خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سينما
احمد نجفي به جوابيهي خانهي سينما نسبت به انتقادهاي وي، پاسخ گفت:
به گزارش ايسنا(خبرگزاري دانشجويان)نجفي در اين مطلب آورده است:
پاسخ شما را در روزنامهها مطالعه كردم. براي جلوگيري از اتلاف وقت خوانندگان و همكاران شريف و غمزده سينما و نيز اعضا هيات مديره كه حتما برنامه و تلاش وسيعي براي آينده فرهنگي و اقتصادي و همزمان آبرومندي زحمتكشان سينما انجام ميدهند، لازم ديدم بار ديگر اين باغچه بيباغبان را شخمي ديگر...
من تصور ديگري از گروهي به نام هيات مديره خانه سينما داشتم - تصوري در حد فرهنگ سينما- هياتي پاسخگو - مدافع فرصتهاي از دست رفته اهالي خانه سينما.
من از شما سوال كردم شما چه كردهايد پرونده ” رو” ميكنيد - چون ميدانم نميدانيد و چون در طي ساليان اخير هميشه ياد گرفتهايد از خانه سينما به مثابه يك وزارتخانه (آن هم از نوع ناموفقش) استفاده كنيد تهديد به ”رو كردن” شده است فرهنگ شما. آقايان بزرگ شويد و بزرگ فكر كنيد. يعني دقيقا همان چيزي كه در مصاحبهام قصد رساندن پيامش را به شما و اهالي سينما داشتم ولي خوب بزرگ بودن و بزرگ ديدن ابزار و وسائل خود را ميطلبد.
نفهميدم ايرادتان به كار كردن من در برنامه برون مرزي شبكه جام جم كه اتفاقا تحت مديريت همين معاونت سينمايي فعلي يعني جناب آقاي حيدريان توليد ميگرديد چيست. نظر خودم را بخواهيد ميگويم، آن برنامه جزو افتخارات كاري من است چون با هموطنان خارج از كشور تماس داشتم و علاقه و احترام آن ها چه در طول برنامه و چه حضوري و در سفرهاي خارج باعث آن افتخار شده است، چون به آنها هم دروغ نگفتم - من حرفهاي ها را هم ساختهام- من در سريالهايي چون كارآگاه - طوفان شن هم بودهام. اگر هم طلبي از صدا و سيما داشته باشم، حتمان آن را ميگيرم. اين نه به شما نه به هيچ كس ديگر مربوط نيست.
اقايان هيات مديره من نه وكيل صدا و سيما هستم نه مدعي آن، تصورات شما كه لطمات فراواني حداقل در بعد اقتصادي و در ارتباط با صدا و سيما به سينماي بيمارگونه و ورشكسته وارد آورده است يكي از اعتراضات اين حقير است. چند نفر از اعضاءهيات مديره فيلمهايشان را به صدا و سيما فروختهاند؟ چند نفر مصاحبههايشان در صدا و سيما پخش شده است و آن را ضبط تا در آرشيو خود نگهداري و بعد مدام ان را به اين و ان نشان ميدهند؟!!
ميدانيد يكي از دلايل حضور معاونت سينمايي فعلي در سينما ( با توجه به سوابقشان در صدا و سيما) چيست؟ ايجاد هماهنگي فرهنگي - اقتصادي سالمتر بين دو گزينه تصويري - فرهنگي كه نياز جامعه ما ميباشد. لااقل اين تصور من است كه فكر نميكنم زياد به بيراهه رفته باشم - همين عدم ديد و آيندهنگري و لجاج غير مستند شما با دستگاهي است كه چه بخواهيم و چه نخواهيم بينندگان بسيار بيشتر از فيلمهاي ما دارد! شما براي نزديك تركردن اين دو ديدگاه هر چند متفاوت چه كردهايد؟ و گرنه بسياري از كارگردانهاي نامي - تهيهكنندگان قدر سينما - اغلب بازيگران حرفهاي كه با صدا و سيما كار ميكنند به خصوص در اين دوره ركود اقتصادي سينما و خانه سينما! اين سوال من است پاسخ دهيد!
ادعاي شما در مورد بيمه و دفترچه تامين اجتماعي مرا شوكه كرد. سالهاست كه هر سه ماه يكبار براي تمديد آن به در بسته ميخوريم، ناچاريم كمي توضيح بدهم شايد آيندگان - مشتاقان سينما - دانشجويان هنر بيشتر به آن بپردازند و آگاهتر وارد اين سينما بشوند. اين بيمهاي كه شما به آن پرداختهايد مايه شرم اين حقير است. آيا اين بيمه در حد و اندازه اهالي يك سينما به اصطلاح جهاني است ؟!!!آيا خدمات چنين بيمهاي را روشن ساختهايد؟ به طور مسلم نميتوانم بودجه سينما را در مقايسه با سازماني مانند صدا و سيما برابر بدانم اما چه كنم رويايي بزرگتر ميديدم و حتي امكان آن را هم ميسر،ببينيد كارمندان ان دستگاه چه نوع مراقبت پزشكي و خدماتي دارند، بعد منت اين بيمه را بر سر ما بگذاريد- ميگوييد امكان چنين رويايي ميسر نيست من ميگويم هست شما مرد اين كار نيستيد، پاسخ دهيد!!
