خبرگزاري دانشجويان ايران - تبريز
سرويس ايرانشناسي
موزه ادبي شهريار، بخشي از تاريخ ادب معاصر آذربايان را به خود اختصاص داده است.
به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، موزه ادبي استاد شهريار كه پس از درگذشت استاد سخن، سيدمحمدحسين شهريار تبريزي، توسط شهرداري تبريز و در محل منزل مسكوني استاد تاسيس شده، در كوي مقصوديه تبريز واقع است و تابلوهاي متعددي رهگذران را به سوي اين كانون عشق و عرفان راهنمايي ميكند.
كوي مقصوديه تبريز كه استاد شهريار سالهاي آخر عمر خود را در آنجا سپري كرده، از محلات قديمي شهر تبريز است كه توسط مقصود ”بيگ آقا قويونول” بنا شده و محل سكونت برخي از مشاهير معاصر تبريز ازجمله علي مسيو، حسين كاظمزاده ايرانشهر، محمدعلي تربيت، حاجميرزا آقابلوري، ميرزااسماعيل نوبري، حاجرضا صراف و ديگر رجال نامآور اين ديار بوده است.
تاسيس اين موزه آبرومند در اين نقطه از شهر نيز از اهميت مناسب و در خور شان آن بزرگمرد دنياي شعر و ادب ميباشد. از ميان اشعار متعددي كه در وصف اين فرزند خلف آذربايجان سروده شده، دوبيتي از اخوان ثالث، انتخاب و به در ورودي موزه نصب شده كه در واقع انتخاب مناسبي هم بوده: شهريارا تو همان دلبر و داراي عزيزي // نازنينا تو همان پاكترين پرتو جاني // اي براي تو بميرم كه تو تبكردهي عشقي // اي بلاي تو به جانم كه تو جاني و جهاني.
وقتي قدم در داخل موزه ميگذاري و گشتي در اتاقهاي مختلف ميزني و وسيال چيده شده را نظاره ميكني، چنين به نظر ميرسد كه تلفيق چندين هنر در اين موزه، مجموعه باارزشي را در معرض ديد همگان قرار داده است.
دستخطهاي خود استاد، در ويتريني چيده شده كه اغلب اشعارش را با خطي زيبا به رشته تحرير درآورده است و در واقع هنر شعر را با خوشنويسي در هم آميخته و نشان ميدهد كه شهريار در عرصه خوشنويسي نيز داعيهدار بوده؛ ولي اين هنر او، هميشه تحت تاثير شعر او بود.
ابياتي از ”حيدربابايه سلام“ كه با خط هنرمندانه استادان خوشنويس از جمله ”استاد حسين رسام“ و ”استاد حسين هريسي“ نوشته شده و در كنار تصاويري از استاد شهريار به همراه مشاهيري چون بولود قاراچورلو (سهند)، استاد ابوالحسن اقبال آذر، استاد ابوالحسن صبا و ... زينت بخش ديوارهاي موزه گشته است و در كنار آنها چند تابلوي نقاشي و بيوگرافي استاد جلب توجه ميكند. مينياتورهايي از صحنههاي مختلف منظومه ”حيدر بابايه سلام“ به گوشهاي از موزه جلوه خاصي بخشيده و هنگامي كه چشم بازديدكننده به منظره دلانگيز صف كشيده دختران روستا برميخورد كه غرق تماشاي جريان سيلابها و غرش صاعقهها گرديدهاند و همزمان صداي خود استاد را ميشنود كه اين تابلوي دلربا را با آواي جان بخشي توصيف ميكند و خود را در كنار آن صحنه حاضر و ناظر آن رخداد دلانگيز و به ياد ماندني مييابد.
در يكي از اتاقها، ماكتي زيبا از روستاي خشگناب و كوه حيدر بابا (زادگاه پدري استاد شهريار) قرار گرفته و هنرمند خالق اين ماكت، با چيره دستي به تنها طبيعت بكر و دلگشاي آن نقطه از آذربايجان را در معرض ديد بازديدكنندگان قرار داده؛ بلكه موقعيت كوه و روستا را به گونهاي نشان داده است در كنار آن نيمه ماكتي از مقبرهالشعراي تبريز يعني آرامگاه ابدي استاد شهريار ديده ميشود. در همين اتاق، لباسها، كلاه استاد در ويتريني قرار گرفته است.
در اتاق بعدي ديگر، وسايل شخصي استاد را قرار دادهاند؛ وسايلي كه هميشه مورد استفاده استاد بود، از جمله قلمها، دوات، عصا و عينك فرزند پير حيدربابا، خاطرهها را زنده ميكند. دفتر يادداشت خصوصياش خاطرات به ياد ماندني را در خود ضبط و ثبت كرده است.
كتابخانه شخصي استاد و ديوانهاي فارسي و تركي او در جوار كتابهايي كه درباره شاعر و آثارش نوشته شده است و ترجمههايي از حيدر بابايه سلام، در جاي جاي موزه جا گرفته و دنيايي از ادب و هنر را در خود جاي داده است. اين مجموعه گرانقدر كه نشانگر بخشي از تاريخ ادب معاصر آذربايجان ميباشد، دستمايه گرانبهايي براي محققان و دانش پژوهان و جالب توجه براي همگان است.