به عنوان مقدمه:
این نکاتی که در این مطلب کوتاه به آن ها اشاره می کنم در مطالبی که تعدادشان کم هم نبوده بارها نوشته ام و یکجا نوشتن آن ها در یک مطلب فشرده فقط برای توضیح وضعیت فکری خودم نسبت به جناب عالی است که اگر نکات نا روشنی در تفکر من نسبت به شما وجود دارد، این ناروشنی را اندکی روشن کنم تا موجب سوء تفاهم شما و هواداران تان نشود.
این را هم خدمت تان بگویم که من اگر خطاب به کسی نه چند بار بلکه حتی یک بار چیزی بنویسم و از مخاطب ام جوابی ضمنی یا صریح دریافت نکنم محال است شخصیت و شان ام اجازه بدهد سخن را مکرر کنم و مجددا حرف دیگری خطاب به او بزنم ولی چون مساله ی اصلی من جدی تر از برخوردهای شخصی و شخصیتی و رفتاری شخص خودم است و آن سرنگون کردن حکومت نکبت اسلامی و بر سر کار آوردن حکومت و حاکمی آزادی خواه و دمکرات و مدرن است بر همه ی دلخوری های عادی و شخصی خودم قلم می کشم و کاری را که در حالت عادی نمی کنم چندین و چند بار انجام می دهم و این که جناب عالی را مکررا خطاب قرار می دهم در جایی که حتی جواب سلام خودم را از شما یا دفتر حضرت عالی دریافت نمی کنم تنها به این خاطر است، والّا می توانم دور شما را هم در عالم سیاست مثل خیلی های دیگر قلم بکشم و بگذارم هر کاری را که صلاح می دانید انجام دهید و من هم بی خیال از کنار درست و غلط آن بگذرم.
برای من شخص شما به صورت فردی ابدا اهمیتی ندارید و من عاشق چشم و ابروی «شخص شما» و یا فردیت اعضای خاندان شما نیستم و تنها خدمات بزرگی که این خاندان به ایران و ایرانیان کرده اند برایم مهم بوده و هست و حتی این که شما از اعضای خاندان سلطنت هستید نیز حُسن و امتیازی برای من به شمار نمی آید چون تفکرا معتقد به جمهوریت و دستکم به پادشاهی نوع اروپایی هستم و بر این باورم که جناب عالی می توانید مجری تفکر شخص من به عنوان یکی از آحاد ملت ایران باشید.
در حمایت از شما به عنوان یک الگو و شخصیت آزاد اندیش و مدرن و فهمیده ی سیاسی آن قدر جلو رفته ام که خیلی ها مرا سلطنت طلب می نامند و حامی شما که ایرادی هم ندارد و بسیاری از دوستان و همفکران گذشته ام تصور می کنند که من آدم دیگری شده ام و امروز سلطنت را به جمهوری ترجیح می دهم حال آن که اگر دلیل من از این حمایت را که نقطه ی اتکای ملی بودن شما و خاندان پهلوی است را درست متوجه شوند هیچ ایرادی در این نوع نامگذاری ها نمی بینم و بگذار مرا اصلا سلطنت طلب و پادشاهی خواه بدانند و کنش مرا هر طور که می خواهند تفسیر کنند.
تصور من از کار سیاسی هم همیشه این بوده که باید بر تعداد طرفداران خود با عمل و کلام و دانش مان بیفزاییم نه این که بر تعداد مخالفان مان بیفزاییم و دوستداران مان را کاهش دهیم و این کار ی بوده که تمام تفکرات سیاسی و گروه های سیاسی در طول تاریخ اندیشه سیاسی در ایران و سراسر جهان انجام داده اند و تصور می کنم شما هم بر این باور باشید که عمل و گفتار و رفتار شما و جمعیت هوادار شما باید باعث جذب بیشتر مردم شود نه دفع آن ها چنان که ما هم به عنوان جمهوری خواه و حتی چپ غیر وابسته در طول این سال ها جذب شما شده ایم که دلایل مختلف داشته است مثلا شخص من یکی از دلایل جذب ام عدم وجود جایگزینی برای شما برای یکپارچه نگه داشتن ایران و ایرانی برای بر انداختن حکومت نکبت فعلی بوده که منطقا جز شما کسی را برای براندازی این حکومت و یک پارچه نگه داشتن ایران و ایرانیان و هدایت آن ها به سمت جامعه ای انسانی و مدرن نمی بینم و نمی شناسم.
