هم میهنان ارجمند ، پس از انتشار خبر احتمال آبگیری سد سیوند در تنگه بلاغی ، ماه هاست که بسیاری از ایرانیان برای پاسداشت فرهنگ و تمدن ایران وحفظ گنجینه های دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند و اگرچه در این راه با دشواری های فراوان همچون بازداشت و تهدید و فیلترینگ پایگاه های اینترنتی و سنگ اندازی بدخواهان و دروغ پراکنی مزدوران در این جا و آن جا روبه رو بوده اند اما بررسی کوتاهی بر کارکرد همه گروه های هم رزم درجنبش پر شور نجات پاسارگاد ، از استادانِ برجسته ، پژوهشگرانِ خوشنام ، کارشناسانِ مستقل ، روزنامه نگارانِ متعهد ، سازمان های مردم نهاد ، پایگاه های اینترنتی ، رسانه های فارسی زبان ، عموم مردم و حتا مسئولان غیر وابسته ، به خوبی نشان می دهد که یک عزم ملی در میان ایرانیان برای پاسداشت هویت ملی و دست آورد های تاریخی و فرهنگیِ درخشان ایران زمین وجود دارد. جنبشی که نجات پاسارگاد به پا کرد آن قدر پر جوش و خروش است که دیر یا زود - حتا در صورت آبگیری - سد سیوند را با همه مجریانِ بی خردش در خود غرق خواهد کرد . اما آن چه که برهمه کوشندگانِ این جنبش در این بزنگاه تاریخی بیش از همه بایسته است این که حتا با اعلام آبگیری سد سیوند نیز دست از تلاش برنکشند و میدان را خالی نکنند . حتا اگر « زور به دستان » و « بر خَِر مُراد نشستگان » ، سرانجام بتوانند هزاران برگ نظریات کارشناسانِ غیر وابسته را مبنی بر آسیب های ناشی از آبگیری سد سیوند نادیده انگارند و آن « روز مبادا » بیاید ، باز نباید گذاشت از سرعت و توان « جنبش ملی نجات پاسارگاد » سر سوزنی کاسته شود. حتا اگر آبگیری آغاز شود با « نیروی ملت» در هر مرحله ای می توان آن را متوقف نمود.شاید تلاطمی که از آبگیری سد برپا خواهد شد ، خواب « در خواب رفتگان » را نیز برآشوبد.شاید آن مسئولانِ مسئولیت ناشناسی که مرتب برطبل تو خالی فواید سد سیوند می کوبند و آن کسی که برچسب نمایندگی مردم میهن خواهِ استان فارس را بر خود چسبانده و مرتب در خانه ملت برای به آب سپردن فرهنگ و هویت ملت بی قراری می کند ، ندانند که داستان مبارزه پیگیر مردم ایران برای جلوگیری از آبگیری سد سیوند از هم اکنون به یک استوره پر شور تبدیل شده است. سد سیوند امروز نمادی از « انسداد فرهنگی و تاریخی » است که بر مسیرِ رودِ پر خروشِ فرهنگ و تمدن این ملت ایجاد شده است. وای به روزی که این سد شکسته شود. وای به روزی که این انسداد فرهنگی شکسته شود. آیا این « از خرد بی خبران » هیچ از خود پرسیده اند که آب های این رود پر خروش چه کسانی را با خود خواهد برد؟ پاسخ روشن است : بی گمان آنانی که می پندارند می توان پیشاروی این رود خروشان، « خاکریز دفاعی » زد و پشت آن سنگر گرفت ، دیر یا زود گرفتار همان گردابی خواهند شد که خود ساخته اند.
آبگیری سد سیوند چه انجام بشود و چه نشود ، جنبش ملی نجات پاسارگاد نباید و نمی تواند از پای بنشیند . خرد ، امروز همه ایران خواهان را در هر گوشه از این کره خاکی فرا می خواند که « جنبش ملی نجات پاسارگاد » را پر توان تر ازگذشته به پیش ببرند و آن را به جنبشی برای در هم شکستن « انسداد تاریخی و فرهنگی » تبدیل کنند و این آغازِ پایانِ نامردمانِ از خرد بی خبر ، خواهد بود.
دکتر شاهین سپنتا
دوازدهم بهمن ماه ۱۳۸۵
www.savepasargad.com