خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
استقبال گستردهي خوانندگان، يكي از ضرورتهاي رمانها تاريخي است.
فرشته ساري - داستاننويس و شاعر - در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب افزود: خواننده به مفهوم كلي آن، دوست دارد وقايع رمان، واقعي باشد و رمان تاريخي اين خواست را برآورده ميكند. درواقع رمان تاريخي غالبا ساده، سرراست و بدون پيچيدگيهاي ساختاري است و خوانندگان وسيعتري با آن ارتباط برقرار ميكنند.
او دربارهي گرايش معاصران به رمان تاريخي (چه در سطح نويسندهها و چه در سطح خوانندهها) نيز متذكر شد: اين گرايشها به تغيير و تحول رمان تاريخي برحسب ضرورتهاي زمانه برميگردد. به نظر ميرسد رمان تاريخي به عنوان يك ژانر، خود به زيرژانرهايي تقسيم شده است. بسياري از خاطرات و اتوبيوگرافيهايي كه در دهههاي اخير در ايران چاپ شده، خاطرات و زندگينامهنوشت افرادي از خانوادههاي سلطنتي قاجار و پهلوي بوده است يا خاطرات و زندگينامه افراد مؤثر در اين دو دورهي تاريخي كه به نظرم گونهاي از رمان تاريخي است و خوانندهها به دورههاي تاريخي نزديكتر به خود (يكصد سال اخير) بيشتر گرايش داشتهاند؛ تا دورههاي تاريخي دورتر كه علتهاي خاص خود را دارد.
ساري در ادامه خاطرنشان كرد: اما رمان تاريخي در ادبيات جدي هم (كه خلاقيت هنري، نخستين ارادهي آن است) به صورت مختلف نمود پيدا كرده كه البته اين نمود، تا حدود زيادي برگرفته يا آموخته شده از نمونههاي موفق جهاني آن است كه در ايران ترجمه و منتشر شده است.
نويسندهي رمان «پريسا» افزود: رمان تاريخي مستند ـ واقعگرا، رمان تاريخي - تخيلي، رمان با پسزمينهي تاريخي و رمان درگير با تاريخ، ازجمله گونههايي هستند كه به فراواني در آثار نويسندگان ادبيات معاصر ايران مشاهده ميشود و ميتوان براي هر كدام نمونههاي زيادي پيدا كرد كه يك نمونهي آن در زمينهي رمان تاريخي - تخيلي است و كارهاي رضا جولائي در اين ژانر.
ساري گفت: آن چه ما امروز از رمان تاريخي كلاسيك در ذهن داريم، با مفهوم رمان همخانواده است؛ يعني از حيث جامعيت و آفرينش جهاني خاص همان متن رمان. رمان تاريخي كلاسيك به شكل، فرم، ساختار، زبان و خلاقيت هنري توجه اصلي را ندارد، اگرچه ممكن است برخي رمانهاي تاريخي از نظر فرم و زبان هم غني باشند.
او دربارهي ارزيابياش از وضعيت نگارش رمانهاي تاريخي ايران و قياس آن با رمانهاي تاريخي خارجي نيز متذكر شد.
رمانهاي تاريخي فارسي هم جذابيتهاي خاص خود را دارند؛ گرچه ترجمهي رمانهاي خارجي در ايران همواره با استقبال خوانندهها روبهرو بوده است.
وي ادامه داد: به نظرم، بخش عمدهاي از جذابيتهاي رمان تاريخي به نوستالژياي خوانندگان عصر خود بستگي دارد. البته من بسياري از رمانهاي تاريخي اخير را نخواندهام و نميتوانم دربارهي وضعيت كنوني نگارش رمانهاي تاريخي داوري كنم؛ ولي هنوز طعم بسياري از رمانهاي تاريخي را در ذهن دارم، مثل بابك خرم دين و يا قيام افسران خراسان كه به گمانم نويسندهي آن عبدالحسين شريفيان، مترجم رمان تاريخي بسيار زيباي «دكابريستها» بود و چه شباهت غريب و تراتژيكي ميان سرنوشت دكابريستهاي روسي و افسران شورشي در قيام خراسان در ذهن من تداعي ميشد.