ميگوييد حضور فيزيكي نداشتهام- آقايان من نمردهام و فعاليتهايي هم از همه شما بيشتر- در همين چند سال، بيتوجه به احكام من درآوردي و خودسرانه شما بسيار هم گرفتار دنياي نمايش بودهام. اگر حافظه سينمايي شما كند شده است حافظه مردم نازنين، جز اين ميگويد- حضور در چند فيلم خوب سينمايي در همين چند سال اخير مدعي اين ادعاست. اگر منظور شما از عدم حضور، فيلمهاي ” من بدو- دختره بدو” است خوشحالم كه چنين حضوري نداشتم و حتي در فيلمي كه چنين بود و خلاف تصور من شد، با اصرار خواستم نام مرا از تيتراژ ان فيلم و حتي رسانههاي تصويري خارج سازند. تقريبا در طول تاريخ سينما چنين اتفاقي و تصميمي از سوي يك بازيگر براي هيچ محصولي گرفته نشده و به دليل همان ريشه و باورم چنين كردم. ميخواهيم ليست بلند بالايي از بازيگران نامي، كارگردانان فرهيخته كه سالهاست حضور فيزيكي در سينما ندارند خدمتتان ارائه كنم؟ ميترسم چنين كنم و آنها هم تهديد به ”رو كردن” شوند!
ميرسيم به پرونده جنايات اينجانب كه مرا تهديد به ”رو كردن” آان ميكنيد:
سوال مشخص من اين بود كه تكرار ميكنم - بلا اثر يعني چه ؟ - مضامين حقوقي آن كدام است، مشخصات قانوني و عرفي آن در كدام سينماي جهان ديده شده است ( جز دروه مك آرتي) اعتراض من حقوقي است نه شخصي، بياييد امثال مرا قانع نماييد با منت گردن مينهم.
براي اين سوال دلايل ذيل تقديم ميگردد:
اصل بيست و دوم قانون اساسي فصل دوم”حقوق ملت”: حيثيت،جان ، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردي كه ” قانون” تجويز ميكند.
اصل سي و ششم: حكم به مجازات و اجراي ان بايد تنها از طريق ” دادگاه صالح” و به موجب ” قانون” باشد.
اصل سي و هفتم: اصل ، برائت است و هيچ كس از نظر قانون مجرم شناخته نميشود مگر اينكه ”جرم او در د ادگاه صالح” ثابت گردد.
اصل چهلم: هيچكس نميتواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد.
ايا اين مفاد براي شما كافي است يا اصول ديگري هم بياورم؟!
از شما و از فردي كه سالهاست در تلاش براي رسيدن به رياست به اين و آن اتحاديه و انجمن ميباشد و ناموفق هم بوده و از مدعيان حقوقي شوراي حل اختلاف ( ببخشيد شوراي داوري!) ميپرسم آيا قاتلين،مفسدين، سارقين در پي محكوم شدن در ”دادگاه صالح، مرجع قانوني” مدت زمان محكومتي دارند يا خير؟ آيا حكم بلااثر كه يك نام نامشخص و بيمسماي غير حقوقي است به شما و حتي اداره كل نظارت و ارزشيابي اجازه ميدهد حتي در صورت عدم تمكين طرف دعوي او را تا ابد ممنوعالكار كنيد؟ آيا اين حكم از سوي دادگاهي ذيصلاح ميباشد يا عدهاي كه هيچ گونه اطلاعي از حقوق مدني و قانون اساسي ندارند ميتوانند بر خلاف نص صريح قانون اساسي چنين كنند؟ - اگر چنين است با ذكر دلايل قانوني من و امثال مرا قانع نماييد.
در همين جا از دايره محترم حقوقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تقاضا دارم راهكار حقوقي حكم ” بلااثر” را نيز براي دوستان اداره كل نظارت و ارزشيابي روشن كنند تا بيشتر مطيع شوراي به اصطلاح داوري و دكترين جديد حقوقي آن باشيم، آقايان پاسخ دهيد.
به گزارش ايسنا نجفي در ادامهافزوده است: براي آن كه نوع روابط در انجمنها، اتحاديهها و اركان سينما را ميدانم، لازم ميدانم براي روشن شدن ذهن اعضاء هيات مديره به خصوص آقاي ابوالحسن داودي كه در اين هيات ذوالرياستين ( رئيس هيات مديره و مدير عامل) هستند به نامه مورخ ٢١/١٠/٧٩ به شماره ثبتي دفترخانه سينما ٣٦٢٥ ش/ د/ ٧٦ جلب نمايم. كاش بيش از ”رو كردن” جنايات اينجانب به اين نامه ميپرداختيد. نامهاي كه به همه اركان سينما نوشته شد و در همان تاريخ هشدار دادم كه چنين راهكارهاي غير قانوني را اعمال ننمايد و هيچ گاه مفاد آن نه طرح شد و نه رسيدگي و نه جواب، وقتي ميخواهيد ” رو كنيد” بايد همه چيز رو شود.
