سه شنبه 18 آذر 1382

"هنرمندان واقعي هزار بار “نه” مي‌گويند"، گفت و گوي تفصيلي ايسنا با شهرام ناظري

شهرام ناظري

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس موسيقي
شهرام ناظري، هنرمند خواننده و پيشكسوت موسيقي سنتي ايراني، با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، طي گفت‌و‌گويي تفصيلي، درباره‌ي موضوعات مختلفي چون هنر متعهد، وضعيت فرهنگي كشور، گروه‌هاي موسيقي موجود، موسيقي عرفاني، لزوم حمايت دولتي از اجراها، آموزش، حضور هنرمند در صحنه و موانع فرا روي آن، ضرورت نگاه جدي به هنر، وضعيت موسيقي در راديو و تلويزيون و... سخن گفت.

شهرام ناظري، دليل ارتباط موسيقي خود با جامعه را متعلق به چند عامل مي‌داند.
وي در اين‌باره به ايسنا گفت: من متعلق به منطقه‌اي هستم در جوار بيستون و دالاهو. جايي كه موسيقي و ساز به چشم يك پديده آسماني و آئيني نگريسته مي‌شود به همين دليل براي دست زدن به ساز، وضو مي‌گيرند و آن را پاكيزه نگه مي‌دارند.
وي افزود: آشنائي من با تاريخ اجتماعي ايران و علاقمندي به عرفاني كه در هزار سال اخير جريان داشته، باعث شد كه درصدد مطرح كردن نوعي از موسيقي سنتي باشم كه رنگ و شور و حركت خاص خود را داشته است لذا اين مباحث را در چند زمينه مثل مثنوي، صداي سخن عشق، گل صد برگ و يادگار دوست، با ديده‌ي عرفاني اجرا كرديم كه اكثرا به مناسبت بزرگداشت مولوي منتشر شده‌اند.
ناظري گفت: اعتقاد دارم كه هر كسي بايد به موسيقي اصيل خود كه سرچشمه‌هاي هنري دارد با فرهنگ و ديدگاه خود نگاه كند تا قدرت پرواز داشته باشد.
اين خواننده، گروه‌هاي موسيقي فعلي را به سه دسته تقسيم كرد:
1- گروه‌هايي كه موسيقي بلد نبوده و حوزه سنتي را درك نكرده‌اند. اين‌ها همان‌هايي هستند كه با رديف‌هاي موسيقي مخالف بوده و كارهاي سطحي مي‌كنند.
2- گروه‌هايي كه با موسيقي سنتي آشنائي داشته‌اند اما با تاسف از ديدگاه يك بعدي ارتجاعي برخوردار هستند. اين‌ها فكر مي‌كردند غير از اين‌ها كه ياد گرفته‌اند ديگر چيزي وجود ندارد و بايد تا اخر عمر تبعيت بي‌چون و چرا كرد. اين‌ها سنت‌گرا نيستند بلكه به قول اخوان “عا‌دت‌گرا” هستند.
3- گروه‌هاي هنري كه داراي ديدگاه‌هاي خاص خود هستند.
ناظري اظهار داشت: به لحاظ فرهنگي هميشه دوست داشتم كه پرواز كنم. لذا براي پرواز، بخشي از موسيقي سنتي را با نام موسيقي عرفاني معرفي كردم اما همان طور كه مي‌دانيد با كمال تاسف به دليل عدم برنامه‌ريزي و بي‌فرهنگي موجود - كه يك كار درست از سوي يك هنرمند هدايت مي‌شود و بعدها دست افراد دست دوم و هفتم و مقلدين ناآگاه مي‌افتد - وضعيت اسف‌باري پديدار مي‌شود تا اين كه در نهايت، صاحبان حرف و عمل و هنر از گفته‌ي خود پشيمان مي‌شوند و من هم جزء همين افراد پشيمان هستم.
شهرام ناظري، درباره‌ي دلايل پشيماني خود گفت: بعدها آنقدر موسيقي عرفاني مختلط توليد شد كه نزديك بود ساندويج و صنايع عرفاني هم مد شود! لذا در كارهاي بعديم اين عنوان را برداشتم چون اعتقاد دارم طرح مساله بايد آكادميك باشد و بخش بزرگي به تشريح روند فلسفه‌ي عرفان ايراني اختصاص يابد.

