Sunday, Dec 28, 2025

صفحه نخست » کودکانه، ویدا فرهودی

Vida_Farhoudi_3.jpg

در روز های ابری گیرد بهانه ات را
شعری که مثل باران خوانـَد ترانه ات را

تا خاطرت بیاید آن روز و روزگاران
وقتی که عطر شادی پُر کرد خانه ات را

یادش به خیر روزی ما هر دو یار بودیم
در گوشه های شهرم دیدم جوانه ات را

دل بستمت به نرمی در آفتاب گرمی
کز سمت عشق آمد لرزاند شانه ات را

اشکت به چشم دیدم شوریدنت چشیدم
خواندم به گوش هستی شعر یگانه ات را

روزی که شوق نم نم بر گونه ام فشاندی
بر دفترم چکاندم سُکر فسانه ات را

امروز مانده دفتر با صد خیال پرَپرَ
تارانده وَهم پوچی چون آشیانه ات را

ای کاش می شنفتی زان جا که تلخ خفتی
کِلکم چه کودکانه گیرد بهانه ات را




Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy