گروه فرهنگي،كاميار شيرواني مقدم: داستان مشكلات فروش كتاب بين مخاطبان ايراني، هميشه جزء جدا نشدني مساله كتاب، كتابخواني و نشر كتاب بوده و هست. مسالهيي كه امروز با گسترش روز افزون عناصر فرهنگي ديگر چون راديو، تلويزيون، روزنامه و مقتضيات دنياي نو، يعني اينترنت رنگ تازهيي به خود ميگيرد و اين نكته زماني نگرانيها را افزايش ميدهد كه فروشندگان كتاب از تمايل كم مردم به خريد كتاب دم ميزنند و معتقدند كه هنوز هم نتوانستهايم اين كالاي فرهنگي را به درون سبد خريد خانوادهها وارد كنيم و آنهايي كه در اين مورد استثنا هستند و در هر شرايطي كتابهاي جديد را ميخرند، درصد كمي را شامل ميشوند.
در اين نوشته، گزارشي از وضعيت فروش كتاب و همچنين كتابهايي كه توانستهاند در اين بازار كم خريد، گوي سبقت را از كتابهاي ديگر بربايند، ارايه شده است.
همه در يك رديف نشسته، قرمز، سبز، آبي، زرد، سياه، بنفش و سفيدأ منتظرند تا بيايي و آني را با خود به تنهاييهايت ببري و لحظههاي خلوت خود را با آنها پركني. آنها كه بهترين دوستش خوانند. كتابهايي كه دوست دارند در قفسههاي كتابخانههاي خانهها جاي خود را بازيابند و آنجا مجالي براي ايستادن و خوانده شدن بيابند، نه اينكه ويترين كتابفروشيها، جايگاه ابديشان باشد.
ويترين مغازههاي كتابفروشي پر از انواع كتابها، هر كدام با طرح و گونهيي متفاوت، تا خواننده خود را پيدا كند. اما اين ويترينها تبديل شدهاند به تماشاچيان عابراني كه ميآيند و لحظهيي به كتابها مينگرند و ادامه راه خود را ميگيرند و كتابها را در شلوغي خودشان تنها ميگذارند. از دايره' المعارفهاي گوناگون تا كتابهاي رمان و قصه و شعر تا كتابهاي هنر و دين. از كتابهاي كودك و نوجوان گرفته تا روانشناسي و اينترنت و تعبير خواب و غيره. همه و همه در كنار هم و رو به عابران خيابانها.
تلاش بعضي از كتابفروشيها و انتشاراتيها جهت افزايش علاقه مردم به كتاب به باز كردن مغازههاي خود در روزهاي تعطيل و جمعه منجر شد تا علاقهمندان بتوانند در هر زماني به آنها دسترسي يابند.
حتي عدهيي دست به فروش كتاب از طريق اينترنت و تحويل در محل زدند تا كتاب براحتي در اختيار آنها قرار گيرد و از اينرو تعدادي از كتابفروشيها و فروشندگان محصولات فرهنگي، تصميم گرفتند كه براي گسترش كتابخواني و وارد شدن بيشتر كتاب به زندگي مردم و به نوعي آشتي دادن آنها با كتاب، در ايام تعطيلات نوروز باز بمانند. ويترينهاي شيك با چيدمان زيباي كتابها، صندليهاي خالي براي لختي نشستن و با آرامش كتابها را ورق زدن و ميزي براي نوشيدن يك فنجان چاي يا قهوه، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا آنهايي كه طرفداران واقعي هستند، وارد شوند.
آنچه كه هنوز هم در بين خوانندگان كتابهاي مختلف به عنوان يك مساله جدي مطرح است، مساله استقبال و تبليغ سنتي است كه در اين حوزه صورت ميگيرد و هنوز نيز در ايران، اين شيوه تبليغ مفيد و كارگشا بوده و بسياري از كتابهايي كه فروش خوبي داشتهاند، از طريق دوستان و آشنايان معرفي شده و تمايل به خريد آنها در بين مخاطبان ايجاد ميشود، آنچه كه در كشورهاي ديگر با استفاده از ابزارهاي تبليغي ديگر همچون اينترنت و رسانههاي گروهي در ابعادي بسيار وسيعتر مورد استفاده قرارميگيرد. البته در اين ميان خوانندگان جدي اين حوزه نيز هميشه وجود داشتهاند كه بنا به تحقيقات و تمركزي كه بر روي تازههاي نشر دارند، اكثرا كتابهاي وارد شده به بازار را مورد مطالعه قرارميدهند.كتابهايي همچون، ناديا آندره برتون. ترجمه كاوه ميرعباسي، چراغها را من خاموش ميكنم زويا پيرزاد، چه كسي پنير مرا جابهجا كرده است اسپنسر جانسون ترجمه شمسي بهبهاني، نه تر و نه خشك هوشنگ مرادي كرماني، همنام جامپاليري ترجمه اميرمهدي حقيقت، گدا نجيب محفوظ ترجمه محمد دهقاني،خنده در تاريكي ولاديمير ناباكوف ترجمه اسماعيل فلزي، پازل عاشقانههاي آقاي كا مانا نيستاني،حكاي
ت دولت و فرزانگي مارك فيشر ترجمه گيتي خوشدل، پروست و من رولان بارت ترجمه احمد اخوت، استخوان خوك و دستهاي جذامي مصطفي مستور از جمله كتابهايي بودهاند كه با فروش خوبي مواجه شدهاند.
