سه شنبه 9 خرداد 1385

کنار هم نهادن واقعیت‌ها در مورد "سد سیوند" و تلاش برای حفاظت از آثار تنگه‌ی "بلاغی"، بيژن روحانی

ماجرای احداث سد سیوند و تهدید آثار تاریخی تنگه‌ی بلاغی را به احتمال، اکثر علاقه‌مندان تاریخ و فرهنگ ایران می‌دانند و تعقیب می‌کنند. این ماجرا از آن رو اهمیت بیشتر می‌یابد که سازمان میراث فرهنگی ایران نیز با فراخوان بین المللی و با یاری چندین هیئت‌ باستان‌شناسی خارجی از کشورهای ژاپن، آلمان ايتاليا، فرانسه و ... از مدتی پیش کاوش‌های گسترده‌ای را در منطقه انجام داده است که دستاورد‌های بسیار مهمی در زمینه‌ی باستان‌شناسی به همراه داشته و این اقدامات به تایید نماینده یونسکو و سایر کارشناسان مستقل نیز رسیده‌است. اما حقیقت آنست که گستردگی اطلاعات و عدم انسجام آنها از آسیب‌های پرونده‌ی سد سیوند است. امری که باعث می‌شود هر از چند گاهی نگرانی‌ها و تشویش‌ها در مورد سرانجام آثار واقع در این منطقه ظهور کند.
برای دفاع همه‌جانبه از آثار تاریخی مورد تهدید، لازم است واقعیت‌های روز و یافته‌های علمی درنظر گرفته شود و آنگاه در فضایی به دور از هرگونه تعصب، به سرنوشت آثار باستانی اندیشیده شود.
برنامه احداث سد سیوند از دهه ٧٠ خورشیدی در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته و به هر دلیل، یا مسئولان میراث فرهنگی از این واقعه مطلع نشده‌اند و یا بنابر اظهارات سابق وزارت نیرو، مطلع بوده ولی اقدامی نکرده‌اند. در این لحظه کند و کاو در چگونگی وقوع ماجرا، گرچه بسیار مهم است و از تکرار حوادث مشابه جلوگیری می‌کند، اما جدالی است که نفعی به حال آثار در خطر نخواهد داشت. گرچه در فرصتی مناسب لازم است این امر پیگیری شود.
واقعیت دیگر آنست که سد سیوند ساخته شده و شواهد امر نشان می‌دهد آبگیری خواهد شد. این واقعیت گرچه تلخ است و مطلوب نظر باستان‌شناسان و حفاظت‌گران آثار تاریخی نیست، اما با نگاه به کشورهای در حال توسعه در‌می‌یابیم که همواره عوارض شتابِ توسعه بدون در نظر گرفتن کلیه ابعاد فرهنگی-اجتماعی متاسفانه خسارت جبران ناپذیری به جای گذاشته و گریبانگیر بخش‌های فرهنگی یا محیط زیستی شده است. در این موارد البته با نگاه به قوانین و مقرارت سازمان‌های بین المللی متوجه می‌شویم، هیچ‌کدام از آنها با حق کشورها برای طرح‌های عمرانی و توسعه‌گرایانه مخالفت نمی‌کنند بلکه نسبت به عوارض آن هشدار می‌دهند و یا در مواردی که خطر جدی است سعی می‌کنند با در اختیار نهادن کمک‌های فنی و کارشناسی از ابعاد زیان بار آن بکاهند. بنابراین آن چه در این فرصت اندک باید مورد اتفاق نظر کلیه‌ی کارشناسان و علاقه‌مندان قرار گیرد اصرار بر موارد قابل پی‌گیری است که در ضمن بتواند حمایت‌ نهاد‌های بی‌طرف و کارشناسی جهانی را نیز به همراه داشته باشد و گرنه دست گذاشتن بر نکاتی که رسیدن به آنها محال می‌نماید چیزی جز اتلاف زمانی که می‌تواند به نجات آثار بیشتر بینجامد دربر نخواهد داشت.
به طور خلاصه آن‌چه که در این لحظه حیاتی و لازم به نظر می‌رسد اصرار بر تاخیر آبگیری سد سیوند تا زمان پایان مطالعات باستان‌شناسی و علمی در این منطقه است. به نظر می‌رسد تاخیر در آبگیری و انتظار برای تکمیل مطالعات باستان‌شناسی خواسته‌ی معقولی است که هم می‌تواند به بخشی از انتظارات اهل فرهنگ پاسخ دهد و هم از طرف دیگر مانعی نباشد بر سر راه طرحی که وزارت نیرو بر اهمیت آن اصرار می‌ورزد.
مخالفت ریشه‌ای با احداث سد، می‌بایست حداقل ده سال پیش صورت می‌گرفت و بعید است اکنون دست نهادن بر روی این مساله نتیجه‌ای به همراه داشته باشد. پس به ناگزیر باید بر تداوم فعالیت‌های مطالعاتی و باستان‌شناسی در منطقه تاکید کرد.
اما همین خواسته‌ی به حق، یعنی تاخیر در زمان آبگیری نیز، احتیاج به هماهنگی و همصدایی تمام کارشناسان و علاقه‌مندان پیگیر ماجرا دارد. در همین روزها‌ی اخیر نیز شاهد آن بوده‌ایم که از یک طرف وزارت نیرو اعلام کرده که ما برای آبگیری با سازمان میراث فرهنگی به تفاهم رسیده‌ایم و از طرف دیگر سازمان میراث فرهنگی رسما و توسط رییس آن اعلام کرده است (گفتگو با خبرگزاری میراث خبر، هشتم خرداد ١٣٨۵) برای آبگیری سد سیوند به هیچ تفاهمی با وزارت نیرو نرسیده‌ایم و همچنان روند آبگیری تا زمان اعلام رسمی سازمان میراث می‌بایست معوق بماند. پس یکی از مخاطرات عاجل و فوری عدم توافق و عدم هماهنگی میان مسئولان سازمان میزاث فرهنگی و وزارت نیروست. یکی از لزوم تاخیر سخن می‌گوید و دیگری از حصول تفاهم. اصرار بر تاخیر در آبگیری تا زمان تکمیل مطالعات باستانشناسی اینک جزو مهمترین خواسته‌هاست. بدیهی است زمان تکمیل مطالعات فقط می‌تواند توسط سرپرست مطالعات و هیئت پژوهش اعلام شود. به دلیل حساسیت کار باستانشناسی هرگونه تحت فشار قراردادن گروه مطالعاتی برای پیش‌بینی دقیق زمان لازم، بیهوده خواهد بود زیرا در عمل ممکن است با کشف یافته‌های جدید و غیر قابل پیش‌بینی، نیاز به تمدید یا گسترش عملیات کاوش احساس شود.
در کنار تاخیر در آبگیری، نیاز مبرم و فوری دیگر، تهیه‌ی فهرست از مناطقی است که به زیر آب خواهند رفت. به بیان دیگر، با توجه به اظهارات ضد و نقیض، لازم است فهرستی جامع تهیه شود تا در آن ضمن معلوم شدن میزان آبگیری سد، آثارباستانی و مناطقی که زیر آب خواهند رفت مشخص شود. به عنوان مثال تاکنون دو خبر متفاوت در مورد راه شاهی منتشر شده، که در یکی از غرق شدن راه شاهی و در دیگری به مصون ماندن راه شاهی از خطر غرق شدن ( خبرگزاری میراث تاریخ 30/7/1384) اشاره شده است. این جزو همان مواردی است که چند بند بالاتر، از آن به عنوان عدم انسجام در یافته‌ها و اطلاعات موجود نام برده شد. واقعیت آنست که هنوز افکار عمومی به درستی نمی‌داند چه حجم از آثار و با چه مشخصاتی در صورت آبگیری سد، برای همیشه زیر آب خواهند رفت.
در این شرایط حساس به نظر می‌رسد، در کنار گروه‌های باستان‌شناسی که با جدیت به کاوش‌ها و پژوهش‌های خود می‌پردازند، لازم است تیمی مرکب از تخصص‌های گوناگون، فقط و فقط به منظور بررسی تاثیر آبگیری بر آثار تنگه بلاغی تشکیل شود و به طور واضح و شفاف از آثار و مناطقی که زیر آب خواهند رفت، فهرستی دقیق تهیه کند تا به این ترتیب اطلاعات نادرست در سطح جامعه و محافل علمی منتشر نگردد. باید یادآوری کرد، عدم اطلاع رسانی به موقع باعث به وجودآمدن شایعاتی می‌شود که در گذشته‌ی نزدیک شاهد آن بودیم. در آن موارد نیز اگر به موقع و به دقت، مساله از بعد علمی و فنی برای افکار عمومی تشریح شده بود، هرگز چنان اخبار اغراق آمیزی منتشر نمی‌شد. باز هم تاکید می‌کنیم برای جلوگیری از نشر هر خبر اغراق آمیز لازم است در مورد آثاری که در حوزه‌ی آبگیری قرار می‌گیرند اطلاع رسانی دقیق و علمی صورت گیرد. همچنین هر سدی بنابر ماهیت خود دارای یک حوزه‌ی سرریز در مواقع طغیان‌های موسمی و فصلی است، آیا در کاوش‌ها و بررسی‌های فعلی، به آثاری که در حوزه‌ی طغیان و سرریز شدن سد واقع می‌شوند توجه کافی شده و آیا فهرستی از آنها تهیه شده است؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

