خبرگزاری دانشجويان ايران - کرج
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خواننده با خواندن شعر عمران صلاحی ياد شانه بالا انداختنهای چارلی چاپلين در پايان فيلمهايش میافتد؛ اين شانه بالا انداختنها آخر شعرهای عمران است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، رشيد کاکاوند - مدرس دانشگاه - در مراسم بزرگداشت عمران صلاحی که در دانشگاه آزاد کرج برگزار شد، گفت: عمران صلاحی بيش از سه دهه شاعری کرد و با شعر «بچه جواديه» در مجموعه «گريه در آب» در سال ۵۱ شناخته شد؛ دههای که اوج درخشش مظاهر مدرنيته و حکومت مقتدر است. اين شعر در ادبيات معاصر ما يک حادثه است، آنقدر باورکردنی، معترض و نزديک به جهان. شعرهای او آن قدر خوب تمام میشود که خواننده میخواهد به اول شعر برگردد و آن را از ابتدا بخواند.
کاکاوند افزود: همه بزرگان ادبيات به نوعی ريشه فرهنگ ما محسوب میشوند، اگرچه ديرين نيستند، اما عميقاند. در سالروز مرگ مولوی عزاداری نمیکنيم، و سعی کنيم بزرگانی که پايه تفکر ما را تشکيل میدهند، بهتر بشناسيم. عمران صلاحی را با همه توانايیهايش کم شناختيم. برخی معتقدند که حتما شاعری بايد بميرد تا شناخته شود، اما مردن آخرين فعاليت هنری هنرمند است، کارنامهاش بسته میشود و هيچ چيز غير قابل پيشبينی ندارد.
اين عضو هیأت علمی دانشگاه اظهار داشت: عمران صلاحی شاعر طنز نيست؛ طنزپردازی است که شاعر هم هست. در شعرهای جدی او هم رگههای طنز ديده میشود. آدم ياد شانه بالا انداختنهای چارلی چاپلين در پايان فيلمهايش میافتد. چارلی در آخر فيلمهايش وقتی به نهايت بدبختی میرسد، پشت به دوربين رو به سوی جاده غرب حرکت میکند و شانه بالا میاندازد. آنکه میگريد يک درد دارد و آنکه میخندد هزار و يک درد.
وی خاطرنشان کرد: عمران جدیترين طنزپرداز ايران در اين عصر است. در بين شاعران روزگار خود کم هستند مثل عمران که به جزيیترين و سادهترين بخشهای زندگی رجوع کنند. در يک نگاه هنری وقتی به شعر عمران مینگريد، احساس میکنيد با شعر روبهرو نيستيد، چرا که زندگی، در شعرهايش دستنخورده است.
اين محقق و پژوهشگر تاکيد کرد: در آخر شعرهای عمران وزنه قرار گرفته است که وقتی خواننده به وزنه میرسد، شعر ملق میزند و ناگزير بايد از اول در ذهن مرور شود. مهمترين ويژگی عمران فضيلت اوست. خيلی دم دست است. شاعری با قد بلند و حرفهای دستنيافتنی نيست. جنس زبان عمران زبان از مابهتران شاعرانه نيست. خيلی صريح و مطمئن است و در عين حال نگاه دقيق دارد.
کاکاوند با اشاره به ويژگیهای طنز گفت: يک ويژگی طنز اين است که جنبه غير رسمی را در جايگاه رسمی بيان میکند و عمران تنها طنزپرداز عصر ما بعد از علامه دهخدا در اين عرصه بود. در اين قرن بعد از نوگرايی نيما و جمالزاده که ادبيات ما را به هم زدند، تنها طنزهای عمران است که ماندگاری غيرمطبوعاتی يافت. صلاحی چون شاعری توانمند بود، فاصله طنزهای ظريف خود را با شعرهايش کم کرد و اين عاملی شد برای ماندگاری شعر و طنزش.
وی در پايان تصريح کرد: عمران جزو نسل هنرمندان باهوش بود. آدمهايی در کنار عمران بودند که حرفهای جدی را فرياد میزدند، اما عمران آنقدر باهوش بود که دنبال آنها نرفت، در حالیکه امروز رد پای عمران را میتوان در شعرهای ديگران پيدا کرد.