حرف را زیادی کش نمی دهم و طولانی نمی کنم اما متاسفانه باید بگویم وضعیتی که شما را در آن گرفتار می بینم هر روز بدتر از دیروز در حال پس راندن افرادی مثل خودم است از دور و پیرامون شما که باور کنید اگر مصالح ملی ما در نظر نبود، دور شما را هم مثل خیلی از اندیشه ها و افکار سیاسی دیگر قلم می گرفتم و اصلا از کار سیاسی کناره می گرفتم و خودم را مشغول چه می دانم ادبیات و فرهنگ اجتماعی و کارهای تخصصی خودم می کردم که دستکم حرف ام شنونده ای داشته باشد و به درد کسی بخورد.
بله. آن چه طرفداران شما چه واقعی چه غیر واقعی و نفوذی می کنند به شخص شما مربوط نیست و شما نمی توانید روی همه ی افراد مدعی حمایت از شما کنترل داشته باشید اما واکنش شما در مقابل این ها مهم است چون نگاه مردم به شما تنها به شخص شما نیست بلکه به این اشخاص نیز هست و نمی توان با سکوت از کنار آن ها گذشت و آن ها را به حساب شما نگذاشت.
ممکن است بفرمایید من وقت برای تکرار نظرات خودم در این مورد ندارم و نظرم را یکی دو بار بیان کرده ام و گفته ام کسانی از این دست از من نیستند. عرض کنم خدمت تان این آلودگان چنان تاثیر مخرب و مهمی بر روی نگاه مردم به شخص شما دارند که من اگر جای شما بودم اصولا یک دفتر مخصوص برای مقابله با این افراد تخریبگر تاسیس می کردم که بیست و چهار ساعته رفتار و کردار و گفتار این ها را دنبال کنند و در مقابل تک تک رفتارها و گفتارهای مخرب واکنش تدافعی و حتی تهاجمی نشان دهند چون کاری که این ها می کنند کاملا و صد در صد در جهت منافع و مطامع و خرابکاری های زیرکانه ی جمهوری نکبت اسلامی ست و اهمیت اش مثلا از به راه انداختن تظاهرات علیه حکومت و کارهای این چنینی نیست که متاسفانه ما همین را هم از شما و تشکیلات شما مشاهده نمی کنیم و با عرض معذرت حرکت های سیاسی و اجتماعی شما و گروه وابسته به شما در طول این سال ها حتی یک نتیجه ی مثبت و تاثیر گذار و قابل ذکر نداشته است.
دیروز یکی از کسانی که سنگ شما را در رسانه های اینترنتی به سینه می زند رسما و علنا فرموده:
«...پادشاهیخواه یعنی تابع شاه! هرکس گفت چرا رضا شاه دوم چنین تصمیمی گرفت یا نباید چنین کند و باید چنان کند، پادشاهیخواه نیست. بدون هیچ اما، اگر و شاید تابع رضا شاه دوم هستم و خواهم ماند. پادشاهیخواه بودن به صفت هست نه به ادعا... یک سری اعضای فرقه امیر طاهری و آن تقیزاده ملعون به هیچ عنوان پادشاهیخواه نیستند بلکه دشمن شاه و عامل تفرقه و انتشار اطلاعاتی هستند که توسط رژیم در اختیارشان قرار گرفته میشود. مراقبت این نکبتها باشید که بدتر از فردوست و قوزمیتتر از جمهوریخواهان هستند. تابع شاه بودن شرف است...»
البته ایشان به نحوی،،، در تفسیر سخن جناب عالی که از کسانی که از شما انتقاد می کنند گلایه کرده بودید عمل کرده ولی دیگر آش را بیش از حد تحمل شور کرده.
