پنجشنبه 1 ارديبهشت 1384

همه راهها به سوى آرامش! درباره تأثير موسيقى بر ذهن، اكرم ناصرى، ايران

استفاده از موسيقى از روشهاى بسيار مؤثر در افزايش سطح نبوغ، آگاهى و قدرت ذهنى است. موسيقى بر تفكر و نوع يادگيرى تأثير فراوانى دارد به طوريكه متعاقب اين تأثير تغييرات محسوسى در زندگى افراد ايجاد مى شود . به طور حتم آشنايى با موسيقى در سنين پايين اين تأثيرات را بيشتر مى كند و اصلى ترين بخش يادگيرى نيز در افراد به همان سالها بازمى گردد. اين آموزش تأثير فراوانى در مراحل بعدى زندگى دارد .
به طور كلى آسان ترين و اساسى ترين روش آموزش كودكان در تمامى فعاليتها، استفاده از موسيقى است . طى تحقيقاتى كه به روى ۱۰ كودك دو ساله در هنگام چيدن قطعات پازل انجام شده ميزان دقت ، سرعت و توانايى آنها در هنگام بازى مورد بررسى قرار گرفت ، پس از آن اين تعداد به دو گروه ۵ نفره تقسيم شدند ، گروهى از آنها روزانه به مدت ۳۰ دقيقه آموزش همراه با موسيقى و آواز داشته و گروه ديگر ۱۵ دقيقه در هفته آموزش موسيقى داشتند . پس از گذشت ۶ ماه تمام بچه هاى اين گروه پيشرفت شايانى در چيدن قطعات پازل و سرعت انجام آن داشتند . اين تحقيق به روى مهندسين ، بازيكنان شطرنج و رياضيدانان نيز انجام گرفت و نتايج اين امر مكانى از ميزان افزايش سرعت منطقى اين گروه در يادگيرى عملكرد پاسخ دهى آنان بود.
همچنين بر اساس آزمايش ديگر به روى كودكانى كه سطح نمره آنها از استاندارد ملى كمتر بود با به كار گيرى موسيقى نمراتشان تقريباً دو برابر افزايش داشت. همراه كردن موسيقى با مهارتهاى منطقى و عقلانى مثل رياضيات به افراد مى آموزد كه درتمام موارد به تقسيم بندى و دسته بندى منطقى موسيقى و ذهن توجه داشته باشند .
طى مطالعات هشت ماهه محقق دانشگاه كاليفرنيا «فرانس اچ» ۱۹ دانش آموز پيش دبستانى سه تا پنج ساله آوازهاى روزانه مى خواندند و ۱۵ دانش آموز بدون موسيقى مورد بررسى قرار گرفتند. اگر چه هنوز قطعيت تأثير موسيقى بر ذهن افزايش سرعت و عملكرد آن مشخص نشده ولى در مجموع از تأثير آن نيز نمى توان چشم پوشى كرد .
بر اساس گفته هاى يك موسيقيدان آلمانى موسيقى در درازمدت بر هوش ذاتى كودكان تأثير داشته و به كار گيرى آن به طور قطع در آينده افراد در هنگام رويارويى منطقى با زندگى تأثير مثبت نيز در بر خواهد داشت .
در نيويورك سيتى ، بر اساس برنامه اى به نام يادگيرى از طريق برنامه هاى هنرى توسعه يافته (LEAP) درصدد تثبيت تأثير آن در بالا رفتن نمرات عمومى و كلى دانش آموزان هستند. به عنوان مثال همراهى موسيقى با رياضيات چهار عمل اصلى و شمردن تأثير فراوانى دربرداشت . اين عمل همچنين در بالا بردن حس اعتماد و اطمينان دانش آموزان و انضباط خارجى نقش داشته كه يكى از دلايل آن تكرار بيشتر است .
در مجموع حس اعتماد به نفس و قدرت عمل يكى از نكات ضرورى در افراد بوده كه با اين عمل قابل تقويت است.
«مرى جين كالت» مدير اداره تحصيلات هنرى و فرهنگى مدارس نيويورك سيتى اظهار داشت كه : «آموزش اساسى موسيقى علاوه بر يادگيرى موسيقى در افزايش قدرت شنيدارى ، عمل كردن ، ديدن ، لمس كردن و حركت دانش آموزان نيز تأثير بسزايى دارد . همچنين تعليم مهارتهاى موسيقى باعث افزايش مهارتهاى قدرت درك تجزيه ، تحليل و ارزيابى مى شود.
دليل علاقه مندى دانش آموزان به موسيقى جذابيت و جديد بودن آن است ولى بزرگسالان ، نياز به تحريك بيشترى در اين مورد داشته و به سادگى آن را پذيرا نمى شوند، چرا كه اين امر براى آنها فقط يك انتخاب است. با تلفيق موسيقى با زندگى روزمره، تأثير فراوانى از آن به جا مى ماند. اين مسأله همچنين در افراد بى علاقه به كارهاى گروهى نيز تأثير مثبت دارد و فرصت گوش دادن و متعاقب آن در آنها ايجاد انگيزه مى كند. چه بسا بسيارى از ما به تجربه دريافته ايم كه با شنيدن موسيقى كه در گذشته برايمان خوشايند بوده، انجام برخى كارهاى سخت سهل و آسان شده و در برخى شرايط برايمان منجر به ايجاد تفكر مثبت شده است. اگر موسيقى را به عنوان ابزار تقويت ذهن در نظر بگيريد، نوع موسيقى در تأثيرگذارى آن نقش داشته و بهتر آن است كه از موسيقى هاى بدون كلام و مورد علاقه افراد استفاده شود و در صورت استفاده از موزيكهاى با كلام، ترجيحاً از موسيقى آرام كه منجر به آشفتگى ذهن نشود بايد استفاده كرد. مورد بعدى توازن منطقى ميان كلام و موسيقى متن است و بهتر است كه صداى آهنگ ها بلندتر از جملات نباشد. به طورى كه شنيدن كلام و عبارت با سختى همراه نباشد و ترجيحاً از موزيكهايى كه افراد راحت تر با آن ارتباط برقرار مى كنند، استفاده شود.
طى سالهاى گذشته تنوع خاصى از موسيقى ريلكسيشن مطرح شده كه متعاقب آن اين سؤال به وجود آمد كه آيا ساختن موزيكى با هدف آرامش روحى مفيد بوده و يا حتى بدون آن نيز مى توان به آرامش رسيد؟ براساس مطالعات روشن شد كه تمام روشها براى آرامش مفيد واقع شده ولى اين نوع خاص از موسيقى تأثير بيشترى دربردارد. همچنين استفاده از موسيقى بر دانش آموزان مردودى يا آن دسته از دانش آموزانى كه در خطر عدم يادگيرى هستند، مثمرثمر واقع مى گردد. دانش آموزان تحت خطر گروهى هستند فاقد قدرت تخيل، عدم اعتمادبه نفس و نداشتن تفكرات و احساسات اجتماعى و خصوصى و عملكرد آنها پايين تر از استانداردهاى آموزشى است. بررسى بيشتر اين گروه نشان مى دهد كه اين گروه به يك گروه حمايتى با عملكردهاى اجتماعى و يا روشهاى يادگيرى متغاير با روشهاى تعليمى، نياز به ترغيب بيشترى دارند.
در مجموع كليه افراد به دو گروه تقسيم مى شوند: گروه اول قادر به يادگيرى نبوده و گروه دوم علاقه اى به يادگيرى ندارند كه بيشتر افراد به گروه دوم تعلق دارند كه يكى از دلايل اصلى اين امر نداشتن انگيزه و علاقه مندى از طرف مدارس است. به طور كلى اين افراد دچار نوعى انزجار از طرف مدارس و روشهاى قديمى آن هستند و سخت ترين بخش آموزشى ايجاد علاقه مندى و انگيزه در اين گروه تحت خطر است. بيشتر مردم در محيط خارج از آموزشگاهها، علاقه خاصى به شنيدن موسيقى داشته و از شنيدن و يا حتى نواختن آن لذت مى برند. درمانگران نيز براى كمك به افراد معلول از آن استفاده مى كنند. عضويت در گروه كر، اركستر و تيمهاى موسيقى به ايجاد ارتباط با افراد و كار گروهى كمك كرده و باعث بالا رفتن ميزان كارايى افراد مى شود.
طى مطالعات مركز نروبيلولوژى دانشگاه كاليفرنيا، ۳۶ دانشجوى دانشگاه ده دقيقه به يكى از سه موسيقى انتخابى گوش نموده كه شامل موزيك ريلكسيشن، بدون كلام و يكى از قطعات موزارت بود و پس از پايان تحقيقات مشخص شد كه ميزان نمرات ضريب هوشى بين موزيك ريلكسيشن و بدون كلام يكسان بوده ولى پس از شنيدن قطعه موزارت، نمرات ۸ الى ۹ برابر افزايش داشت.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

پس از چندى محقق ديگرى به نام «كريستين لوتير» بيان داشت كه نتيجه گيرى براساس موسيقى كاملاً غيرمنطقى و نادرست بوده و نبوغ امرى ذاتى و غيرقابل آموزش است. او توضيح داد كه اين تحقيقات تنها حدس و گمان بوده و هيچ ثبات واقعى ندارد و براى اثبات آن نياز به تحقيق و تفحص بيشترى داشت. ولى با وجود اين مخالفان، بيشتر محققان اذهان داشته كه رابطه روشن و دقيقى بين موسيقى، تفكر و تعقل ناشى از آن و ميزان ضريب هوشى وجود دارد.
اگرچه موسيقى ايجاد حافظه نمى كند ولى تأثير فراوانى در بالا بردن آن دارد و مهمترين تأثير آن، تأثير مثبت و منفى آن بر مغز است كه نمى توان از آن چشم پوشى نمود. با گوش دادن به موسيقى حالات درونى افراد قابل تغيير بوده كه البته ميزان تغييرپذيرى آن نسبت به شناخت و درك موسيقى افراد بستگى دارد. هرچه ميزان شناخت موسيقى در افراد بالا بوده، ميزان لذت تأثيرپذيرى ، تأثيرگذارى موسيقى نيز افزايش مى يابد. با انجام تحقيقات بر روى اشخاصى كه دچار افسردگى بوده اند، روشن شد كه شنيدن موسيقى هاى خاص در بهبود افسردگى ها و ايجاد احساس خوشايندى، شادى، نشاط و روشنى مثمرثمر است.
متأسفانه در سالهاى اخير نوع خاصى از موسيقى هاى سطحى و فاقد ارزشهاى هنرى توليد مى شود كه نه تنها تأثير مثبت بر ذهن و روان نداشته بلكه تأثيرات منفى نيز دربردارد.
اكرم ناصرى

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21362

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'همه راهها به سوى آرامش! درباره تأثير موسيقى بر ذهن، اكرم ناصرى، ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016