احمد زیدآبادی
"اسلام انقلابی" که مرحوم مرتضی مطهری به شدت جعل این عبارت را نکوهش میکرد، متأسفانه برای عدهای از مدعیان جایی برای اخلاق و معنویت و عدل و احسانِ اسلام باقی نگذاشته است!
شبکۀ دو صدا و سیما برنامهای علیه روزنامۀ هممیهن پخش کرده است که حتی اگر علمای سنتی از قبیل شیخ انصاری و صاحب جواهر و مرحوم بروجردی با چنین وضعی روربرو میشدند، از شر این نوع دینداری ضداخلاقی به خدا پناه میبردند!
در مقابل لذت قدرت، عرض و آبروی هیچ انسانی برای این جماعت پشیزی ارزش ندارد! یک تریبون عمومی و یکطرفه و فاقد پاسخگویی علیه شهروندان بیپناهی که به گفتۀ پیامبر حفظ حرمت و عرض و آبروی آنها از رعایت حرمت کعبه واجبتر است!
به قول ترانۀ زندهیاد حبیب؛ بزن بارون که دین را دام کردند!
بیشتر از همین نویسنده:
پای لحاف ملا در میان است!
کسانی که دنبال التهابآفرینی در کشورند، در هر صورت، بهانهٔ آن را از زیر سنگ هم که شده باشد، پیدا میکنند!
رنگ سیاه که در فرهنگ دینی برای پوشش مکروه دانسته شده است، حالا از نظر عدهای به مقام "مقدسات" ارتقاء پیدا کرده و نعوذبالله بالاتر از خدا و جان و مال و آبروی انسانها نشسته است!
خوارج اولیه هم دیانت را در انگشتانهای بدین کوچکی نگنجانده بودند!
از این به بعد گویا استفاده از تصویر هر پارچهٔ سیاهی در هر نوع نشریهای نه فقط ممنوع که حکم ارتداد و مرگ در پی دارد!
دین که اساسش بر رعایت کرامت ذاتی انسان و حفظ جان و مال و آبروی او استوار است، در تاریخ توسط ریاکاران معمولاً به چیزهای بسیار نازلی تقلیل داده شده است، اما شاید این نخستین بار در تاریخ اسلام باشد که دیانت به رنگ سیاه فروکاهیده میشود!
اینها اما همهاش بهانه است. دعوا بر سر لحاف مرحوم ملاست، چون بیان صریح آن مایهٔ آبروریزی است، انگیزهٔ خود را پشت ادعای دینداری پنهان میکنند و چون درگیر شدن با رقبای اصلی را هم به صلاح خود نمیبینند، به دیوار کوتاه مطبوعات مستقلِ بیپناه و دست و پا شکسته هجوم میآورند تا التهابی پدید آورند و تنوری برای پخت نان خود در آن گرم کنند.
پیش از این بارها نوشته بودم که میدان دادن به نیرویی تحت عنوان "آتش به اختیار" مانند پرورش مار در آستین حکومت است. اینها انگیزهای جز حفظ میدانداری خود ندارند و بدین منظور هیچگاه از التهابآفرینی در هر شرایطی و به هر بهانهای دست برنمیدارند.
فردی که به صراحت اعلام کرد مگر "اسکل نظام" است، خودش اصل داستان را صادقانه مطرح کرد و جالب اینکه غالب هم شد و موقعیتش را حفظ کرد!
راهش را خوب بلدند! قوای حاکم هم مقهور آنانند. به جای آنکه آنان را سر جایشان بنشانند باج نثارشان میکنند آن هم نه فقط با تقدیم انواع رانت و موقعیت که با اعمال فشار و محدودیت علیه شهروندان بیگناهی که به هر بهانهای مورد غضب آنان قرار گرفتهاند!
با این وضع چطور میتوان در این کشور کار مفید کرد؟
دکتر پزشکیان فردی داشمشتی است و از نگاه عموم به شیوهٔ آنان راه میرود! میدانم در چه شرایطی است و چه محدودیتهایی دارد و چه رنجی میکشد. اما مرام داشمشتی باید گاهی جایی در عمل نیز خود را نشان دهد و جای کمهزینهترش همینجاست. اگر در اینجا هم خود را نشان ندهد به همان راهرفتن محدود میماند!

دخترای ایران خشتک شما را پرچم میکنند

سه مطرود: فرخ، سروش و بهنود!















