يكشنبه 11 بهمن 1383

خط قرمز كجاست، مينا اكبرى، شرق

«... آنها از من انتظار نگاهى حماسى دارند در حالى كه نگاه من به زندگى نگاهى تراژيك است. وقتى با من كه براى انقلاب و جنگ زحمت كشيده ام و چريك اين انقلاب بوده ام چنين رفتار شود با ديگران چه رفتارى خواهد شد؟ ديگر فيلم جنگى نخواهم ساخت.» ابراهيم حاتمى كيا ۱۵ بهمن ۱۳۷۹ (جلسه مطبوعاتى به نمايش درنيامدن فيلم موج مرده در سينما استقلال) آن چه درباره مضمون و داستان آ خرين فيلم ابراهيم حاتمى كيا _ به رنگ ارغوان _ مى دانيم، چيزى جز ظاهر ماجرا نيست و درباره اتفاقاتى هم كه طى چند روز گذشته پيرامون آن بروز داده اطلاع درستى جز چند اظهارنظر و يك نامه سرگشاده در دست نيست.
ظاهر ماجرا نشان مى دهد كه داستان همان داستان هميشگى است. فيلمى ساخته شده كه با مصالح و نگرش هاى موجود نبايد نمايش داده شود، به عبارت ديگر همچنان ابهامات رايج در زمينه مميزى در سينماى ايران بار ديگر در طليعه جشنواره فيلم فجر نشان مى دهد كه هنوز معلوم نيست و كسى نمى داند خط قرمز كجاست؟ همه مديران و مسئولان سينمايى كشور در كارنامه خود از اين دست اتفاقات دارند و هر دوره اى را كه بررسى مى كنيم به نمونه مشابهى برمى خوريم. اين اتفاقات كه براى هنرمندان دردناك و براى تماشاگران تاسف برانگيز است، هرگز راه به جايى نبرده و به تجربه اى عملى و راهى قانونى براى حل اين گونه برخوردها منجر نشده است. هميشه پس از بروز چنين حوادثى بازار شايعات داغ و احساسات و عواطف رقيق مى شود اما پس از چند صباحى همه چيز فراموش شده و كسى به خاطر نمى آورد كه چه چيزى باعث و بانى اين رويداد بود تا باز اتفاق تازه اى بيفتد و همه چيز از نو شروع شود. سئوال اين جا فراوان است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

بياييد مسئله را به شكل ديگرى نگاه كنيم. فيلمسازى كه در آغاز دولت اصلاحات با فيلم «آژانس شيشه اى» ركورد سيمرغ را در جشنواره مى شكند در پايان دولت اصلاحات و در طول اين ۸ سال تا اين حد از مصالح اجتماع و جامعه اى كه در آن زندگى مى كند دور شده كه حتى نمى توان در يك سانس و براى داوران و منتقدان فيلمش را نمايش داد؟ يا اين كه در طول اين ۸ سال ماجرا به شكلى پيش رفته است كه هر لحظه مصالح اجتماعى ما در قبال سينما با لحظه قبل و بعد متفاوت خواهد شد…
يا اين كه تعداد مراجع تصميم گيرنده درباره سينما آنقدر زياد است كه نقش وزارت ارشاد هر روز كمرنگ تر مى شود؟ اين سئوال ها كه با انتشار اخبارى اين گونه در ذهن جا مى گيرد بيش از هر چيزى بر بى حاصلى روند بوروكراتيك در سينماى ايران صحه مى گذارد. اين كه چرا فيلم حاتمى كيا به نمايش در نمى آيد خود خبرى است، اما اين كه در طول سال هاى پس از انقلاب هنوز فيلمسازان انقلاب نيز نمى دانند خط قرمز كجاست جاى سئوال ديگرى است. به نمايش در نيامدن «به رنگ ارغوان» اثبات تازه اين مدعاست كه براى پيشرفت فرهنگ و گسترش آن در جامعه هنوز نيازمند قوانين و نگرش هاى عميق تر و كلان ترى هستيم. چهار سال پيش ابراهيم حاتمى كيا در حالى كه تكه هاى حذف شده موج مرده را در دست داشت با دلخورى از به نمايش در نيامدن فيلمش گلايه كرد؛ امروز او نامه مى نويسد و بيرون كشيدن فيلم را از جشنواره داوطلبانه و به ميل خود اعلام مى كند. درباره اين فيلم چيزى نمى دانيم. شايد آنها كه خواستار حذف آن بودند درست ترين كار ممكن را در اين لحظه انجام دادند؛ اما چه آن دلخورى و چه اين رغبت تفاوتى در صورت مسئله ايجاد نمى كنند. كسى به آن همه احساس و عواطف كه صرف نماهاى اين فيلم شده و همه آن اميدها كه براى ديدن اين فيلم تلنبار شده بود پاسخى ندارد. حال ما مانديم و يك خبر، سود اندك اين خبر براى آنهايى كه از هر توقف يا توقيفى براى اثبات تئورى هاى توهم زاى خود سودهاى كلان مى برند و زيان آن براى ما كه زير سقف سينماى ايران نفس مى كشيم و مى دانيم كه آسمان اين جا آبى است نه به رنگ ارغوان.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/17594

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خط قرمز كجاست، مينا اكبرى، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016