خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و هنر - تئاتر
«شهر قصه» بيژن مفيد، را با تمام حيوانات دوست داشتني آن همه از سالهاي 1345 به بعد ميشناسند و ديروز بعد از گذشت سي و هشت سال، تمامي اهالي “شهر قصه“ بر مزار ”بيژن مفيد“ گريستند.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، “بيژن مفيد“ در سال 1314 در تهران متولد شد.پدرش “غلامحسين خان“ نيز از هنرپيشگان با ذوق تئاتر بود.“ مفيد“ در رشته ادبيات و زبان انگليسي تحصيل كرده بود و از همان سالهاي دبيرستان به فعاليت تئاتري پرداخت. هنگام تحصيل در رشته ادبيات با استاداني چون “ ديويدسن“ و “ كوئين بي“، كه خود فعاليت تئاتري ميكردند، همكاري داشت.
سالهاي 44-45 بود كه گروه تئاتري از اعضاي كاملا آماتور تشكيل داد و نام آن را “ آتليه تئاتر“ گذاشت . كه بعد از چند اجراي تجربي،نخستين كار جدي او و گروهش نمايش “ شهر قصه“ نام گرفت.
«فهيمه راستكار،كه از دوستان بسيار نزديك و صميمي “مفيد“ بوده، در گفتوگوي اختصاصي خود با ايسنا،درباره تجربه“شهر قصه“، گفت: بيژن، “شهر قصه“ را با يك عده جواناني كه كار تئاتر نميكردند، شروع كرد و اين نمايش براي اولين بار در مدرسهاي دخترانه كه مادر وي مدير آن بود، در خيابان “شهناز سابق“ اجرا كرد.
در جريان اين كار“ بيژن“ شروع به تربيت آدمها كرد و از آنها گروهي با بدنهاي نرم و بسيار توانا ساخت. حتي يادم است كه از من و امثال من كه با او دوست هم بوديم براي اين كار استفاده نكرد.
او ادامه داد:در اين نمايشنامه چون همه شخصيتها ماسك داشتند، لازم بود كه صداها به خوبي شنيده شود،به همين دليل هم“ بيژن“ تمام موسيقي و صداها را به صورت PLAY BACK ضبط كرد.
وي گفت :“شهر قصه“ وقتي آماده نمايش شد،همان موقع هم خيلي از جاها از اجراي آن پرهيز كردند ،اما وقتي من اولين اجراي آن را در پشت بام همان مدرسه ديدم، به “بيژن“ پيشنهاد دادم كه يك شب ديگر هم اجرا بروند و از طرفي فكر كردم كه اين كار بدرد تلويزيون هم ميخورد. به همين دليل از ”آقاي غفاري“ خواهش كردم ،تا به “رضا قطبي“ بگويد و اين كار را ببينند، كه البته با گرفتاري “قطبي“ خود غفاري كار را ديد و خيلي هم از آن استقبال كرد.
راستكار، با اشاره به جنبههاي كاملا نو جذاب اين نمايش، ميگويد: “شهر قصه“ كاري كاملا نو و فولكلور بود يعني تمام چيزهايي را كه بايد داشت و در آن به مسائلي توجه كرده بود ،كه خيليها آن زمان به آن بهايي ندادند.
او اضافه كرد،همين كه فردي بتواند با ماسك و به اين صورت تمام حرف خودش را بزند ،هم خيلي نادر است و به همين دليل هم هنوز اين اثر جاودانه است.»
اما بعدها با استقبال “شهر قصه“، اين نمايش در دومين جشن“ هنر شيراز“ به روي صحنه رفت و با استقبال شگرفي رو به رو شد و حتي در مسابقه نمايشنامه نويسي هم به عنوان اثر برگزيده انتخاب شد. بعد از اين نمايش بيژن مفيد “ ماه و پلنگ“ را كار كرد، كه فقط در سومين جشن “هنر شيراز“ اجرا شد وسالها بعد خود“ مفيد“آن را به صورت راديويي ضبط كرد.
اما از اجراي اين نمايشنامه به بعد بود كه او كار خود رابا “كارگاه نمايش “به صورت جدي آغاز كرد،هر چند كه بيش از آن هم در بحث راه اندازي اين مجموعه، او يكي از تاثير گذارترين افراد بود.
در كارگاه“ بيژن مفيد ” هم كارگرداني ميكرد و هم در كارهايي كه “آربي اوانسيان“ اجرا ميبرد. به عنوان بازيگر فعال بود.به گزارش ايسنا،اجراهاي مهم و تاثيرگزار مفيد در كارگاه، نمايش “ جان نثار“ بود، كه به شيوه تخت حوضي و با بهرهگيري از ريتم و زمان عاميانه كار شده بود. اين نمايش هم فقط در كارگاه اجرا شد و هيچگاه اجراي عمومي نرفت.اما“مفيد” از سال 1350 و به دليل تعلق خاطري كه به تئاتر كودكان داشت، در مقام نمايشنامهنويس، كار خود را با كانون پرورش فكري شروع كرد و نخستين كارهايش در اين حوزه “كوتي وموتي“ و “ترب“ بود.
“ بزك نمير بهار مياد “ نيز نمايشنامه ديگر “مفيد“ براي كودك و نوجوانان بود و همچنين “شاپرك خانم“ را نيز سال 52 براي كانون پرورش فكري نوشت، كه همان سال توسط “ دان لافون“ به روي صحنه رفت.
از ديگر كارهاي جاودانه مفيد نمايشنامه “ سهراب، اسب و سنجاقك“ است ،كه بر اساس حماسه “رستم و سهراب“ اثر جاويدان فردوسي تنظيم شده بود .
“بيژن مفيد“ علاوه بر فعاليت در عرصه ادبيات نمايشي و تئاتر در حوزههاي موسيقي و نقاشي هم دستي داشت و سرانجام بعد از 48 سال زندگي در سال 1363 در آمريكا چشم ازدنيا فروبست و ديروز در بيستمين سالمرگ او، تمام اهالي “ شهر قصه“ و دوستان نزديكش يادش را گرامي داشتند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران( ايسنا)، در اين مراسم كه در مزار خانوادگي آنها برگزار ميشد، همه اهالي شهر قصه بودند. محمود استاد محمد (خر)، فرخ صوفي(خرس)، فرهاد صوفي(سگ)، عباس جاويدان(روباه)، هومن مفيد(آقا موشه)، گردآفريد مفيد(مدير صحنه تمام نمايشهاي مفيد)، مهندس هوشنگ كبيري(طراح وسازنده ماسكهاي شهر قصه) و علاوه بر آنها چهرههاي آشنايي چون عباس جوانمرد، جمشيد لايق، فهيمه راستكار، هنگامه مفيد ،بهمنمفيد و در كنارآنها تمام اعضاي خانواده او حضور داشتند.
در اين مراسم بعد از خواندهشدن آياتي از قرآن مجيد،صميميترين دوست “بيژن مفيد ،“ مهندس كبيري“ يادش را گرامي داشت و جاي او را در جمع “شهر قصه“ خالي دانست . در ادامه اين مراسم نيز نوار شهر قصه،بزك نمير بهار مياد و......براي جمع حاضر پخش شد.