وقتی می خواهيم به قاضی يک کشور ديگر معترض شويم تا اشيای امانی ما را به ديگران نبخشند به کدام قاضی بايد متوسل شويم تا نگذارد در کشور خودمان اموال مردم را به قاچاقچيان ببخشند؟
از اولين روزهايي که کميته بين المللی نجات پاسارگاد شروع به کار کرد ما به طور مرتب ايميل ها و فکس هايي داشته ايم که در آن از دزدی ها و قاچاق گنچينه های ملی ما خبر داده است. از آنجا که ما با شايعه پراکنی، متهم کردن ديگران و دادن خبر بدون سند و مدرک مخالفيم اين اخبار را هر گاه که منابع موثقی آن را تاييد کرده اند يا مدرک درستی به دست آورده ايم در سايت و در قسمت تاريخ زدايي چاپ کرده ايم. آن چه از همين ليست عريض و طويل مستندمان در طول يک سال گذشته به دست می آيد اين است که حفاری های غیرمجاز و قاچاق اشيای تاريخی در کشورمان به حدی زياد است که يا بايد به دخالت برخی از مقامات رسمی در اين ويران سازی و چپاول تاريخی باور داشته باشيم و يا به بی لياقتی و بی مسئوليتی و بی توجهی اين مقامات.
همين ديروز، سوم مرداد 85، فرماندهي يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در مصاحبه ای با ایسنا با اطمينان اعلام کرده است که «کانون های قدرت سياسی و اقتصادی دخالتی در قاچاق اشيای تاريخی ندارند.» و در عين حال گزارشی داده است از اين که در ماه های اخیر (خرداد و تير) با همه ی بزن و ببند هايي که داشته اند (37 درصد كاهش سرقت اموال فرهنگي، 166 درصد افزايش باندهاي متلاشيشده و 30 درصد افزايش دستگيري متخلفان) تجاوز به آثار تاريخی که منجر به تخريب اثر شده است 70 در صد و تجاوز به حريم آثار باستانی نيز 72 در صد بالا رفته است. و در هجده در صد موارد هم موفق به کشف اثر تاريخی شده اند.
بر اين اساس می توان سئوال کرد که اگر سخن فرماندهي يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري درست است و در يک سال گذشته انواع گروه های حفاظتی درست شده و يگان های ميراث فرهنگی به همه جا فرستاده شده اند چرا ميزان حفاری و دزدی و قاچاق و خروج عتيقه از کشور تا هفتاد و هفتاد دو در صد زياد شده است؟ آيا بدون پشتيبانی قدرت هايي فراتر از اين «پاسداران» امکان اين چپاول فرهنگی و تاريخی وجود دارد؟
نگاه کنيد ديروز اين مطلب در سايت دکتر رضا مرادی غياث آبادی، ستاره باستانشناس ارزنده و پژوهشگر دلسوز تاريخ و فرهنگ ايران، آمده است:
در تابستان 1378 که سرگرم بررسیهای میدانی در زمینه ملاحظات تقویمی تختجمشید بودم، به سنگنگاره بسیار جالب و بینظیر و منحصر بفردی برخورد کردم که گویا به تازگی پیدا شده بود. از آن زمان تاکنون حدود هشت سال میگذرد و در همه این مدت انتظار داشتهام تا بتوانم بار دیگر آنرا ببینم و یا در باره آن مطلبی بخوانم. اما در طول این سالها نه تنها گزارشی در باره آن منتشر نشد، بلکه حتی امکان دیدن آن نیز برای دوستداران و پژوهشگران وجود نداشت و تنها منبع موجود من عکس ناقصی بود که همان زمان از آن گرفته بودم. در نیمی از این نگاره مردی با پوشش ویژه سر و صورت و با دستافزار خاصی که نشانههایی از بافندگی بر آن دیده میشود، تعدادی بره که پشت به هم دارند را جابجا میکند. این نگاره بر پارهسنگی یک متری است که از هر چهار سو بریده شده و کاملا از جای اصلی خود جدا شده است.
در اینجا نیز میل ندارم تا از گفتگوها و مسائلی که بین این نگارنده و مسئولان پیشین تختجمشید و اداره میراث فرهنگی استان فارس پیش آمد، سخنی بگویم. اما از آنجا که این سنگنگاره نادر با دیگر آثار تختجمشید تفاوتهای فراوانی داشته و در نوع خود یگانه است، میتواند آگاهیهای تازه و ارزندهای را در اختیار بگذارد، امیدوارم ترتیبی داده شود تا این اثر مهم در موزه تختجمشید و یا یکی دیگر از موزههای کشور در دیدرس همگان قرار گیرد.
آقايان مقامات مسئول اين اثر با ارزش تاريخی را چه کرده ايد؟ ممکن است بگويید اين اثر با ارزش کجاست؟ اين يکی از ثروت های مردم است که در نزد شما به امانت بوده است. لطفا جواب مردم را بدهيد.
به ما بگوئيد وقتی می خواهيم به قاضی يک کشور ديگر معترض شويم تا اشيای امانی ما را به ديگران نبخشند به کدام قاضی بايد متوسل شويم تا نگذارد در کشور خودمان اموال خودمان را به قاچاقچيان نبخشند؟
کميته نجات پاسارگاد
www.savepasargad.com