Sunday, Nov 2, 2025

صفحه نخست » دوران پسا‌رهبر | چهار روایت از لرزش درون قدرت

asefi.jpgحمید آصفی

🟥 ۱. پایان عصر رهبری؛ حباب اقتدار ترکید!

هیچ ساختاری با توهم قدرت دوام نمی‌آورد.

حاکمیت سال‌هاست در حبابی از یقین و بی‌نیازی زیسته؛ حبابی که حالا ترکیده است.

وقتی مهدی کروبی از درون همان نظام زبان به نقد می‌گشاید و فائزه هاشمی رهبری را به یادآور دوران‌های دور می‌داند، دیگر ما در «دوران اقتدار» نیستیم -- بلکه در سایه‌ی افول آن ایستاده‌ایم.

فروپاشی از درون، بی‌صدا اما بازگشت‌ناپذیر است.

🟥 ۲. کروبی و فائزه در برابر روایت رسمی؛ نشانه‌ی دوران پسا‌رهبر؟

رخدادی نادر در سیاست ایران در حال وقوع است: صدای نقد از درون قدرت برخاسته.

مهدی کروبی پس از سال‌ها حصر، به خطاهای گذشته اشاره می‌کند و فائزه هاشمی با صراحتی کم‌نظیر از مرزهای گفتار رسمی عبور می‌کند.

این‌ها تصادف نیستند؛ لرزش‌هایی سطحی نیست -- بلکه نشانه‌ی تغییر توازن در مرکز قدرت است.
وقتی نزدیک‌ترین‌ها شروع به بازنگری می‌کنند، یعنی زمان تازه‌ای در راه است.

🟥 ۳. جنگ قالیباف و روحانی، نبرد بر سر میراث بی‌جان جمهوری اسلامی

قدرت در ایران دیگر برای اداره نیست، برای بقاست.

قالیباف و روحانی، هر دو محصول نظامی‌اند که از درون تهی شده.

درگیری امروز آن‌ها نه بر سر آینده، که بر سر بازمانده‌ی گذشته است.

وقتی قدرت به میدان درون‌خوری می‌افتد، نشانه‌ی فرسودگی ساختار است، نه پویایی آن.

🟥 ۴. رهبری در محاصره‌ی سکوت و تردید

قدرت همیشه با ضربه‌ی بیرونی سقوط نمی‌کند؛ گاه آرام از درون خالی می‌شود.

امروز رهبری در میان حلقه‌ای از همراهان خسته، در فضایی از سکوت و انتظار قرار دارد.

از اصلاح‌طلب تا اصولگرا، همه می‌دانند دوران دیگری آغاز شده -- اما کمتر کسی جرأت بیان آن را دارد.

این سکوت، شاید خطرناک‌تر از هر فریادی باشد.


:::



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy