یورونیوز - روزنامه ترکیهای دیلی صاباح مقالهای تحلیلی به قلم چاغاتای بالجی، پژوهشگر در مركز مطالعات ايران، منتشر کرد که چکیده آن بدین شرح است: «تفكر نظامی ايران همواره بر گفتمان دفاعی استوار بوده است. اما حملات اخیر اسرائیل و ضعف روزافزون شبكهها گروههای نیابتی که با هدف بازدارندگی نامتقارن و نفوذ منطقهای شکل گرفته بود، ممكن است تهران را ناگزير به ورود مستقيم كند.
فشار برای بازنگری در دكترين نظامی ايران از دو جهت سرچشمه میگيرد: تهديدهای بيرونی و تنشهای درونی.
با وجود اين فشارها، موانع قدرتمندی در برابر تحول دكترينی وجود دارد. پيش از هر چيز، فلسفه امنيت ملی ايران بر بنيادی ايدئولوژيك استوار است. مفهوم حفظ انقلاب كه روحالله خمينی بنيان گذاشت، قداستی ايجاد كرده كه محدوده هر راهبرد نظامی را تعريف میكند. بنابراين، هر بازنگری بايد در چارچوب اصول دفاع انقلابی بگنجد.
از سوی ديگر، سپاه پاسداران بزرگترين بهرهمند از دكترين موجود است. تمركز قدرت نظامی، اقتصادی و سياسی در اين نهاد سبب شده سپاه نگهبان وضع موجود باشد. هر تغيير بنيادين میتواند اين ساختار قدرت را به خطر اندازد و مقاومت شديدی درون نهاد برانگيزد.
افزون بر آن، محدوديتهای فناورانه ايران نيز بخشی از مساله است. تهران هنوز در حوزههايی چون نيروی هوايی، جنگ الكترونيك و نظارت ماهوارهای به منابع خارجی وابسته است. تجهيزاتی كه از روسيه و چين تهيه شده، هرچند تا حدی مدرنسازی را پيش برده، اما در همان چارچوب دكترين كنونی بهكار میرود و دگرگونی بنيادی ايجاد نمیكند.
در اين شرايط، دكترين نظامی ايران میتواند در سه مسير كلی تحول يابد:
۱. سناريوی اصلاحگرا بر پايه بازدارندگی فعال
در اين الگو، ايران دكترين دفاعی خود را حفظ میكند اما توان موشكی، پهپادی و سايبری را برای ايجاد «قابليت تهديد تهاجمی» تقويت میكند. افسران جوان سپاه از اين مسير حمايت میكنند.
۲. سناريوی گذار به دكترين مداخله تركيبشده
فرسايش نيروهای نيابتی ممكن است ايران را به درگيری مستقيم سوق دهد. در اين صورت، نيروهای زمينی و هوايی سپاه نقش فعالتری میيابند و احتمال استفاده از بسيج در عمليات برونمرزی افزايش میيابد. با اين حال، اين مسير ايران را به بازیگری آشكارتر و هدفپذيرتر در سطح منطقه بدل میكند.
۳. سناريوی بازگشت به دفاع انفعالی
در فضای فشارهای داخلی، خستگی اقتصادی، نارضايی اجتماعی و فشار ديپلماتيك ممكن است ايران به سياستی درونگرا و آشتیجو روی آورد، هرچند بهدليل قيود ايدئولوژيك، احتمال اين گزينه اندك است.
مرزهای ايدئولوژيك، فشارهای راهبردی و مقاومت نهادی در حال شكل دادن به آينده دكترين نظامی جمهوری اسلامی ايران هستند. در چنین شرایطی، احتمال يك تحول تدريجی روبهافزايش است؛ تحولی كه میتواند ايران را به سمت دفاعی پيشدستانهتر و فناورانهتر سوق دهد.
چنين تحولی، سياست منطقهای ايران را نيز دگرگون خواهد كرد. گذار از بازدارندگی نامتقارن به بازدارندگی تركيبشده میتواند ايران را به بازیگری منعطفتر و پاسخگوتر بدل كند، هرچند اين دگرگونی مستلزم بازتعريف توازن قدرت درون نظام و بازنگری در گفتمان ايدئولوژيك آن است.
بزرگترين چالش ايران در اين ميان، نوسازی راهبرد امنيتی بدون وارد آمدن خدشه به هويت انقلابی است. تحولات ميانه دهه ۲۰۲۰ نشان دادهاند كه مساله صرفا دفاع نيست، بلكه بازتعريف راهبردی خود در عرصه امنيت ملی است.»

تعقیب قضایی شرکت فروش عروسکهای کودکنمای جنسی
