انتظار شهرام ناظري از سازمان‌هاي فرهنگي و هنري ، برنامه‌ريزي حمايتي از كارهاي “هنري” است.
وي در اين‌باره افزود: اگر سوبسيد و سالن‌هاي لازم وجود داشته باشد، مردم مجبور نيستند با قيمت‌هاي بالا بليط بخرند و دليل اين كه قيمت بليط‌ها بالا مي‌رود بالا رفتن اجتناب‌ناپذير مخارج كنسرت است.
وي ادامه داد: براي اجراي آتي با توجه به مخارج قرار شد كه قيمت بليط‌ها در حد 10 تا 12 هزار تومان باشد اما با جلساتي كه گذاشتيم قيمت را به 7500 تومان رسانديم و من خود از اين بابت ناراحت هستم چون ميدانم عمده‌ي مخاطبان من دانشجويان، دانش‌آموزان، طبقات فرهنگي و تحصيلكرده هستند، اما چاره‌اي نيست.
اين خواننده يادآور شد: قيمت يك اجاره‌ي سالن، رقم بالائي است. چندي قبل قرار شد كه سالني را به قيمت 4 ميليون به ما اجاره دهند. زماني كه سالن را ديديم گفتم كه اينجا با گاراژ فرقي ندارد! به همين دليل هم ديگر رغبتي براي اجراي كنسرت ندارم . بعد از كنسرت سعدآباد، حداقل مي‌توانستم چند كنسرت ديگر داشته باشم كه به دلايل فوق اين كار را نكردم.
ناظري ادامه داد: ما كه دوست نداريم همه‌اش درخارج از كشور كنسرت دهيم اما ‌آنجا همه چيز طبق ضوابط است. براي من در شهر پاريس برنامه‌اي گذاشتند كه قيمت آن 16 فرانك بود و من از اين قيمت پائين بسيار متعجب بودم كه مسئولان سالن گفتند كه دولت براي حمايت از برنامه‌هاي هنري مثل اين اجرا خود بودجه(سوبسيد) مي‌دهد كه روند اجراي اثار هنري لطمه نبيند اما در ايران خشك و تر با هم مي‌سوزند و به دليل جو تجاري موجود، ارائه آثار هنري با تجاري فرقي ندارد.
وي افزود: اين امر در ايران حتي در حوزه توليد و انتشار كاست و سي‌دي نيز به چشم مي‌خورد. اگر كار شما سطح پائين و خاطره انگيز! بود به شما چك سفيد مي‌دهند ولي اگر كارتان حامل پيامي هنري بود رغبتي براي توليد و خريد آن نوار ديده نمي‌شود.
ناظري گفت: اين روزها كار من همه‌اش “‌نه” گفتن شده است چرا كه بيشتر كارهايي كه پيشنهاد مي‌شود سطح پائين بوده و من نيز متقابلا اين آثار را همراهي نمي‌كنم، پس بايد ارگان‌هاي مسؤول كه به اين قضايا بي‌توجه هستند برنامه‌ريزي صحيحي را در اين راستا انجام دهند.

شهرام ناظري افزود: هدف هنرمند متعهد، در درجه‌ي اول، اجتماع و كار كردن براي اجتماع است. البته نظرگاه ديگري هم وجود دارد كه مي‌گويد هنرمند، براي تاريخ كار مي‌كند و خيلي‌ها نيز بوده‌اند كه در زمان خود مطرح نشده‌اند بلكه در تاريخ آن كشور، جاودانه شدند.
وي گفت: با اين حال، زماني كه هنرمند با نظرگاهي بلند براي كشورش كار مي‌كند عليرغم وجود محدوديت ها به كار خود ادامه مي‌دهد چرا كه هدف نهائي او اجتماع است تنها هنرمند بازاري است كه مي‌گويد هنر براي “مردم و عوام‌پسندي” است. حال آنكه، هنرمند واقعي كسي است كه براي مردم كار مي‌كند اما با مطالعه در اجتماع و فرهنگ از آن‌ها، نفسي تازه و حركتي رو به رشد را مي‌گيرد و به راه خود ادامه مي‌دهد. حال اگر اثرش با استقبال روبرو شد كه چه بهتر و اگر هم نشد با عشق به آن اجتماع، راهش را ادامه مي‌دهد و بعدهاست كه معلوم مي‌شود راه او چقدر ارزشمند بوده است.

