پنجشنبه 17 ارديبهشت 1383

رامين جهانبگلو: كيركه گارد در جستجوي حقيقتي تراژيك است، ايلنا

تهران-خبرگزاري كار ايران
دكتر رامين جهانبگلو در همايش بررسي انديشه‌‏هاي سورن كير كه گارد: كيركه گارد معتقد است ايمان به صورت شرعيات نمي‌‏تواند از بيرون به فرد داده شود، بلكه پذيرش حقيقتي است كه با رنج و درد به فرد دست مي‌‏دهد. ايمان وي بر معناي دروني زندگي فرد تاكيد مي‏كند و منظور او معنويتي درون‌‏گراست.
به گزارش خبرنگار سرويس انديشه ايلنا, عصر ديروز سه شنبه در محل خانه هنرمندان ايران و در سمينار يك روزه سورن كيركه گارد، دكتر رامين جهانبگلو، استاد فلسفه، با عنوان "كيركه گارد, ديگري فلسفه" سخنراني كرد.
دكتر جهانبگلو به گفته كيركه‌‏گارد مبني بر نگارش جمله "او فرد بود" بر روي سنگ قبرش، اشاره كرد و گفت: كيركه گارد در زمان خود درك نشد، شايد امروز و يا درآينده نزديك درك شود. او فيلسوفي مخالف جريان حاكم بود و اكنون تفكر او نزديك به 80 سال است كه بر جريان اصلي فكر و فلسفه در غرب حاكم شده است.
وي كيركه گارد را فيلسوفي چند صدا و با انديشه چندگانه ناميده و گفت: هدف كيركه گارد در استفاده از اسامي مستعار درآثارش بيانگر فرديت اوست؛ زيرا خود مي‌‏گويد هيچ كدام از كلمات مستعار به من تعلق ندارد. او جدايي را به حساب افسردگي روح خود مي‌‏گذارد.
مؤلف كتاب"جهاني بودن"، به نبود عنصر امنيت نزد كيركه گارد به دليل وجود گناه اشاره كرد و گفت: انديشه فلسفي, براي او تجربه زيستن است. فلسفه براي او يك جهش به درون تجربه هستي است و از جهت ديگر تناقض در فلسفه او نمود زيادي دارد, به اين جهت او فيلسوف تناقض است. ولي تناقض نزد كيركه گارد بر خلاف كانت يك ضعف فلسفي به شمار نمي‌‏آيد. تا جايي كه تناقض در فلسفه كيركه گارد نمود زيادي دارد.
وي تصريح كرد: نزد كيركه گارد تناقض عشق فلسفه است و او انديشمند بدون تناقض را به مانند عاشق بدون عشق مي داند.
دكتر جهانبگلو به دو نوع حقيقت در نظر كيركه گارد اشاره كرد و گفت: حقيقتي كه خود را به شناخت عيني از واقعيت معرفي مي‌‏كند و حقيقتي كه بي‌‏كران و غير قابل قياس بوده و در ذهنيت فرد ظاهر مي‌‏شود، نزد او تفاوت مي‌‏كند.كيركه گارد در جستجوي حقيقتي تراژيك است.
اين استاد و پژوهشگر فلسفه به پرسش از ايمان توسط كيركه گارد اشاره و تصريح كرد: كيركه گارد معتقد است ايمان به صورت شرعيات نمي‌‏تواند از بيرون به فرد داده شود، بلكه پذيرش حقيقتي است كه با رنج و درد به فرد دست مي‌‏دهد. ايمان وي بر معناي دروني زندگي فرد تاكيد مي‏كند و منظور او معنويتي درون‌‏گراست.
وي با اشاره به اهميت فرديت اخلاقي نزد كانت و تفاوت نظريه كيركه گارد در اين مورد گفت: قانون اخلاقي نزد كيركه‌‏گارد اصل عيني نيست. در نظر كيركه گارد وجدان اخلاقي بدن تجربه و پيشينه فرد معنايي ندارد. از منظر ديگر فرد كانتي، عقلاني و اخلاقي است؛ ولي فردِ كيركه گاردي، فردي ايماني و لحظه‌‏اي است.
وي تاكيد كرد: آنچه براي كيركه گارد مهم جلوه مي‌‏كند, لحظه و انتخاب است.كيركه گارد به زندگي رو به جلو معتقد است؛ اگرچه انديشه شايد رو به عقب برود ولي زندگي هميشه رو به جلوست.
جهانبگلو, تاريخ را براي كيركه گارد واجد اهميت ندانست و آن را تجربه زيسته خوانده و گفت: او نيز چون كانت و هگل به دنبال ايجاد قلمرو و غايت نيست و هرگونه صعود عمودي را مبناي تصميم‌‏گيري فردي مي‌‏داند. فرد نيز براي كيركه گاردي، فرد عقلاني نيست؛ بلكه فردي است به اصطلاح "شواليه ايمان" كه در لحظه زندگي كرده و از عقل محض عملي پا فراتر مي‌‏گذارد.
وي همچنين افزود: كانت رابطه سوژه و ديگري را بر مبناي اصل عقلِ عملي قرار مي‌‏دهد ولي براي كيركه گارد سوژه يا ديگري با سوژه و خدا جدا نيست. نزد وي قانون عشق از تجربه ايمان بدست مي‌‏آيد به بيان ديگر تجربه فردي ايمان مهم است نه ايمان.
جهانبگلو ايمان را از نظر كيركه گارد در يك لحظه دانست و ادامه داد: ايمان در يك هنگام و لحظه صورت مي پذيرد به مانند داستان حضرت ابراهيم كه در يك لحظه پديد آمد. فلسفه كيركه گارد فلسفه لحظه و هنگام است زيرا در لحظه , حقيقت به صورت فردي كشف مي شود.لحظه يك رويداد است نه يك امر معرفتي.
جهانبگلو منظور كيركه گارد را از پي ريزي فلسفه لحظه‌‏اي خود و قرار دادن آن درمقابل فلسفه تماميت خواه دانسته و تاكيد كرد: فلسفه تماميت خواه در جستجوي ضرورت است. ولي براي كيركه گارد ضرورت در يك نقطه است.
مؤلف كتاب"مدرن‌‏ها"، سپس به نقش دوگانه فلسفه كيركه گارد پرداخته و گفت: فلسفه او از طرفي فلسفه تنهايي, انفرادي و يكتايي است و از طرف ديگر امكان انديشه ميان ذهني هم به ما دست مي‌‏دهد و هدف او به مانند پاسكال پيدا كردن جايگاه واقعي انسان است.
اين استاد فلسفه به جمله‌‏اي از اين فيلسوف اشاره كرد و گفت: از نظر او انسان روح است, روح خويشتن خويش را با خود ربط مي دهد. خويشتن رابطه‌‏اي است كه خود را به خود ربط مي‌‏دهد پس از اين رابطه با سكوت همراه است.
و در باور كيركه گارد سكوت نقش مهمي دارد زيرا سكوت به معناي به تفاهم رسيدن خدا با خود فرد است. سكوت مجال مي‌‏دهد حقيقت را حقيقت ببينيم و حقيقت, حقيقت جلوه كند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

