"ما
که کسی را
نکشته ایم
چه باید
کشته شویم"
که به نگاه
سبز زندگی بیدار وُ
رو در روی تو،
استوار
رستیم از میان مردگان این دیار!
گفتیم، آنچه نباید گفت دیدیم، آنچه نباید دید و
همه بودنمان را هدیه بر آیه های زمینی نهادیم
که خدای ما نهاد آب وُ آتش وُ آفتاب...
آن همه
بر صحنۀ قدرت در این کجا نا آباد
کشتند بی عار...
و پرسه زنان هنوز سگان آقا
کوچه به کوچه
... هار ... هار:
"زنده بر دار! زنده بر دار! زنده بر دار!..."
"ما
که کسی را
نکشته ایم
چه باید
کشته شویم"
که به نگاه
سبز زندگی بیدار وُ
رو در روی تو،
استوار