شهرام ناظري معتقد است: سياست‌هاي موسيقي در راديو و تلويزيون، در حقيقت همكاري با لاله‌زار و لوس‌آنجلس است و منجر به اشاعه كارهاي مبتذل و بي‌فرهنگ شده است.
وي گفت: من بارها اين را گفته‌ام و ديگران هم گفته‌اند كه خود نهادها، مقصر اصلي در وضعيت كنوني موسيقي هستند.
وي گفت: تا وقتي كه به هنر، جدي نگريسته نشود و ضرورت وجودي آن به عنوان مساله‌اي حياتي درك نشود تغييري در اوضاع به وجود نمي‌آيد.

وي افزود: تا زماني كه سازماني مختص به موسيقي و هنر به وجود نيامده، هنرمند واقعي فرار خواهد كرد.
ناظري، وضعيت موجود در موسيقي و آثار پخش شده در راديو و تلويزيون را قابل قياس با موسيقي‌ فيلم‌هايي كه آن‌ها را “ آبگوشتي” ناميده‌اند دانسته و گفت: اي كاش كه اگر موسيقي پاپ هم پخش مي‌شود تنها منحصر به آثار به اصطلاح خاطره‌انگيز و عوام‌پسند نباشد، چون الان همه كارها سطحي و برگرفته از كارهاي ديگر است كه ما با “اصل” آن در ابتدا مخالف بوديم اما الان آنها را قبول داريم!.

وي با انتقاد از اين شيوه كه “هر كس از خانه‌اش قهر مي‌كند خواننده مي‌شود” گفت: نمي‌دانم چرا وضعيت اينگونه شده است. شايد از اين روست كه موسيقي روي اصول خود حركت نكرده و آموزش آن ريشه‌اي انجام نشده است.

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس موسيقي
شهرام ناظري، در خصوص اين كه چقدر خود هنرمندان منجر به آشفتگي بازار موسيقي شده‌اند اظهار داشت‌: ما زياد “هنرمند” نداريم.

وي كه در محل ايسنا(خبرگزاري دانشجويان ايران) سخن مي‌گفت، افزود: اگر به اين موسيقيدانان، نگاه كنيد تعدادي از آن‌ها در مركز چاووش و عده‌اي در مكز حفظ و اشاعه موسيقي بوده‌اند. چاووش كه از هم پاشيده شد و مركز حفظ و اشاعه‌ي موسيقي هم كه بايد رفت و ديد چه بلائي بر سرش آمده است!. به همين دليل هم، عده‌اي انگيزه‌ي خود را از دست دادند و برخي‌ها نيز به خارج از كشور رفتند و آن‌ها هم كه ماندند در نااميدي غرق شدند.

شهرام ناظري

وي ادامه داد: به همين دليل، آثاري را كه در دهه‌ي اول انقلاب، از بزرگان موسيقي شنيديم ديگر نمي‌شنويم. آثاري كه علاوه بر داخل، بر خارج از كشور هم تاثير گذاردند.
ناظري با تاكيد بر اينكه در آن مقطع، فرهنگ بالائي در خصوص موسيقي به وجود آمد، گفت: اين امر بر روي اجتماع نيز تاثير گذارد، طوري كه علاقمندان زيادي به سمت موسيقي سنتي كشيده شدند اما از دهه‌ي دوم كه فضا آشفته شد، يا هنرمندان پير و نااميد شدند يا اينكه، انگيزه‌ها از بين رفت. اگر كسي در اين فضاي پر از هرج و مرج دوام آورد بايد گفت كه او جهاد اكبر كرده و از مشخصات عجيبي برخوردار است، چون اين جو، كمرشكن است مگر براي ديدگاه‌هاي بازاري و ارايه‌ي آثار سطح پائين اما براي ديدگاه فرهنگي، اين جو قابل پذيرش نيست.
ناظري تاكيد كرد: ‌وضع به گونه‌اي است كه خود من 2 سال است هر چه تلاش مي‌كنم نمي‌توانم كار خاصي را پديدار سازم يا چيزي را خلق كنم. هنرمندان ديگر هم، انگيزه ندارند و دلسرد هستند. چون اوضاع نابسامان كنوني بر روي آن‌ها تاثير منفي گذاشته است.
وي اظهار داشت: يك يا چند هنرمند به تنهائي نمي‌توانند وضعيت موسيقي جامعه را مشخص كنند، بنابراين موسيقي بايد از اصول و سيستمي درست برخوردار باشد و در يك روند مشخص به حيات خود ادامه دهد.

