قالیباف در حالی از «اقتدار ملی» سخن گفت که حکومت با شدیدترین بحران مشروعیت، فشار اقتصادی و ناتوانی در مدیریت روابط خارجی روبهرو شده و سیاست دشمنسازی در داخل و خارج از ایران را از نو تشدید کرده است
داریوش معمار - ایندیپندنت فارسی
رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به سخنان اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا، که از نقش مستقیمش در حمله اسرائیل به ایران گفته بود، مدعی شد ایالات متحده باید طبق قوانین بینالمللی پیامدهای حقوقی، سیاسی و نظامی این حمله را بپذیرد.
محمدباقر قالیباف روز یکشنبه، ۱۸ آبان، در صحن علنی مجلس گفت: «اعتراف صریح رئیسجمهور ایالات متحده به داشتن مسئولیت مستقیم در حمله اسرائیل به ایران، نقض آشکار منشور ملل متحد و حاکمیت ملی کشورمان است. دولت آمریکا باید پیامدهای حقوقی، سیاسی و نظامی این تجاوز آشکار را که منجر به کشته شدن تعدادی از شهروندان ما شده، بپذیرد.»
قالیباف در ادامه مدعی شد جمهوری اسلامی «با اقتدار در برابر هرگونه تهدید ایستاده است» و متجاوزان را پاسخگو خواهد کرد.
رجزخوانی همزمان با اعتراف به بحران
قالیباف در حالی از «اقتدار و مقاومت» سخن میگفت که درعین حال، ناگزیر بود به «مشکلات معیشتی و سختشدن زندگی مردم» نیز اشاره کند. او گفت این مشکلات «نیازمند اصلاحات زیرساختی در حوزه اقتصاد» است.
این همزمانی از یک سو بازتابدهنده فشار فزاینده بحران اقتصادی و از سوی دیگر نشاندهنده تلاش حاکمیت برای حفظ چهرهای مقتدر در برابر تهدیدهای خارجی است.
اظهارات اخیر ترامپ واکنش دیگر مقامهای جمهوری اسلامی را نیز برانگیخته است. آنان مدعیاند اعتراف رئیسجمهوری آمریکا میتواند مبنایی برای ثبت شکایت رسمی ایران در نهادهای بینالمللی باشد.
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد نیز در نامهای به دبیرکل این سازمان و رئیس شورای امنیت نوشت: «این اعتراف ازسوی عالیترین مقام آمریکا دلیلی روشن و انکارناپذیر در اثبات مسئولیت بینالمللی ایالات متحده است.»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
با این حال، تحلیلگران معتقدند سخنان ترامپ و ادعای مقامهای ایرانی درباره «امکان شکایت» بیشتر مصرف تبلیغاتی و داخلی دارد تا ظرفیت واقعی حقوقی.
همزمان، ترامپ اشاره کرده است که مقامهای جمهوری اسلامی در ماههای گذشته چند بار از طریق میانجیها برای رفع تحریمها و بازگشت به میز مذاکره با واشینگتن ابراز تمایل کردهاند؛ ادعایی که اگرچه تهران آن را تکذیب کرده است، اما نشانههای صحت آن در رفتارهای دیپلماتیک اخیر مقامهای ایران دیده میشود.
انکار مذاکره در ظاهر، تلاش برای مذاکره در عمل
سفر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به روسیه و دیدار مجید تختروانچی با مقامهای عمان، گمانهها درباره تلاش ایران برای احیای مسیر مذاکره با آمریکا را تقویت کرده است. رسانههای منطقهای ازجمله در عمان، مصر و عراق گزارش دادهاند تهران از برخی کشورها خواسته است تا میانجیگری برای بازگشت گفتگوها را برعهده بگیرند.
در همین راستا، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، در مهرماه اعلام کرد کشورش از هرگونه مذاکره دیپلماتیک درباره پرونده هستهای ایران حمایت میکند. دولت عمان نیز در روزهای گذشته چند بار از میانجیگری میان تهران و واشینگتن سخن گفت.
هرچند وزارت امور خارجه ایران این گزارشها را «نادرست» خوانده است، اما سخنگوی دولت چهاردهم در جمع خبرنگاران تایید کرد که «پیامهایی غیررسمی» از آمریکا دریافت کرده و دولت در «زمان مناسب» درباره آن اطلاعرسانی خواهد کرد.
در همین حال، لاریجانی با اشاره به محتوای این پیامها گفت که واشینگتن شروطی نظیر محدودسازی برنامه موشکی و توقف غنیسازی را مطرح کرده که «پذیرش آن در شرایط فعلی ممکن نیست».
این مواضع دوگانه در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی ۱۲ آبان، درست در آستانه سالروز اشغال سفارت آمریکا، برای هرگونه احتمال همکاری با آمریکا سه شرط تعیین کرد: «قطع حمایت از اسرائیل، برچیدن پایگاههای نظامی از منطقه و عدم دخالت در امور کشورهای همسایه ایران».