در ايران، مساله تبليغات گسترده بسيار كم مورد توجه قرارميگيرد.مسالهيي كه اگر بخوبي از پتانسيلهاي موجود در آن استفاده شود و به آن به عنوان ابزاري در كمك ارايه بهتر، قويتر و با گستره ديد بيشتر نگاه شود،ميتواند بسيار مفيد واقع شود و كتاب كه جاي خالياش در زندگي مردم هنوز هم بشدت احساس مي شود را به سرمنزل كتابخانههاي خانههايمان رهنمون سازد.بيلبوردهاي تبليغاتي كه آكنده از تبليغات شكلات و ساعت و نوشيدنيها و لوازم بهداشتي ميباشد، ميتوانست گوشهيي از داستان اين نمايندههاي ارايه محصول را به محصول فرهنگي همچون كتاب اختصاص دهد نه اينكه بخواهد جاي ديگران را در اين صنعت بگيرد، كه تبليغات در آنها به عنوان يك ركن اساسي در دنيا قلمداد ميشود، بلكه بيايد و روزي ما هم در جايي ببينيم كه فلان كتاب براي يك هفته هم بر روي يك تابلوي تبليغاتي بيايد و مردم رهگذر آن بالاها نيز كتاب را ببينند.در اينجا تنها بحث به تابلوهاي تبليغاتي محدود نميشود رسانههاي گروهي، مطبوعات و عناصر ديگر نيز هركدام در اين راه سهم خود را دارند.
تلاشي كه بعضي ناشران براي فراهم آوردن بستر مناسب براي فروش بهتر و بيشتر كتابهايشان انجام ميدهند و جشن رونمايي كتاب «جشن امضا» ناميده ميشود.اين مراسم تاجايي كه بازهم با همين بايكوت خبري روبرو است و از برگزاري آن كسي جز برگزار كنندگان و اهالي كتاب و كسانيكه خودشان طرفدار پروپا قرص كتابها هستند، خبردار نميشوند، گويي راهبهجايي نميبرد.
با اين حال و با همه اين شرايط يكسري از عوامل و دلايل ميتواند در فروش خوب يك كتاب تاؤير خوبي داشته باشد و آن نويسندگان معتبر و كساني كه آؤارشان چه در داخل و چه در خارج از كشور مورد توجه قرارگرفته است و برنده جوايز ادبي همچون نوبل، پوليتزر، نادال و همچنين جوايز ادبي داخل كشور شدهاند كه باعث مي شود كتابهايشان با فروش خوبي مواجه شوند.
نامها وسايههاي محمد رحيم اخوت رمان كنار گذاشته شده از فهرست برگزيدگان جايزه كتاب سال، چه كسي باور ميكند رستم روح انگيز شريفيان برنده جايزه گلشيري در سال 83 و از آؤار راه يافته به مرحله نهايي كتاب سال 83، كتابهاي پرنده من فريبا وفي، كوري ژوزه ساراماگو، عقايد يك دلقك هاينريش بل نيز از جمله اين كتابها هستند.
پي سخن از مسوولان نشر قطره با اشاره به مساله فروش كتابهايي كه نويسندگان آنها جوايز مختلفي را كسب كردهاند، افزود:كلا وجود اين جوايز و تاؤيري كه اين عنوان در فروش بيشتر كتابهايشان دارد بركسي پوشيده نيست و معمولا اين كتابها به تجديد چاپ خواهند رسيد.او در مورد ميزان فروش كتابها گفت:البته در مورد فروش، يك كتاب ممكن است كه بسيار كتاب خوب و از نظر ويرايش و محتوا در درجه بالايي قرارداشته باشد ولي به دلايلي اصلا فروش خوبي نداشته باشد و برعكس آن نيز ممكن است اتفاق بيفتد.همچنين رويه خاصي كه يك انتشارات در معرفي دورهيي يك سري آؤار و نيز آؤار چند جلدي پيش رو ميگيرد نيز از عواملي است كه ناشران سعي كردهاند با اتكا به آن بتوانند در بين مخاطبان حرفهيي و نيز طرفداران جدي، نفوذ كنند.فروش خوب كتابهايي همچون تاريخ فرهنگ و تمدن جهان چهارجلدي ويژه جوانان به قلم تعدادي مورخ و مولف انگليسي و به ترجمه عبدالحسين آذرنگ، مجموعه پنج جلدي طهران قديم جعفر شهري، مجموعه آؤار آنتوان چخوف ترجمه سروش استپانيان، مجموعه دوجلدي جنس دوم سيمون دوبوار ترجمه قاسم صنعوي گواه اين مطلب است.
