستند و مستندات پرونده به قدری برای قاضی واضح بوده که قرار بازداشت موقت برای متهم صادر شده است.»
«محمد اولیاییفرد»، حقوقدان اما در اینباره میگوید: «صدور قرار بازداشت موقت آنهم از سوی دادگاه کیفری یک نمیتواند ناشی از سوءتفاهم و یا یک ادعا باشد اما بازداشت موقت ایشان هم نمیتواند اثبات بر تجاوز به عنف باشد.» به باور اولیاییفرد، عدم ورود دادستان به قضیه، پیگیری توسط شاکی خصوصی و معرفی خودخواسته متهم به دادگاه نشان میدهد که موضوع از مصادیق «آدمربایی» و «تجاوز به عنف» بین دو نفر که آشنایی قبلی نداشتهاند، خارج است.
چرا با این که جزییات این پرونده رسانهای نشده، عدهای پژمان جمشیدی را تطهیر میکنند؟
در دو روز گذشته داستانهای زیادی درباره زندگی خصوصی پژمان جمشیدی در فضای مجازی منتشر شده است. برخی درجهت دفاع از او و برخی درجهت محکوم کردن او و دفاع از شاکی خصوصی او.
بسیاری از دفاعیههای سینماگران از پژمان جمشیدی اما مصداق واقعی «قربانینکوهی» است. اغلب دوستان جمشیدی این پرونده را نوعی «پاپوش» برای همکارشان میدانند که هیچوقت شاهد تعرض او به دیگری نبودهاند و همیشه «محترمانه» رفتار میکرده. اما آیا چون آنها شاهد این نوع رفتار همکارشان نبودهاند، او نمیتوانسته هرگز چنین رفتارهایی انجام دهد؟
«نگین» که سالهاست در ایران در حوزه مسايل زنان کار میکند، میگوید: «با اینکه واکنش کاربران فضای مجازی و مردم نسبت به سالهای قبل بهتر شده، اما قضاوتگری و قربانینکوهی همچنان در میان عموم مردم و حتی اقشار تحصیلکرده وجود دارد.»
قربانی نکوهی یعنی چه؟
قربانینکوهی یعنی افراد، قربانی یک بزه را برای بلایی که سرش آمده، مقصر بدانند و سرزنش کنند. مثلا به او تجاوز شد، چون لباسش مناسب نبود. اگر رابطه جنسی نمیخواست چرا تنها به خانه او رفت.
نگین میگوید مثلا در جاهای مختلف دیدم، نوشتهاند: «چرا فردی که شکایت کرده، فرار نکرده. برخی حتی نوشتهاند او با پژمان رابطه داشته است و نمیتواند ادعا کند به او تجاوز شده است.»
نگین میگوید در روزهای اخیر یک مثال در اینباره خوانده که خیلی ساده به درک این موضوع کمک میکند: « آیا اگر کیف پول کسی در دسترس بود، پول برداشتن از آن مصداق دزدی نیست؟ اگر در کیف پول باز بود، چطور؟ پول برداشتن از آن کیف مجاز است؟ آیا اگر آن فرد یکبار از همان کیف به شما پول داده بود، حالا شما برای برداشتن پول از آن مجاز هستید؟ در هیچ یک از این موارد شما مجاز به برداشتن پول نیستید و برداشتن پول از داخل کیف دزدی تلقی میشود، پس اگر کسی کنار شما تنها بود، لباسش باز بود، یا قبلا با شما رابطه جنسی داشت اینها دلیل برای این که شما مجاز هستید با او رابطه برقرار کنید، نمیشود.»
یکی از دوستان نزدیک پژمان جمشیدی میگوید: «از وقتی خبر را شنیده با خودش فکر کرده، پژمان نیازی به تجاوز ندارد، آنقدر شهرت و پول دارد که دست روی هرکس بگذارد، خودش همراهیاش میکند.» این گزاره نهتنها در بین سینماگران و دوستان پژمان جمشیدی، بلکه در میان مردم و دوستدارانش نیز تکرار شده است.
آیا چون دختران زیادی خواهان رابطه با جمشیدی بودهاند پس ادعای تجاوز او بیاساس است؟
نگین میگوید که با خواندن کامنتهایی از این دست بسیار آشفته شده است: «من درباره آقای جمشیدی هنوز قضاوتی ندارم، اما نمیدانم چرا فکر میکنند فرد متجاوز حتما باید از طبقات پایین جامعه باشد. یک فرد تحصیلکرده یا یک فرد معروف نمیتواند تجاوز کند. پژمان جمشیدی از هاوروی واینستاین غول سینمایی هالیوود معروفتر است یا از چارلی رز، مجری معروف سیبیاس؟»
او در ادامه میگوید: «موضوع تلختر این است که خانوادهها هم به افرادی که بهتر لباس میپوشند، مقام و منصب، ثروت و یا شهرتی دارند بیشتر اعتماد میکنند و در بسیاری موارد کودکان از سوی همین افراد مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.»
«رابعه موحد»، روانشناس و استاد دانشگاه میگوید: «اغلب مراجعانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند، قربانی سوءاستفاده افرادی بودند که جایگاه ویژهای در میان خانواده داشتند. حالا شما جامعه را هم میتوانید یک خانواده بزرگ در نظر بگیرید.»
او تاکید میکند کار قربانیان تجاوز زمانی که فرد متجاوز مورد اعتماد خانواده یا جامعه باشد، سختتر است. او البته تاکید میکند که صحبتهای او در خصوص عموم جامعه است و نه پرونده خاص آقای بازیگر.
نگین میگوید من در چند روز گذشته بارها خودم را جای شخص شاکی گذاشتهام: «فکرش را بکنید مورد تجاوز قرار گرفتهاید، شکایت کردهاید بعد عده زیادی در حال توجیه کار متجاوز باشند.» او تاکید میکند که شکایت در مواردی از این دست در ایران برای زنان کار سختی است، بهویژه اگر فرد روبهروی شما شخص معروفی باشد. او توضیح میدهد که درباره این پرونده قضاوت نمیکند اما توصیه میکند تا زمان بررسی کامل پرونده، رنج قربانی بهرسمیت شناخته شود.
رابعه موحد نیز میگوید: «در این موارد فردی که شکایت کرده ناشناخته است اما او که کامنتها را میخواند. او که دفاعیهها را میبیند. اینها زخمهای بزرگی بر روح او جا میگذارد. بنابراین باید مراقب قضاوتهایمان باشیم.»

علی نظامی و حسن امنیتی؛ داستان جدایی شمخانی و روحانی