آیا با توجه به حساسیت جهانی پیرامون این موضوع، به جز خبرگزاری میراث فرهنگی، اخبار این موضوع از طریق یک رسانه‌ی فراگیر به اطلاع عموم می‌رسد؟ آیا این مساله به اندازه کافی مهم نیست تا برای پاسخگویی به افکار عمومی، حداقل یک سایت اینترنتی مستقل توسط مسئولان حفاظت از آثار تنگه بلاغی ایجاد شود، و آخرین دست آورد‌های پژوهشی بدون واسطه به اطلاع همه برسد؟ باید توجه داشت گرچه مسئولان گهگاه به مصاحبه در این رابطه می‌پردازند و حتا سمیناری نیز برای اطلاع رسانی در مورد یافته‌های باستان‌شناسی تنگه بلاغی تشکیل شده است، اما همچنان جای اطلاع رسانی به روز و مناسب در این زمینه خالیست و کمبودهای جدی در این زمینه به چشم می‌خورد.
در هرحال، مسا‌له‌ی سد سیوند نیز مانند بسیاری دیگر از مشکلات موجود، نیازمند شفافیت و اطلاع رسانی کامل در مورد آخرین یافته‌هاست. تنها به این ترتیب می‌توان از عوارض ناخواسته‌ این طرح کاست و مانع از گسترش نگرانی‌های جدید شد.

بيژن روحاني
دانشجوی دوره‌ی دکترای مرمت، دانشگاه رم، ایتالیا

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/30183

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'کنار هم نهادن واقعیت‌ها در مورد "سد سیوند" و تلاش برای حفاظت از آثار تنگه‌ی "بلاغی"، بيژن روحانی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016