چهارشنبه 21 شهريور 1386

بـهــــــرام بـیـضـايی، شعری از م. سحر

چند ماه پيش مجلس جشنی برای بزرگداشت استــاد ما بهــرام بيضــائی در ايران برپــا کرده بودند. در آن روز ها من دلم می خواست احساس احترام عميق خودم را نسبت به اين مرد يگانهء فرهنگ و هنــر ايران معاصـر ابـراز کنم که پيش نیـامـد . در اينجـا بـا اين سه چهار خط ناقابل به جبران می کوشم و همواره شادمانی و سلامت برای اين استاد زيبـا و آفريننده و عاشق ِ ایـران آرزومندم.

بـهــــــرام بـیـضـايی


موجی در آرامش
فوجی به تنهايی
خاموشی ِ دريا
در اوج ِ گويايی

چون طرح ِ آبادی
زيبای استادی
شاگرد ِ آزادی
استاد ِ زيبايی

چون گوهر رويش
پيوسته در پويش
روح ِ شکيبايی
جان ِ شکوفايی

اين سرو سروستان
مردی ست مردستان
کاخی ست در ويران
باغی ست صحرايی

استاد ما اين مرد
مرد ِ هنرپرورد
فخر هنرمندان
بهرام بيضايی

م. سحر
پاريس ، ۱۰.۹.۲۰۰۷

m.sahar@free.fr
http://msahar.blogspot.com/

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/34227

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بـهــــــرام بـیـضـايی، شعری از م. سحر' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016