مقاله فاطمه جمالپور برای تایمز بریتانیا
ترجمه خبرنامه گویا
در هفتهها و ماههای اخیر، تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد بخشهایی از تهران چهرهای متفاوت از گذشته یافتهاند؛ جوانانی که در خیابانها با لباسهای ورزشی کوتاه میدوند، کنسرت خیابانی روی خیابان کریمخان، و کافههایی که میزبان تجمعهایی شبیه جشن هستند. در بسیاری از این تصاویر، زنان بدون حجاب اجباری و با ظاهر دلخواه خود حضور دارند؛ با تتو، رنگ موهای روشن و سبک پوشش آزاد. این صحنهها برای سالهای طولانی غیرقابل تصور بود.
هرچند در سال گذشته مجلس ایران قوانین سختگیرانهتری برای اجرای حجاب تصویب کرد... اما تاکنون بسیاری از این برنامهها عملی نشدهاند و حتی اعلام شده که بودجهای برای اجرای آنها اختصاص داده نشده است.
این تحولات نتیجهی دههها مقاومت مدنی است؛ تلاش برای بازپسگیری اختیار بدن و زندگی در فضای عمومی. از سال ۲۰۲۲، پس از جان باختن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، موجی از اعتراضات سراسر کشور را دربرگرفت؛ از خیابانهای مرفه شمال تهران تا کوچکترین شهرها و روستاها. با وجود فشارها--از جریمه و محدودیتهای اداری برای کسبوکارها گرفته تا استفاده از دوربینها برای کنترل پوشش زنان--رفتار جامعه در حال تغییر است. قانون میتواند نوشته شود، اما بازپسگیری خیابان از مردمی که شجاعت را آموختهاند، آسان نیست.
امروز در برخی نقاط تهران، زندگی و جنبوجوشی دیده میشود که حتی از میدان تایمز نیویورک نیز پرتحرکتر است.
زنان با اعتماد به نفس در خیابان راه میروند؛ پلاکاردها و نوشتههای «زن، زندگی، آزادی» هنوز روی دیوارها دیده میشود، و هر بار که زنی بدون حجاب از خانه خارج میشود، نوعی مقاومت روزمره شکل میگیرد.
یکی از زنان تهرانی به نام «رها» روایت میکند:
«در حال قدم زدن بودم که مردی چیزی درباره ظاهرم گفت. اطرافیان فکر کردند او به حجابم بیاحترامی کرده و با او درگیر شدند، در حالی که آن مرد مدام تأکید میکرد اصلاً حرفش ربطی به حجاب من نداشته است» اینگونه واکنشها نشان میدهد که جامعه در حال بازتعریف حساسیتهای خود است؛ کنترل بدن زنان دیگر رفتار عادی تلقی نمیشود.
ریشه این مقاومت به سال ۱۹۷۹ بازمیگردد؛ زمانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی اعلام کرد زنان باید حجاب داشته باشند. هزاران زن برای شش روز متوالی علیه این اجبار راهپیمایی کردند. با وجود فراز و نشیبها، جنبش زنان ادامه یافت تا امروز که بخش بزرگی از مردان نیز دریافتهاند آزادی آنها به آزادی زنان گره خورده است.
در کتابی که بهتازگی منتشر شده و روایتی از اعتراضات ۲۰۲۲ و نامههای نوشتهشده در آن دوران است، نویسندگان تاکید میکنند که باید ایران را نه تنها از منظر سیاست جهانی، بلکه از دل زندگی روزمره مردم شناخت -- خوابگاهها، کارخانهها، کلاسهای درس، خانهها و زندانها؛ جایی که تاریخ واقعی شکل میگیرد.
نسل جدید زنان ایران -- نسل Z -- در مرکز این تغییرات قرار دارد. آنها دریافتهاند که با قوانین موجود یا با سازوکارهای درون حاکمیت نمیتوانند خواستههای خود را محقق کنند. میلیونها زن هر روز با راه رفتن آزادانه در خیابان با این قوانین مقابله میکنند. پیام آنها روشن است: تصاویر رسمی از زنان با روسریهای ابریشمی، واقعیت زندگی آنها را نشان نمیدهد.
روسریای که بر سر برخی زنان قرار دارد، خاطرهی ژینا امینی و نیکا شاکرمی را در خود حمل میکند -- دخترانی که در جریان اعتراضات جان باختند.
آینده نامعلوم است، اما یک چیز روشن است: نسل امروز تسلیم نخواهد شد.

پشت پرده رجزخوانی های ضدآمریکایی قالیباف
