شهرام ناظري اعتقاد دارد كه بخش آموزش موسيقي بيمار بوده و داراي برنامه‌ريزي منسجم نيست.
وي در اين باره مي‌گويد: آموزش ،تاكنون بر مبناي علاقه‌هاي شخصي پيش رفته و هيچ فكري براي اين همه علاقه نشده است يعني هر كس جائي را گير آورده، آن را تبديل به فضاي آموزشي كرده است!.
وي افزود: آموزش موسيقي در دانشگاه‌ها و هنرستان‌ها نيز فاجعه است. يك سال به تقاضاي دوستان براي تدريس به دانشگاه رفتم اما ديدم كه فضاي غير دانشجويي آنجا غير قابل تحمل است و دانشجويان انگيزه‌اي ندارند لذا تحمل آن فضا را نكردم بعد بود كه فهميدم دانشجويان هم حق دارند افسرده باشند، چون فضا، دانشجويي نيست لذا عليرغم علاقه زياد براي تدريس مباحثي چون زيبايي‌شناسي آواز، مجبور شدم تدريس را رها كنم.
وي تاكيد كرد:‌در فضاي خصوصي نيز، آموزش امكان ندارد. 25 سال است كه داريم در خانه كار مي‌كنيم. صدا و سيماي ما در خانه خودمان است، وزارت ارشاد در خانه خودمان است، دانشگاه در خانه‌ي خودمان و ... مگر در خانه، بيشتر از اين چه مي‌توان انجام داد.ناظري به ايسنا گفت: صدا و سيما، خانه‌ي ما هنرمندان است اما يك بار هم نمي‌توانيم به خانه خود برويم و شما بايد از ما بپرسيد كه چرا به خانه خود نمي‌رويم؟
وي همچنين با اشاره به اينكه به هيچ وجه، روند كنوني موسيقي در صدا و سيما را قبول ندارد يادآور شد: از پس از انقلاب تاكنون كارهايم را در حالي از راديو و تلويزيون پخش كرده‌اند كه نه قراردادي داشته‌اند و نه اينكه مباحث معنوي پخش آثارم رعايت شده است، اما آن‌ها، عليرغم اعتراض‌هاي مكرر ما، نه تنها به اين حرف‌ها گوش نمي‌كنند بلكه هر نوعي كه خود مي‌خواهند با آثار برخورد مي‌كنند.
ناظري ادامه داد: زماني كه تلويزيون اين اعمال را انجام مي‌دهد ديگر ما چه انتظاري مي‌توانيم از دلال‌ها داشته باشيم. همين مي‌شود كه يك سوءاستفاده‌گر ، كنسرت تبريز من را با دوربين دستي ضبط مي‌كند و با نازلترين كيفيت - كه توهين به مخاطب است- آن را به بازار ارايه مي‌كند، دولت هم كه براي جلوگيري از اين كار برنامه اي ندارد.
وي در ادامه از مردم درخواست كرد آثاري راكه غير مجاز تكثير شده‌اند و دست فروش ها آن ها را مي‌فروشند خريداري نكنند چون اين كار عينا كلاهبرداري است.

شهرام ناظري افزود: تمام تلاش خود را مي‌كنيم كه موسيقي سنتي را حفظ كنيم. شما از پشت پرده موسيقي خبر نداريد بارها پيشنهاد شده كه بيا و اين 100 ميليون را بگير و آثاري از “دلكش” و ”پوران” را بخوان من هم مي‌گويم اگر 100 ميليارد هم كه بدهيد نمي‌خوانم، راه من و هدف امثال من مشخص است، وظيفه‌ي هنرمند خلق اثر است نه تكرار و بازخواني آثار هنرمندان ديگر .
وي ادامه داد: در پشت پرده‌ي موسيقي، آنقدر مسائل نامطلوب وجود دارد كه هنرمندان واقعي هزار بار “نه” مي‌گويند و كارشان ”نه” گفتن شده است. اين مسائل بر جامعه معلوم نيست، به همين دليل، مدام از ما مي‌پرسند چرا كنسرت نمي‌دهيم يا اثري منتشر نمي‌كنيم.
ناظري تاكيد كرد كه صدا و سيما با ارايه‌ي برنامه‌هاي درست مي‌تواند در اين زمينه، راهگشا باشد.
او گفت: اگر شرايطي به وجود مي‌آمد كه ما در آنجا كار مي‌كرديم و ديدگاه‌هاي هنري، ريشه‌اي پياده مي‌شد آن وقت معلوم مي‌شد كه موسيقي اصيل چيست در حالي كه صدا و سيما در اين 25 سال تصاوير بي‌موردي را در خصوص آثار من منتشر كرده كه گاها اين تصاوير با هدف آن قطعه در تضاد بوده است.
ناظري يادآور شد: تاثير پخش اين قطعه‌ها از تلويزيون را در اذهان عمومي رد نمي‌كنم اما اگر اين قطعات در فضاهاي درستي پخش مي‌شدند اوضاع خيلي فرق مي‌كرد.

