میثاق همتی
اغلب وقتی از لزوم اجماع بر شخص شاهزاده رضا پهلوی جهت گذار از جمهوری اسلامی با شهروندان مخالف شاهزاده سخن میگوییم، یکی از حیرتانگیزترین استدلالهایی که برای مخالفت خود با پهلوی ذکر میکنند، این است: «آمدیم و پهلوی هم مثل خمینی شد، آنوقت چه؟»
ازقضا بسیاری از این شهروندان مخالف شاهزاده، با انقلاب ۵۷ هم بهشدت مخالفاند، آن را اتفاقی شوم میدانند، و همین شوم بودنش را نشانهٔ قطعی شومی انقلاب بعدی قلمداد میکنند. متأسفانه این دسته از هموطنان ما متوجه نیستند که در سال ۵۷ در میدان ستیز میان «خمینیسم» و «پهلویسم» این خمینیسم بود که پیروز شد و با جهانبینی متحجرانهاش ایران را به خاک سیاه نشانید؛ بنابراین اگر قرار باشد اکنون، پهلوی پیروز میدان شود، منطقاً با غلبۀ پهلویسم بر خمینیسم مواجه خواهیم شد و کاملاً روشن است که جهانبینی پهلوی ۱۸۰ درجه با جهانبینی خمینی متفاوت است.
دغدغههای دیگر منتقدان شاهزاده پهلوی چیزی شبیه به اینهاست: «اگر رضا پهلوی بدون برگزاری رفراندوم تاج شاهی بر سر بگذارد، چه؟ اگر عیناً همان حکومت پهلوی را بیهیچ تغییری بر پا کند، تکلیف چیست؟» این بدترین سناریوی مخالفان پهلوی است. بیایید فرض کنیم همین سناریو محقق شود؛ بهنظر شما در صورت محقق شدن چنین وضعی آیا حکومت پهلوی هزار بار بهتر از جمهوری اسلامی نخواهد بود؟ آیا اگر شاه بیاید، همچون جمهوری اسلامی افراد را به خاطر باورمندی دینی یا عدم باورمندیشان از حقوق شهروندی محروم میکند؟ گشت ارشاد راه میاندازد؟ از ستیز با همۀ جهان، از نابودی اسرائیل دم میزند؟ از شکم مردمان نیازمند ایران میبرد و خرج گروههای تروریستی و اعوانوانصارش میکند؟ نام ایران را بیآبرو میکند؟ یا اینکه جلوی ورود سرمایهگذاریهای خارجی به ایران را میگیرد؟
غریب و اندوهناک است شهروندانی که سالها به امثال خاتمی و روحانی دلخوش کرده بودند، اکنون در مواجهه با پهلوی اینچنین مته به خشخاش میگذارند.
صحنۀ سال ۵۷ حالا به شکل دیگری بازآرایی شده است. هراس در این است که این فرصت هم از کف برود و سالها بعد همین مخالفان بگویند «ما در طرد پهلوی هیچ نقشی نداشتیم»، درست همانگونه که اکنون بسیاری از نقشآفرینان سال ۵۷، نقش آشکار خویش در طرد شاه و برکشیدن خمینیسم را انکار میکنند.