جهانبگلو سكوت را در فلسفه كيركه گارد نوعي گشايش در ارتباط با ديگري دانسته و ادامه داد: او همچنين طنز را آزاد كننده مي‌‏دانست, كه مي‌‏توان توسط آن همه چيز را از نو شروع كرد.كيركه گارد در همين راستا به مانند پاسكال در تاريخ انديشه غرب يك استثنا است, زيرا مي خواهد خودش صليب خويشتن را به دوش بكشد.
وي به نظر كيركه گارد مبني بر اينكه فلسفه هگل فاقد اخلاق است اشاره كرد و گفت: او صراحتا گرايش خود را به سقراط و فلسفه يونان نشان مي‌‏دهد, زيرا صراحتا مي گويد كه"تنها همتاي من، سقراط است و وظيفه من وظيفه سقراطي است". نقد او از هگل به دليل به فراموشي سپردن فرد و اخلاقيات فرد نزد هگل است و از اين روست كه فهم او از اخلاق با فهم كانت و هگل تفاوت مي كند.
دكتر جهانبگلو در پايان با طرح سوالاتي از قبيل : مفسران تاريخ فلسفه ميان هگل و كيركه گارد كدام را انتخاب مي كنند؟و آيا كيركه گارد نمي‌‏تواند با توجه نكردن به نظام هگلي مورد تحقيق واقع شود؟ پاسخ گفت.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7317

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رامين جهانبگلو: كيركه گارد در جستجوي حقيقتي تراژيك است، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016