جمعه 23 آذر 1386

جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات اهدا شد، بی بی سی

جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات در مراسمی کوچک در ساختمان سابق روزنامه شرق اهدا شد، اما اين مراسم به قول برگزار کنندگانش يک سورپريز داشت، حضور بهمن شعله ور نويسنده ايرانی مقيم آمريکا که پس از چهار دهه به ايران سفر کرده است.

جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات که هر سال از يکی از پيشکسوتان ادبيات داستانی ايران تقدير می کند، امسال علی اشرف درويشيان را برای تقدير انتخاب کرده و اين موضوع را پيش تر اعلام کرده بود. چندی پيش نيز در مراسم جايزه مهرگان از درويشيان تجليل شد.

به همين دليل پيش بينی می شد که بخش تجليل از پيشکسوتان، مخصوصا با توجه به غيبت درويشيان، از رونق چندانی برخوردار نشود.

اما حضور بهمن شعله ور و استقبال حاضران از او به اين بخش هم رونق داد و در اين بخش از دو نويسنده پيشکسوت تجليل شد.

برندگان

سورپريز منتقدان و نويسندگان هنگامی کامل شد که نوبت به اهدای جوايز رسيد.

آنان جايزه بهترين رمان را به حسن بنی عامری برای کتاب "فرشته ها بوی پرتقال می دهند" اهدا کردند که به خاطر توزيع ديرهنگام در جوايز ديگر مورد بررسی قرار نگرفته بود.

اين کتاب يک هفته بعد از اعلام اسامی نامزد های جايزه منتقدان و نويسندگان توسط آنان مورد بررسی قرار گرفته و فهرست نامزد های اين جايزه را تغيير داد.

حسن بنی عامری از نسل نويسندگان بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ است که نويسندگی را با داستان های ايدئولوژيک آغاز کردند اما رفته رفته به ادبيات مدرن جذب شدند.

"حلقه کنفی" نوشته وحيد پاک‌طينت، "سالمرگی" نوشته اصغر الهی، "ميم" نوشته علی‌مراد فدايی‌نيا، "عقرب روی پله‌های راه‌آهن انديمشک يا..."، نوشته حسين مرتضاييان آبکنار، ديگر نامزد های اين جايزه در بخش رمان بودند.

جايزه مجموعه داستان نيز به آذردخت بهرامی رسيد برای نوشتن کتاب "شب های چهارشنبه".

در اين بخش "زندگی مطابق خواسته تو پيش می رود" اميرحسين خورشيدفر، "شب‌های چهارشنبه" آذردخت بهرامی، و "عسکرگريز" محمدآصف سلطان‌زاده، به عنوان نامزد معرفی شده بودند.

جوايز برگزيدگان را احمد غلامی دبير جايزه، محمود دولت آبادی و فرزانه طاهری اهدا کردند.

حسن بنی عامری هنگام دريافت جايزه در سخنان کوتاهی ضمن اشاراتی به سابقه فرهنگی ايران گفت "خوشحال است که "ايران پوست تمام داستان نويسانش خيلی کلفت است" و افزود "اما خوشحال نيستم که داستان دوستانمان پشت در می ماند و گفت جايزه را به اين خاطر گرفته است که بقيه داستان های خيلی از دوستان پشت در مانده بود."

سالی سبک برای داوران

مراسم با ارائه گزارشی از دوره هشتم جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات آغاز شد. حسن شهسواری نويسنده و عضو هيات داوران بحثش با گفتن اين جمله که کار ما امسال خيلی سبک بود، به کاهش شديد آثار داستانی در سال گذشته اشاره کرد و گفت ما سال های قبل حدود ۵۰۰ اثر را فهرست می کرديم که ۳۰۰ اثر قابل بررسی در ميان آن بود، اما امسال کم تر از ۵۰ داستان و کمی بيش از ۳۰ رمان قابل بررسی بود. او سپس به چگونگی داوری و انتخاب آثار پرداخت.

نوبت به تجليل از علی اشرف درويشيان که رسيد او به خاطر بيماری نتوانسته بود در مراسم حضور داشته باشد. يونس تراکمه نويسنده و عضو هيات داوران متنی را درباره درويشيان آماده کرده بود که خواند.

او در متنش با اشاره به گذشته داستان نويسی در ايران و به طور مشخص جمالزاده و با اشاره به اين که هر نويسنده ای دغدغه ای دارد نوشته بود: در اولين مطلبی که از آقای درويشيان چاپ شد با دغدغه های اين نويسنده آشنا می شويم. با نويسنده ای آشنا می شويم که زخم خورده است از بی عدالتی های اجتماعی.

او هم چنين در متنش نوشته بود: در داستان های اوليه درويشيان با نويسنده ای خشمگين روبه رو هستيم که برای بيان دغدغه هايش که همان فقر حاصل از بی عدالتی های اجتماعی است، ابايی ندارد که داستان و داستان نويسی را وسيله بيان شعارها و اعتراض هايش قرار دهد.

