چند روز ديگر جشنواره فيلم فجر شروع مى شود و پيشاپيش اعلام شده كه دوربين هاى مخفى، فضاى سالن و تماشاگران را كنترل خواهند كرد تا كسى از پرده فيلمبردارى نكند و به اين ترتيب نسخه جشنواره هاى فيلمها از شبكه قاچاق ويديويى سردرنياورد.
در كنار اين اعلام جديد، قبلاً هم به اطلاع رسانده بودند كه كپى هايى كه در سينماها نمايش داده مى شوند، داراى كدهاى خاصى هستند كه با كنترل فيلم هاى ويديويى غيرمجاز مى توان فهميد از روى پرده كدام سينما تهيه شده اند. خبر تشكيل كميته اى براى پيگيرى فعاليتهاى شبكه ويديويى غيرمجاز و برگزارى نخستين جلسه از دادگاه متهمانى كه در همين رابطه دستگير شده اند هم مدتى پيش منتشر شد. اما ...
اما هيچ اتفاق مهمى نيفتاده، و روز به روز بازار قاچاق ويديو پررونق تر مى شود و شكل گسترده ترى به خود مى گيرد البته اميد خيلى چيز خوبى است و به طور قطع، واژه اميد براى همين مواقع است و مى توانيم به كنترل سينماهاى جشنواره توسط دوربين هاى مختلفى دل خوش كنيم.
صاحبان آثار و تهيه كنندگانى كه فيلم هايشان به صورت غيرمجاز و غيرقانونى بر سر هر كوى و برزنى به فروش مى رسد همه از اين گله دارند كه مراجع مختلف، كار را به مرجعى ديگر مربوط مى دانند و كسى به اين قضيه، به شكل جدى رسيدگى نمى كند. البته ان شاءالله كميته اى كه قرار است به اين مسائل رسيدگى كند، بالاخره كارهايش سروسامان مى گيرد و اين نابسامانى در تصميم گيرى و پيگيرى تمام خواهد شد.
ولى مسأله اينجاست كه ماجرا آنقدرها هم پيچيده به نظر نمى رسد و با قاطعيت مى توان جلوى پخش گسترده اين آثار را گرفت؛ حتى اگر نتوان عاملان آن را به سرعت شناسايى كرد. اين روزها، كپى فيلم هاى روى پرده، فيلم هاى توقيفى و حتى فيلمهايى كه هنوز رنگ پرده را به خود نديده و مدتى تا زمان اكرانشان باقى است، به راحتى و به وفور در همه جا به چشم مى خورد و آزادانه به فروش مى رسد.
اگر شبكه توزيع غيررسمى، شكل زيرزمينى داشته باشد، به طور قطع نبايد به اين راحتى در دسترس باشد. ولى حالا اين گونه فيلم ها نه تنها توسط دستفروش ها و فروشندگان خيابانى عرضه مى شود، بلكه بسيارى از دكه هاى فروش مطبوعات و فروشگاههاى مخصوص برنامه هاى كامپيوترى هم اين آثار را به فروش مى رسانند و البته اضافه كنيد ويديوكلوپ هاى رسمى اى را كه اين فيم ها را زيرميزى و گاهى هم بدون پنهان كارى به دست مشترى مى رسانند.
خب، رسيدگى به تخلفات يك واحد صنفى، كه پروانه كسب دارد و به خاطر همين پروانه موظف به پاسخگويى و رعايت قانون است، خيلى پيچيده است؟
اين فيلم هاى كپى شده و دربسته هاى ارزان قيمت قرارگرفته، در مغازه ها عرضه مى شود. خب، از كجا به دست مغازه دار مى رسد؟از دست پخش كننده جزء اين پخش كننده جزء از كجا به دست مى آورد؟ از يك پخش كننده بزرگ و پخش كننده اصلى از كجا؟ يا از واسطه اى كه به توليدكننده مى رسد، يا از خود عامل اصلى. خب، طى كردن اين مسير و رسيدن به سرنخ هايى از عوامل اصلى اين جريان، چرا هنوز به جايى نرسيده؟ آيا هنوز اين مسير ساده و بديهى طى نشده است؟ و چرا...؟
يادمان باشد وقتى هنرمند را موظف به گرفتن مجوز مى كنيم و هنرمند قانون را مى پذيرد و مطابق با ضوابط تعيين شده اثرش را مى سازد و مجوز دريافت مى كند، بايد اهرم هاى حمايتى هم داشته باشيم تا هنرمند به رعايت قانون دلگرم باشد و خيالش راحت باشد كه قانون از او حمايت مى كند.