حقيقت از مسوولان نشر چشمه از فروش ؤابت و خوب كتابهايي در ادبيات و شعر از شاعراني همچون فروغ، شاملو، مشيري و اخوان ؤالث سخن ميگويد و معتقد است كه اين شاعران هميشه داراي خوانندگان خود هستند و مشتريان نسبت به خريد كتابهاي آنها اقدام ميكنند.
ناصري از مسوولان كتابسراي نيك نيز از فروش خوب كتابهاي جيبي در بين خوانندگان مخصوصا جوانان خبر داد. قيمت پايين اين كتابها و نيز سادگي و زمان كم لازم جهت خوانده شدن اين كتابها ازجمله عوامل اشتياق به خريد اين مجموعهها قلمداد شد.
در اينجا بد نيست كه به مساله بحثهاي جديد دنياي مدرن نيز نگاهي كنيم. كتابهايي كه به اين مطالب ميپردازند همچون كامپيوتر، اينترنت و زبانهاي برنامهنويسي كامپيوتري از اين جمله كتابها هستند كه اكثراص با استقبال خوانندگان مواجه ميشوند و يكي از فروشندگان كتابهاي دانشگاهي و كتابهاي كامپيوتر در اين زمينه ميگويد: كتابهايي كه در زمينه كامپيوتر، زبانهاي برنامهنويسي، آشنايي با نرمافزارهاي كامپيوتري و نيز اينترنت، چاپ شدهاند مورد توجه قرار ميگيرند و علت اين استقبال اين مساله است كه اينگونه مطالب به دليل تازگي ورود به دنياي علوم نسبت به ساير علوم داراي جذابيتهاي بالايي هستند و درصد بالايي از خوانندگان بويژه جوانان علاقه زيادي دارند كه با اين مطالب آشنا شوند و بتوانند از قابليتهاي آنها استفاده كنند.
همچنين وي افزود: گسترش روزافزون و نيازي كه به اين مسائل در زندگي روزمره احساس ميشود، باعث شده است تا اقبال عمومي نسبت به اين كتابها بويژه در قشر دانشآموز و دانشجو بالا رود و اكثر اين كتابها، اگر داراي ترجمه يا تاليف مناسبي باشند و به زبان سادهيي به بررسي مسائل بپردازند، ميتوانند به چاپ هاي بالاتر نيز دست يابند.
با اين حال و با توجه به تمامي مطالبي كه در مورد فروش خوب بعضي كتابها يا مجموعهها يا دسته خاصي از كتابها، گفته شد نميتوان از يك نكته خود را رها كنيم و آن عدم وجود يك بازار مطمئن و پايدار در زمينه كتاب است.
نكتهيي كه بسياري از ناشران بر آن صحه ميگذارند و ازجمله دلايل آن را بهعنوان مثال كمبود شديد كاغذ در سال 83 ميدانند كه باعث شده بود بسياري از كتابهايي كه قابليت چاپ را داشتند يا نياز به تجديد چاپ در آنها حس ميشد، در پشت ديوارهاي چاپخانههاي بيكاغذ بمانند. و ديگر مسائلي كه با نزديك شدن به زمان برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب رنگ تازهيي به خود ميگيرد. نمايشگاهي كه به نوعي مي تواند به عنوان نقطه اتكايي در حوزه فرهنگ و نشر باشد و براي ناشران فرصت بسيار مغتنمي است تا بتوانند تمامي محصولات خود را در اين فضا به ديد عموم بگذارند، امسال هم با چالشهايي روبرو است. همانند آنچه كه در نمايشگاههاي بينالمللي كتاب كه در سراسر دنيا برگزار ميشود، مرسوم است همه چيز از قبل پيشبيني ميشود و ناشران از مدتها پيش خود را براي شركت در نمايشگاه آماده ميكنند.
حال آنكه اين مساله حداقل در مورد نمايشگاه كتاب به وقوع نپيوسته است و اين امر فرصت هرگونه برنامهريزي را براي ناشران گرفته است. و اينگونه نمايشگاه كه فرصت بسيار مناسبي براي ناشران جهت فروش محصولات خود ميباشد و بازار بسيار قوي جهت آنان كه در مدت زماني محدود ميتوانند در عرضه محصولات خود موفق باشند، دچار مشكل ميشود. شايد كمبود كاغذ در سال 83 كه به آن اشاره شد نيز مزيد بر علت شده باشد كه عرضه كتاب با نواقصي همراه باشد ولي با همه اين توصيفات اگر سري به هر انتشاراتي بزنيد، آنها را در حال آماده شدن براي نمايشگاه بينالمللي كتاب ميبينيد تا اين سنت حسنه امسال هم برگزار شود. باشد تا اين نمايشگاه كتاب كه به گونهيي آغاز سال حوزه كتاب است، نويد روزهاي خوب و خوشي را داشته باشد.