تهران- خبرگزاري كار ايران
جلالآلاحمد به عنوان داستاننويس هيچ جايگاهي در آينده ادبيات داستاني ايران ندارد, اما نثر او بيگمان در نويسندگان پس از خود تاثير گذار بوده است.
جمال ميرصادقي نويسنده و منتقد در گفتوگو با خبرنگار ايلنا, با اعلام اينكه آل احمد در نثر محاورهاي تحول شگرفي ايجاد كرد؛ گفت : البته قبل از او صادق چوبك كار در اين زمينه را شروع كرده بود و احمد محمود نيز بعد از آل احمد در نثر تحول ايجاد كرد ولي ارزش كار او از نويسندگان پيشين بيشتر است.
نويسنده كتاب "عناصر داستان"در ادامه با بيان اين مطلب كه آلاحمد در نثر محاورهاي صاحب سبك است,گفت: آل احمددر گسترش اين نثر از تمام نويسندگان پيش از خود موفقتر است. نثر او درتك نگاريها، شرحاحوالنويسي و مقالهنويسي از خصوصيات واحدي برخوردار است, نثري كه از زبان كوچه پيروي ميكند و خصوصيات اين نثر را در آثار خود انعكاس ميدهد.
ميرصادقي در ادامه با بيان اين مطلب كه جلال آل احمد در نثرش فقط انتقال دهنده مفاهيم است و كمتر به تزيين زبان ميانديشد, گفت: او بيشتر به نحوه ارائه گفتگو كه عبارت است از جملات اسميه، ضرب المثل، اصلاحات تام در اين نثر ميپردازد, اما او در داستانهايش به خاطر اين كه بيشتر به زبان ميپردازد،داستانهايش از خصوصيات تصويري تهي است.
وي در ادامه تصريح كرد: نثر او براي تك نگاري و سفرنامه نثري قابل تامل است؛ اما اين نثر براي داستاننويسي از خود انعطاف كمتري نشان ميدهد و داستانهاي او خشك و رسمي است.
ميرصادقي در ادامه با اشاره به اينكه داستانهاي آل احمد به نوعي انتقاد اجتماعي به شمار ميرود, گفت: جلال در داستانهايش به اوضاع و احوال اجتماعي كه در دهههاي خاص مطرح بودميپردازدو به همين دليل در دراز مدت از ارزش و اعتبار داستانهاي او كاسته ميشود؛ چرا كه او در داستانهايش بهكنه حقيقت دست نمييابد.
وي در ادامه افزود: يكي از دلايلي كه آل احمد به عنوان نويسنده مطرح شد دورهاي بود كه در آن زندگي ميكرد. در دهه 40 نوعي آرمانگرايي در جامعه بر اساس تاثيراتي كه ژان پل سارتر و مطرح شدن مقولهاي به عنوان تعهداجتماعي بهوجود آورد, سياستزدگي و آرمانگراي نويسندگان را در پي داشت. آنها تحت تاثير اين عوامل به پردازش دنياي بهتردر آثار خود روي آورده بودند.
ميرصادقي در ادامه تصريح كرد: نويسندهها در اين دوران به افشاگري و اعتراض پرداختند و با فعاليت گروهي كه داشتند كانون نويسندگان را بهوجود آوردند.
وي در ادامه با بيان اين مطلب كه در دهه 40 جلال آل احمد و ابراهيم گلستان از نويسندگان مطرح اين دهه به شمار ميروند, گفت: ابراهيم گلستان به نثر شاعرانه گرايش داشت و آثار او از تكنيك بالاي برخوردار بود اما با توجه به اينكه نويسندهاي آرمان گرا نبود مورد اقبال مردم قرار نگرفت؛ اما آل احمد به دليل آرمانگرايي كه داشت مورد توجه مردم قرار گرفت.
ميرصادقي در پايان گفت: ابراهيم گلستان برنويسندگان پس از خود تاثير بسزايي گذاشته است و در آينده حتما آثار او در سطح بالاتري از داستان هاي جلال ال احمد قرار خواهند گرفت.