علی خامنهای افزود حتی اگر این سه شرط نیز محقق شود، درخواست فرضی آمریکا برای گفتگو «در آیندهای دور» قابل بررسی خواهد بود. این موضعگیری نشان میدهد دستگاه حاکم در برابر فشارهای بینالمللی سیاستی دوگانه را در پیش گرفته است: نمایش مقاومت در سطح عمومی، و تداوم تماسهای پنهان دیپلماتیک در پشت صحنه.
ملیگرایی نمایشی در برابر بحران داخلی
همچنین در روزهای اخیر، ناظران از تلاش فزاینده برای بازگشت «ملیگرایی نمایشی» به صحنه سیاست ایران سخن گفتهاند؛ پدیدهای که همزمان با افزایش نارضایتی عمومی و بحرانهای اقتصادی، به ابزاری برای انحراف افکار عمومی بدل شده است.
رونمایی از مجسمه شاپور اول ساسانی در میدان انقلاب تهران با شعار «زانوزدگان برابر ایران»، نمونهای بارز از این روند است. این برنامه که با حضور مقامهای رسمی برگزار شد، انتقاد گسترده ناظران را برانگیخت، زیرا تنها چند روز پیش از آن، نیروهای انتظامی مانع حضور شهروندان در آرامگاه کوروش در پاسارگاد شده بودند.
تلاش برای قرار دادن فرماندهان سپاه در کنار سرداران تاریخی ایران نیز نشانه سردرگمی حکومت در مواجهه با احساسات ملیگرایانه است، احساساتی که حاکمیت سالها آن را سرکوب کرده بود اما اکنون برای مهار خشم اجتماعی به همان متوسل شده است.
از نظر کارشناسان، این رفتارها بیش از آنکه بیانگر تغییر رویکرد ایدئولوژیک باشد، تلاشی برای آرام نگهداشتن جامعه در برابر بحرانهای عمیقی است که از معیشت تا کمبود آب و ناامنی اجتماعی را دربر میگیرد.
در همین فضا، همزمان با سخنان قالیباف درباره «وحدت و همبستگی ملی»، موج تازهای از بازداشت فعالان فرهنگی، مدنی و استادان دانشگاه آغاز شده است. تهدید رسانهها و احضار گسترده فعالان پس از ماجرای خودسوزی جوان اهوازی نیز نشان میدهد سیاست ارعاب و کنترل اجتماعی همچنان ابزار اصلی حکومت برای حفظ اقتدار است.
شکاف در گفتار حاکمیت و واقعیت دیپلماسی
تحلیلگران سیاسی تاکید میکنند که در حالیکه رئیس مجلس بر «ایستادگی در برابر دشمن» تاکید میکند، اخبار مربوط به اجرای لایحه عفاف و حجاب و توقف مرحله دوم رفع فیلترینگ نشانگر نبود برنامه تغییر در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی است.
این اقدامات همراه با مواضع ضدآمریکایی مقامهای مجلس، بار دیگر نشان میدهد حکومت میان دو رویکرد متناقض در نوسان است. از یک سو، با توسل به شعارهای ضدغربی برای حفظ پایگاه ایدئولوژیک داخلی تلاش میکند، و از سوی دیگر، به مذاکره برای گریز از بحران اقتصادی نیاز فوری دارد.
در هفتههای اخیر نیز نمایندگان جبهه پایداری با ادبیاتی تندتر از گذشته خواستار «قطع کامل مذاکرات» و «اجرای بدون ارفاق قوانین محدودکننده اجتماعی» شدهاند.
این تضاد گفتاری و سیاسی به احتمال زیاد در جلسه روز سهشنبه مجلس با حضور مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، آشکارتر خواهد شد. احتمالا پزشکیان در آن نشست یا رسما از تلاش برای احیای مذاکرات عقبنشینی خواهد کرد، یا سیاست پنهان مذاکره را که ترامپ از آن پرده برداشته است، آشکار خواهد کرد.
به گفته تحلیلگران، دولت چهاردهم در نقطهای قرار دارد که بهناچار باید میان حفظ چهره ایدئولوژیک نظام و واقعیتهای اقتصادی یکی را انتخاب کند.
در سطح بینالمللی نیز دیگر امکان پنهان نگه داشتن ارتباطات غیررسمی از طریق میانجیها وجود ندارد. هرگونه تاخیر در تصمیمگیری، نهتنها فشار داخلی را افزایش میدهد، که ایران را در موقعیتی میگذارد که جز رجزخوانی داخلی و پذیرش ناگزیر مذاکره راه دیگری نخواهد داشت.
سخنان امروز قالیباف در ظاهر تلاشی برای حفظ انسجام داخلی در برابر تهدید خارجی است، اما در واقعیت، نشانه تشدید بنبست سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. نظام سیاسی ایران میان نمایش قدرت و نیاز به گفتگو گرفتار شده است. از یکسو، رهبران کشور با تکرار شعارهای ضدآمریکایی به دنبال مشروعیت داخلیاند، و از سوی دیگر، وابستگی شدید اقتصاد به رفع تحریمها آنان را از تداوم مسیر دیپلماسی ناگزیر کرده است.

















