پنجشنبه 13 مهر 1385

مراسم تشييع پيکر عمران صلاحی برگزار شد، ايسنا

«در پس خنده‌ی کلماتش، گريه‌ای در کار بود»
«نمی‌ميری و نمی‌ميرند کسانی؛ بس‌که شکل زندگی‌اند»




خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات

حياط خانه هنرمندان ايران، صبح امروز از جمعيتی مملو بود که برای بدرقه چهره طناز شعر معاصر ايران گرد هم آمده بودند؛ عمران صلاحی که خود در اين سال‌ها بدرقه‌گر بسياری از اهل هنر اين سرزمين بود.

به گزارش خبرنگار بخش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم، پيام عباس توفيق از آمريکا که درگذشت عمران صلاحی را به خانواده و اهل قلم تسليت گفته بود، توسط علی‌اکبر گودرزی طائمه خوانده شد.

سپس او شعر «من بچه‌ی جواديه‌ام» عمران صلاحی را برای حاضران خواند.

در ادامه، غلامحسين سالمی با قرار گرفتن در پشت تريبون، چند مرتبه با لحن بلند گفت: من مرگ هيچ عزيزی را باور نمی‌کنم.

او با دعوت از جواد مجابی برای سخن گفتن، خطاب به حاضران که عده‌ای از آنان شروع به خواندن سرود «ای ايران» کرده بودند، اعلام کرد: خواهش می‌کنم توجه کنيد، لطفا نه سرود بخوانيد و نه شعاری بدهيد.

مجابی هم در سخنانی، درگذشت عمران صلاحی را به خانواده‌اش و دوستداران فرهنگ تسليت گفت و در نوشتاری خاطرنشان کرد: «نمی‌ميری و نمی‌ميرند کسانی؛ بس‌که شکل زندگی‌اند. عمران از مرگ نمی‌گفت و نمی‌نوشت؛ اما از پس خنده‌ی لابه‌لای کلماتش می‌توانستی دريابی که گريه‌ای در کار است. عمران عين شرافت آدميزادی بود که از سرزمين هرز بی‌حاصل، چون بهار عبور می‌کرد و اين شرافت رفيقانه را خرج همه کرد».

سپس مديا کاشيگر از همگان خواست که به صدای عمران صلاحی که قرار بود از تريبون پخش شود، گوش کنند که به‌علت مشکل فنی، اين امر ميسر نشد. او با دعوت از محمود دولت‌آبادی برای صحبت، مراسم را ادامه داد.

دولت‌آبادی نيز در نوشتاری متذکر شد: «چه بگويم و چگونه بسرايم درباره‌ی انسانی و مردی که هيچ به مرگ نمی‌مانست؟! انسانی به‌قامت و پيراسته در عين سادگی که "شکيب" برازنده‌ی او بود، با آن چهره‌ی زيبا و سرشت به لبخندی انگار ازلی. چه بگويم که چون غافلگير نيستن می‌شويم، در عين ناباوری اشک بيرون می‌شود از ديده‌ها! نه، عمران صلاحی هيچ به مرگ نمی‌مانست، از آن‌که او خود زندگی بود، درخشان و دل‌زنده با چشمانی که روشنايی و دوستی از مردمک‌هايش سرمی‌ريخت و تو را مجاب هم‌زبانی خود می‌کرد. با او نزيسته بودم چنان‌که بتوانم در لطيفه‌هايش به‌تفسير، متنی بنگارم، اما او در گذر گفت و سخن هم رعايت رفتار را داشت، و خيلی صميمی بود».

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دولت‌آبادی همچنين در متنی که خواند، آورده بود: «چگونه شده است اين زندگی غم‌بار، اين آژنگ‌های نشسته بر پيشانی آدميان که انگار به عادتی سخت و سمج درآمده است. چندان که حس شادمانی و زيستن آن‌گونه که عمران بود، رفتاری نابه‌هنجار می‌نمايد. عمران را به ياد می‌آورم و می‌دانم که در يادها سفر خواهد داشت».

سپس صدای سخنان طنز و جدی عمران صلاحی - مربوط به مراسم نکوداشت کامبيز درم‌بخش که چندی پيش در همين مکان برگزار شده بود - پخش شد؛ و بسياری از حاضران را اندوهگين کرد.

در پايان مراسم، پيکر اين شاعر و طنزپرداز با تشييع حاضران برای خاک‌سپاری به‌سوی قطعه‌ی هنرمندان بهشت زهرا (س) تشييع شد.

به گزارش خبرنگار ايسنا، در اين مراسم، جمع کثيری از اهالی فرهنگ و هنر، شاعران، نويسندگان، هنرمندان عرصه‌های مختلف و روزنامه‌نگاران حضور داشتند.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/31650

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مراسم تشييع پيکر عمران صلاحی برگزار شد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016