شهرام ناظري درباره‌ي وجود ديدگاه‌هايي كه با موسيقي مخالف است به ايسنا گفت: وجود اين مسائل مال الان نيست و قرن‌هاست كه وجود دارد.
وي افزود: شايد بيش از صدها سال باشد كه موسيقي ايران درگير با اين مساله است. جز دوره‌ي كوتاهي در چند دهه‌ي قبل كه ظاهرا آزاد شد، اما كماكان در بخش‌هايي از جامعه، آن ديدگاه‌ها به چشم مي‌خورد.
به اعتقاد ناظري، اين مسايل، هميشه بوده است. عده‌اي با موسيقي مخالف و عده‌اي ديگر موافق بوده‌اند ما هم كه همواره درگير قضيه بوده‌ايم و اگر نباشد، دلمان تنگ مي‌شود!
وي گفت: برايمان تازگي ندارد كه كنسرت دهيم، عده‌اي بريزند، سازها را بشكنند،ما را ببرند و يا همانجا كتكمان بزنند و ما “لت و پار” برگرديم.
او با تاكيد بر تناقض‌هاي موجود گفت: از يك سو ، بي‌فرهنگي غوغا مي‌كند و از سوي ديگر كارهاي مثبت تعجب‌آوري انجام مي‌شود. ما با اين چيزها بزرگ شده‌ايم. درباره‌ي موسيقي نيز وضع همين است.

شهرام ناظري همچنين معتقد است: هنرمند در خلق يك اثر هنري الهام مي‌گيرد اما با انحراف از اصول هنر، اين الهام ديگر صورت نمي‌گيرد.
وي افزود: خيلي از هنرمندان، آثار زيادي خلق مي‌كنند اما به مرور از اين امر باز مي‌مانند، چرا؟ چون از راه دل خارج شده و به تقليد روي مي‌آورند.
ناظري در ادامه گفت: خلق يك قطعه، تنها به تكنيك و آهنگساز و... وابسته نيست، بلكه عشق هم مي‌خواهد كه اين صدا را تراوش دهد . اگر شما صدايي را دوست نداريد به معناي آن است كه در آن صدا همه چيز هست اما عشق نيست.

