چیزی که من فکر میکنم و مشاهدات هرروزه اخبار، اتفاقات و اظهار نظرها مدام آنرا تقویت میکند این است که چه در داخل نظام و چه در بین اربابان خارجی بویژه انگلستان به عنوان مهد تولید خرافات دنیا، به این نتیجه رسیده اند که افیون دین در جامعه ایران دیگر کارایی سابق را ندارد، بویژه نسل جدید و نوجوانان کمترین اهمیتی به دین و اسلام نمیدهند، ایران از کشوری با اکثریت شیعه در حال تبدیل به کشوری با اکثریت بی دین است، بنابراین هیچکس و هیچ قدرتی بر روی اسب بازنده اسلام و آخوندیسم سرمایهگذاری نخواهد کرد. بنابراین همه به دنبال جایگزین کردن مدلی بجای دین هستند. درمورد رژیم حاکم چون از بدو شورش۵۷ همواره اصرار داشته تا خود را بعنوان نماینده اسلام و الله روی زمین معرفی کند .بازی کردن با کارت دیگری بجای مذهب کاری بسیار سخت و از نظر من نشدنی است. بهمین دلیل با وجود چراغ سبز خامنهای به پروژه ملی گرایی قلابی، که با نمایش نوحه ای ایران توسط مداح مورد علاقه اش محمود کریمی آغاز شد و همینطور صداهای مختلفی که از درون نظام از ملی گرایی و میهنپرستی شنیده میشود، مردم کماکان اشک تمساح رژیم برای وطن و ملت را باور نکرده اند.
در ایران یک موج ملی گرایی بزرگ شکل گرفته و در حال پیش است و همه جریانها سعی میکنند سوار آن شوند. جریان پادشاهی و رضاشاه دوم در این بازی از بقیه جلوتر و بطور غیرقابل مقایسهایی بین مردم محبوب تر هستند. بخصوص این که اتحاد آشکار رضاشاه دوم با اسرائیل موجب ترس و وحشت واقعا زیادی بین حکومتیان شده است. دلیل جریان دائمی و گسترده حمله به پهلوی همین ترس است. از اونجایی که موضعگیری ضد اسرائیل خطرناک و پرهزینه است، رد پای ضد یهودی خودرا پشت دشمنی با پهلوی مخفی میکنند. این ترس از اسرائیل و اطمینان از پروسه انتقامجویی چیزی هست که همچنان بخشهایی از رژیم را همچنان متحد و مورد حمایت جریان جهانی ضد یهود نگه داشته است.
وگرنه با شناختی که ما از آخوند و چاقوکشان پامنبری آنها داریم، برای بقا و پول به هر ناممکنی تن میدهند، حتی این روزا بعضا، زنان و دخترانشان را پیشگام بی حجابی و رقص و آواز کرده اند. یعنی آخوند برای زنده ماندن و حفظ امپراتوری های عظیم مالی خود، نه مشکلی با درآوردن عبا عمامه دارد، نه مشکلی با صلح با آمریکا و نه حتی صلح با اسرائیل ! مشکل رژیم اینجاست .که علاوه بر ملت ایران، اسرائیل هم ذات آخوند خدعه کار را خیلی خوب میشناسد و حاضر نیست از این فرصت طلایی برای حل ابدی مشکل صرف نظر کند.
و اما در مورد ملت ایران باید دو نکته مهم رو در نظر گرفت اول اینکه فشار اقتصادی و اجتماعی بر مردم بسیار زیاد است و این فشار مردم رو با وجود نارضایتی فراگیر و همگانی، بشدت درگیر و گرفتار بدهی و معیشت کرده است، طولانی شدن فرآیند مبارزه و تکراری شدن وقایع و فشار پروپاگاندا باعث شده که امید به تغییر و انگیزه مبارزه در بین بخش بزرگی از مردم کاهش یابد. و اما خبر خوب گام مهم رضاشاه دوم و به راه انداختن ۳ کمپین: همکاری ملی، ایران را پس میگیریم و گارد جاویدان نوین ،از نظر من چیزی هست که کمر این رژیم را بسیار راحت تر از هر چیزی که گمتن میکنیم خواهد شکست !
به هر میزان بی انگیزگی در بین بخشی از مردم وجود داشته باشد، چندین برابر آن در بین حامیان اعتقادی رژیم وجود دارد، گزارشات میدانی ما از استعفای بسیاری از نیروهای پلیس و... خبر میدهند. البته رژیم همچنان میتواند نیروی قابل توجهی از اراذل و اوباش و مزدور عراقی برای سرکوب تدارک ببیند. با درنظر گرفتن این موارد و اگر روانشناسی من از جامعه ایرانی درست باشد .نسخه آزادی ایران برای اقدام نهایی ،نیازمند شروعی مثل سوریه علیه دیکتاتوری بشار اسد در روزهای آخر وی است. یعنی نیروهای داخلی تحت امر رضاشاه دوم که من نام ارتش نور بر روی آن گذاشته ام ،اگر در نقاطی مبارزه رو آغاز و چند پیروزی فوری و کوچک بدست بیاورند .دومینوی سقوط بزرگ با پیوستن سیل ملت به مبارزان ،فوری آغاز و سقوط رژیم چنان با سرعت رخ میدهد .که احتمالا همه ما تعجب کنیم!
من فکر میکنم این شاه کلید سقوط است و اپوزیسیون واقعی وظیفه دارد.که از این طرحهای سازماندهی مبارزان تحت امر رضاشاه دوم تمام قد حمایت کند. رژیم و ماموران مخفی آن هم در این بین بیکار نبوده اند و از روز اول در بدنام و بی اعتبار کردن این طرحهای سازماندهی مبارزان، از هیچ تلاشی کوتاهی نکردهاند و همچنان هم ادامه خواهند داد. چون همه به خوبی می دانند .که این طرحها، با ترکیب مبارزان میدانی با اعتراضات و با حمایت اسرائیل، دقیقا پاشنه آشیل نظام را هدف گرفته اند.البته در حال حاضر ،همه نگاهها در ایران به ونزوئلا است. رژیم ونزوئلا بویژه روشهای سرکوبش بطرز عجیبی به رژیم آخوندی ایران شبیه است، از نظر مردم آنچه بر سر ونزوئلا و مادورو میآد، میتواند آینه تغییرات در رژیم حاکم بر ایران باشد. در کوچه و بازار ما دیگر در مورد توافق رژیم با آمریکا و تمدید ج ا در این شکل و فرم ،کمتر میشنویم، بیشتر مردم منتظر زدن خامنهای از داخل یا خارج و یا فرار او و آغاز تغییرات هستند.
این چکیده مشاهدات و برداشت من از وضعیت هست.

من رویا می بافم، ابوالفضل محققی
