او هم چنين نوشته بود: در تمام اين ۴۰ سال نويسندگی درويشيان با نويسنده ای طرفيم که فارغ از اين دغدغه اصلی چيزی ننوشته. اهميت درويشيان در اصالت اين دغدغه است و در درگيری او با زخمی که فقر و بی عدالتی بر جان و روان انسان ها می زند. زخمی که از اين بی عدالتی ها بر جسم و روان انسان ها می بيند آن چنان عميق است که جز با داستانی کردن آن و داستان اين زخم را نوشتن آرام نمی گيرد.

سپس در حالی که مجری اشاره به کسالت محمود دولت آبادی می کرد از او برای سخن گفتن دعوت کرد. او قبل از هر چيز اعلام کرد که کسالتی ندارم، يعنی نمرده ام و سپس از حضور بهمن شعله ور در جمع ابراز خوشحالی کرد و سپس به بيماری علی اشرف درويشيان اشاره کرد و گفت که او دوباره زنده شده است و بعد گفت که درويشيان را که در مراسم جايزه مهرگان ديدم گفت که تصميم گرفته ام که خوب شوم.

او سپس با گفتن اين جمله که تنها تکليف و وظيفه نويسنده نوشتن است، به نقد کسانی پرداخت که از وظيفه نويسنده سوال می کنند و سپس در جواب آنان گفت که در اين جامعه فاسد مهم ترين تشخص برای شخصيت هايی مثل علی اشرف درويشيان و هوشنگ گلشيری اين است که آنان مردانی بودند و هستند که با قناعت زيستند و جان خودشان را در کلامشان به ارمغان گذاشتند و اميدوارم که ما و آيندگان لياقت دريافت آن ها را داشته باشيم.

تجليل بهمن شعله ور

سپس نوبت به تجليل از بهمن شعله ور رسيد. مهدی يزدانی خرم برای سخن گفتن درباره شعله ور روی سن رفت و درباره او گفت. درباره رمان پيشرو "سفر شب" که تنها رمان شهری و تهرانی بود، درباره ترجمه های شعله ور از ويليام فاکنر و تی اس اليوت و درباره اين که او دکترای زبان انگليسی و روانپزشکی دارد و درباره فعاليت های سياسی او در رژيم گذشته و اين که سخنگوی جبهه ملی در آمريکا بوده و از اين که دبير اقتصادی پيمان سنتو بوده و پس از نوشتن رمانش ناچار به ترک اين پست شده است و درباره اين که روانکاو سربازان طبقه پايين آمريکايی در جنگ ويتنام بوده و درباره شعرهای او و درباره اين که قرار است که سفر شب تجديد چاپ شود، البته سانسور اگر بگذارد.

بعد هم خود بهمن شعله وربرای سخن گفتن دعوت شد و سر حال و سرزنده روی سن آمد و گفت که قرار نبوده حرفی بزند و آماده نيست و نمی داند بايد از چی حرف بزند که محمود دولت آبادی از کارهايش پرسيد و او شروع کرد گزارشی از آثارش ارائه داد.

از رمان آخرش گفت که نامزد پوليتزر شده بوده، اما به خاطر اين که در يک بخشش يک شاعر فلسطينی خودکشی می کند، توفيقی حاصل نکرده است. از ۶-۷ کتاب شعرش گفت که به زبان انگليسی سروده و از تعطيل شدن نشريات در ايران و سخت گيری های مجوز کتاب گله کرد.

محمود دولت آبادی پرسيد که آيا به فارسی هم می نويسيد؟ که جواب اين بود فقط دو تا شعر به فارسی دارم به ترجمه شاملو.

"دوستم احمد شاملو در پرينستون پيشم بود و از بی کاری فوق العاده افسرده بود چون زبان نمی دانست و نمی توانست آن جا کار کند. پيشنهاد داد که کتاب اول شعرم را ترجمه کنيم، با وجود اين که افتخاری بود اما نشد. او يک ترجمه از کار خودش خواند، شعر نو را به شعر موزون و مقفی ترجمه کرده بود."

جايزه ای هم به بهمنش عله ور و علی اشرف درويشيان اهدا شد که جايزه درويشيان را حسن کيايان مدير نشر چشمه به نمايندگی از او گرفت.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

سال بد

بياينه منتقدان و نويسندگان با اين جمله شروع می شد: سال ۱۳۸۵ برای ادبيات سال بدی بود. ميزان و کيفيت آثار منتشر شده در حوزه های رمان و داستان کوتاه در اين سال بيانگر اين وضعيت بود که روند رکود و رخوتی که از دو سال پيش فضای ادبيات ايران را در برگرفته، نه تنها ترميم نشده که عميق تر هم شده است.

در اين بيانيه همچنين به مسائل و مشکلات نشر مثل مميزی، اعمال نظرهای سليقه ای و متزلزل شدن جايگاه نشر اشاره شده بود.

در بخش ديگری از اين بيانيه به اهميت جوايز ادبی در فضای بسته کنونی اشاره شده و آمده بود: جوايز با زنده نگه داشتن شور و هيجان بر آمده از امر نوشتن و حاشيه های آن باب گفت و گو درباره ادبيات را ايجاد و کارکردی روشنگرانه و روشنفکرانه يافته اند.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/35220

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جايزه منتقدان و نويسندگان مطبوعات اهدا شد، بی بی سی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016