از نقل و انتقالات آپارتمانهاي مسكوني، موبايل و احكام غير قانوني، چون نيت اينجانب بر همين است كه خانه سينما پاك باشد تا لكهاي لااقل به امثال من به عنوان عضوي از خانه سينما نچسبد، از آن تاريخ است كه حضور فيزيكي نداشتهام خود بلااثر ميزنيد و خود ميگويد كجاييد؟
سوالات مشخص من از اعضاء هيات مديره اين است: برنامههاي مدون آن هيات براي آينده اين خانه و اهالي آن چيست؟ آيا امروز جايگاه فرهنگي، اقتصادي و احترام اهالي خانه همان جايي است كه ميبايست باشد، يا با برپائي جشن همه چيز حل ميشود؟ آيا اندازه جهاني! سينماي كشور ما اين است؟ چگونه است كه آقاي منوچهر محمدي به عنوان يك تهيهكننده ميتواند هيات دولت را متقاعد به دريافت دو ميليارد ريال كمك مالي براي ساخت يك فيلم نمايد اما خانهي سينما در به دست آوردن بيمهاي در شان اعضايشان ماندهاند؟ ميگوييد رابطه است خوب چرا ايجاد نكرديد؟ اما من ميگويم توانايي است و شمائيد كه اين توانائي را نداريد! به همين دليل است كه از امكانات فراوان كه در اين كشور به وفور يافت ميشود بيبهرهايم.
آيا هميشه بايد دولت، وسائل و ابزار جديد فني سينما را و ارد كند؟ آيا وامهايي كه افتخار ميكنيد بهره آنها لغو شده است بايد در اختيار معاونت سينمايي باشد؟ براي تامين بودجه اين سينما چه راهكارهايي پيشنهاد كردهايد، از كدام بخش خصوصي حمايت ميشويد، برنامه شما براي عدم وابستگي به نهادهاي دولتي چيست؟ همه اهل سينما صدها سوال از هيات مديره هاي قبلي و فعلي دارند كه بيجواب مانده است و خريد چند ميكروفن، ايجاد تشكيلات اداري براي هيچ و جمع شدن و بعد يافتن راه حلي براي رئيس شدن و احتمالا آشنائي با رانت و شهرت و غيره ... اين است خانه سينما؟ هيهات.
اين گونه است كه ميگويد شما جلوي دماغتان را ميبينيد نه آينده را، پرونده بازي را ميطلبيد نه پاسخگويي و احترام به اهالي سينما، بخود بياييد شما اينكاره نيستيد!!
اگر هستيد قانع بفرماييد!! نترسانيد. اگر دلايل مستند برنامههاي جامع فرهنگي و اقتصادي داشتيد كه نياز به رو كردن من و امثال من را نداشتيد، اگر اين خانهي سينما جايگاه داشت كه اين همه ذهن مظلوم و خنثي در اهالي سينما به وجود نميآمد كه هر دو مقام عالي خانهي سينما به آقاي ابوالحسن داودي منتقل شود، اگر جايگاه داشت بزرگترين انجمن آن يعني انجمن بازيگران كه در مقابل چشمان تيزبين ايشان و هيات مديره كه در طي سالهاي اخير تحليل رفت تا منحل شد بدين مصيبت دچار نميشد. گيرم فراخوان دوباره داديد چه تضميني براي بهبود آن است؟ پاسخ دهيد، نترسانيد! اقايان من زندهام و صدايم هم رسا، هيچكس هم حق ندارد در مقابل چنين سوالاتي مرا بترساند، كه نميترسم، شما كه سوابق مرا خوب ميدانيد، نميدانيد؟!! اين حقير نه ميخواهد عضو هيات مديره باشد و نه مدير عامل، حتي اگر به او تكليف كنند. از من و شما داناتر و لايقتر براي پاسخگويي و رسيدن به يك سينماي متعالي بسيار افراد هستند. اهالي سينما ساكت هستند ولي خام و بيتجربه نيستند.
اين اعتراضات براي اين است كه بدانيد ميدانيم. فرصتهاي گرانقدر را اين گونه از دست ندهيد. بر ما منت نگذاريد كه وقتمان را براي شما گذاشتيم .كسي ديگر به اين جمله اعتنائي نميكند چون ميدانيم وقتي شخص يا اشخاصي نميتوانند چنين خانهاي را اداره كنند و به هدفهاي آن برسانند، ميبايستي بروند!
اگر پاسخ اين سوالات را نداريد، برويد. آقايان بگذاريد همان گونه كه گفتم اين نهاد به اصطلاح مدني راه خود را دريابد. اين قدر نيروها را به تحليل نبريد كه روز حساب و پاسخگويي حقوقي بالاخره فرا خواهد رسيد.
سرتان سلامت
سيداحمد نجفي