اگر شما هم مثل من و مثل هر انسان مدرن قرن بیست و یکمی فکر می کنید که تبعیت این شکلی که این آقا می فرماید عین نوکری و بردگی و حلقه به گوشی جان نثاران و چاکران است، لطفا به اشخاصی مانند این آقا هشدار دهید که این منش منش شاهزاده رضا پهلوی نیست و او نیاز به چنین تابعانی ندارد. اگر امثال استاد امیر طاهری یا آقای تقی زاده پادشاهی خواه و طرفدار شما نباشند باید بساط تفکر پادشاهی را جمع کرد چون جز یک مشت آدم فحاش و بی چاک دهن باقی نمی ماند که از این طرز تفکر حمایت کند. این که به افراد پیرامون و همنظر جناب طاهری فرقه بگوییم یا آقای تقی زاده را بی شرمانه ملعون بنامیم این باعث جذب هوادار برای شما نمی شود بلکه در این اوضاع در هم ریخته و آشفته کنونی، چند نفری هم که به سختی از باورهای گذشته ی خود دست کشیده اند و به شما پیوسته اند از دست می روند که البته شاید برای تان مهم نباشد و فکر کنید افراد فحاش و گردن کلفت و بزن بهادر ی که «مثلا» برای شما سینه چاک می دهند و بله قربان گو هستند برای شما کافی هستند و نیازی به مخالفان سابق موافق شما شده نیاز ی نیست. اگر این طور فکر می کنید این را هم بفرمایید که ما هم به خیال خودمان برای جلوگیری از اشتباهات شما خودمان را به آب و آتش نزنیم و شما را با جان نثاران و پاچه خاران دور و برتان آسوده بگذاریم که هر اشتباهی خواستید بکنید بکنید بعد هم که متوجه اشتباه تان شدید انگار نه انگار که خانی آمده یا خانی رفته و نه بوده اند کسانی که پیش از وقوع خطا، شما را از انجام آن بر حذر داشته اند.
حالا قصد ندارم از اشتباهات مکرری که در این چهل و خرده ای سال مرتکب شده اید و هر عملی که می توانسته برای مردم ایران مثبت باشد خودتان با این اشتباهات بی اثر کرده اید چیزی بگویم.
شما به همین جریان جدیدتر جورج تاون نگاه کنید که چقدر به شما هشدار داده شد که کنار مهتدی تجزیه طلب نشستن و دنبال فاندی ها و باندی های داخل جلسه افتادن غلط است و دیدید که غلط بود و بدجور هم غلط بود. همین را بگیرید به عقب بیایید مشاهده خواهید کرد که بودن منتقدان با تجربه و سرد و گرم روزگار چشیده، اگر به حرف شان توجه شود برای شما و جنبش مردم ایران لازم و مفید است.
اگر هم جز این فکر می کنید، من به عنوان یک نویسنده کم اهمیت و کم اثر و کم خواننده، از طرف خودم قول می دهم از این پس یک کلمه هم خطاب یا با اشاره به شما ننویسم و کاری به درست و غلط کار شما نداشته باشم مگر آن که کاری کنید که عملا در جهت و به نفع حکومت نکبت و باقی ماندن آن و تخریب رسمی حرکت های انقلابی مردم ایران باشد و در این صورت مطمئن باشید جناب عالی که هیچ، پدر مادرم هم چنین خرابکاری یی ازشان سر بزند در مقابل شان با نهایت قدرت کلامی و منطقی خواهم ایستاد.
باز گفتم این ها را بنویسم تا فردا گفته نشود کسی نبود و نگفت و مثل سال ۵۷ در اثر این نگفتن ها همه چیز بر باد رفت. بگذارید در این زمهریر زمستانی سخت و مایوس کننده، امید مردم به شما روز به روز بیشتر شود و شما به عنوان یک تکیه گاه قابل اعتماد،،، ایران و ایرانی را یک پارچه و دور از گزند دشمنان نگه دارید.