آخرين كنسرت شهرام ناظري با همراهي گروه مولوي از 20 تا 25 آذر ماه در تالار بزرگ كشور برگزار مي‌شود.
شهرام ناظري در اين خصوص نيز گفت: افزون بر 2 سال از آخرين كنسرت من در سعدآباد مي‌گذرد و چندي است كه برخي گروه ها اصرار دارند كنسرت دهم اما به دلايل خاصي كه به خودم و وضعيت كنسرت‌ها مربوط است اين امر را قبول نكرده‌ بودم.
وي با اشاره به موانع و مسائل فرا روي برگزاري كنسرت‌ها به ايسنا گفت: بايد چاره‌اي اساسي براي برگزاري كنسرت‌ها انديشيده شود، چرا كه همين مسايل باعث شده كه ما، رغبتي براي برگزاري كنسرت نداشته باشيم. همه هم گله‌مند هستند كه چرا ما كنسرت نمي‌دهيم؟ يا اثر منتشر نمي‌كنيم. حال آنكه خودم مي‌دانم دارم كم كاري مي‌كنم اما اين كم كاري با آگاهي است.
وي ياداور شد: اگر هنرمندي بخواهد در شرايط كنوني در كار برگزاري كنسرت و انتشار آثار وارد موج موجود بشود تبدل به بنگاه معاملات تجاري موسيقي مي‌شود. درست مثل ديگران كه ماهي يكبار كاست بيرون مي‌دهند! لذا در اين شرايط، هنرمند واقعي بايد كنار باشد.
ناظري با تاكيد بر ضرورت تمايز قائل شدن ميان كارهاي تجاري و هنري به ايسنا گفت: نهادهاي دولتي مرتبط با فرهنگ و هنر بايد براي ارائه كارهاي هنري سوبسيد در نظر بگيرند.
وي افزود: برخي‌ها در اين اوضاع تنها به ارائه كارهاي عوام‌پسند و خاطره‌انگيز روي آورده‌اند لذا با ورود به موسيقي بازاري ارتزاق هم مي‌كنند حال آنكه در كارهاي هنري كه بازدهي اقتصادي ندارد نهادهاي فرهنگي بايد حمايت كنند تا تداوم برنامه‌هاي آن تضمين شود و گروه‌ها نيز علاقمند به ادامه‌ي كار باشند.
وي همچنين در خصوص قطعات اجرايي خود در كنسرت آتي گفت: برخي از اين قطعات همان اجراهاي نوا خواهند بود كه بر مبناي يكسري از آهنگ‌هاي خودم با تلفيق شعر مولانا، قبلا اجرا شده‌اند.
بخش ديگر هم آزاد و شامل تك‌نوازي و تك‌خواني و ديگر برنامه‌هاي خاص هستند.
شهرام ناظري، از اجراي بخش كوچكي از “آتش در نيستان” به عنوان ديگر قطعات كنسرت آتي خود ياد كرد كه گروه مولوي آن‌ها را اجرا خواهند كرد.
به گفته‌ي ناظري، در اين اجرا، از سازهايي چون بربط، سه تار، كمانچه، كمانچه آلتر، سازهاي كوبه‌اي ، دف، تمبك، دمام، در و زنگ استفاده خواهد شد.

ناظري معتقد است نبود برنامه‌ريزي‌ و سالن هاي استاندارد نيز از جمله‌ي ديگر موانع برگزاري كنسرت ها هستند.
به گزارش ايسنا، وي ادامه داد: به دليل استقبال از برخي برنامه‌هاي هنري، امكان اجراي آن‌ها در فضاهاي باز وجود ندارد مثلا در برنامه سعدآباد ازدحام جمعيت بسيار بيشتر از حد انتظار و تحمل بود لذا براي ارائه كارهاي هنري مثل همه جاي دنيا، بايد برنامه و بودجه گذاشت. حتي همين سالن بزرگ كشور كه ما در آنجا اجرا خواهيم داشت، در عمل 500 صندلي خالي دارد چرا كه اين صندلي‌ها درحين اجرا، پشت سر ما قرار مي‌گيرند و ما فكر كرديم اگر اين صندلي‌ها پر شود به منزله توهين به مخاطب است لذا گفتيم كه بهتر است خالي بمانند .
وي در ادامه، نبود سالن‌هاي متناسب و اجرا در هر شرايطي را باعث دلزدگي هنرمندان از اجرا دانست.
ناظري در عين حال تاكيد كرد كه در فضاي هنري، روند كنوني قابل ادامه نيست، چون يك هنرمند دوست دارد در يك فضاي هنري و فرهنگي، اجراي برنامه داشته باشد، آنجا هم كه بايد همه چيز به هم بخورد مال يك هنرمند! ديگر است.
وي يادآور شد: در كشورهاي غربي كه سابقه بسيار زيادي در زمينه‌ي هنر و اجراي موسيقي را دارند مردم ديگر ياد گرفته‌اند كه در محيط‌هاي هنري چگونه وارد شوند. لذا حتي طرز لباس و گفتار آن‌ها در محيطي كه موسيقي كلاسيك يا اپرا اجرا مي‌شود با محيط‌هاي سبك‌تر فرق دارد. در ايران هم بايد اين قضيه وجود داشته باشد و هيچ برنامه‌اي غير از اين قابل توجيه نيست.

وي در پايان گفت: احساسم بر اين است كه هنوز يك بي‌فرهنگي نسبتا مطلق حاكم است، اما روح تمدن بيداري كه در ذره ذره‌ي وجود هر ايراني و “ژن” آنها وجود دارد گاهي حضور خود را در صحنه‌ها به گونه‌اي نشان مي‌دهد كه همه را متعجب مي‌كند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2038

فهرست زير سايت هايي هستند که به '"هنرمندان واقعي هزار بار “نه” مي‌گويند"، گفت و گوي تفصيلي ايسنا با شهرام ناظري' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016