خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
در شرق، حكايتگويي، روايت و بعد از آن رمانهاي بلند، بيشتر داوطلب داشته و موفقتر بوده است.
ليلي گلستان ـ مترجم ادبي ـ با بيان اين مطلب در ادامه به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: غير از هايكوهاي ژاپني كه ميتوان آنها را هم نوعي مينيمال دانست، شرق بيشتر پذيراي روايت و حكايتهاي بلند بوده، اما اين كه زمانه داستانهاي كوتاه را به دليل سرعت زياد و گرفتاري بيشتر مردم، ميطلبد؛ اين امر در تمام دنيا دارد جا ميافتد.
وي يادآوري كرد: در ايران نيز كتابهاي كم قطر و كم حجم طرفدار و فروش بيشتري دارد، اين چيزي است كه ناشران ما ميگويند. هرچند كه هنوز در اينجا داستانهاي مينيمال، جا نيفتاده است، دليل اين امر شايد اين است كه فرهنگ ما هنوز آمادگي پذيرفتن اين نوع داستانها را پيدا نكرده است.
اين مترجم كوتاه گويي را داراي فرهنگ خاص خود دانست و ادامه داد: هنوز اين فرهنگ در ايران به دست نيامده، اما اگر تمرين شود و روي اين موضوع كار كنند، احتمال دارد اين اتفاق به وقوع بپيوندد.
وي ادامه داد: در داستانهاي ميني مال شخصيت پردازي هم هست، اما بايد به شخصيتها به صورت موجز پرداخته شود. اگر اين امر صورت نگيرد، ايراد نويسنده است كه نتوانسته موجز يك شخصيت را بپروراند و اين از ناآگاهي و بياطلاعي نويسنده خواهد بود؛ نه عيب قصهي مينيمال.
گلستان معتقد است: اگر نويسندهاي بلد باشد قصهي مينيمال بنويسد، ميتواند تمام مفاهيم را در يك قصه، خيلي كوتاه بيان كند. پس اين قضيه به آگاهي و تردستي نويسنده باز ميگردد و اگر نويسندهاي بتواند چنين كاري را انجام دهد، كارش سختتر از نوشتن رمان بلند خواهد بود.