لیلی نیكونظر
این شبها، شبهای استاد «محمدرضا شجریان» است؛ شبهای كنسرت «محمدرضا شجریان» در تالا بزرگ وزارت كشور، تا استاد دوباره ستاره شود و بدرخشد و ماه مجلس شود. این شبها باز هم نشاندهنده محبوبیت روزافزون بیحد و حصری است كه نتیجهاش فروش 28 هزار بلیت در چند دقیقه است؛ تا آنجا كه مسوولان سایت متصدی فروش اینترنتی «دلآواز» اعلام ناتوانی كنند و از باری بگویند كه روی شانههای سایت فروش بلیتهای كنسرت «شجریان» با بار لحظهای سایتهای بزرگی چون یاهو برابری میكند. این شبها مردان و زنانی كه عمری با صدای استاد زندگی كردهاند، در لباسهای فوق رسمی، راس ساعت 8 شب حاضر میشوند تا آوازهای سحرآمیز استاد را بشنوند و شاهد باشند كه او به چه زیبایی و چه هنرمندانه، از همایون به گوشه شوشتری میرود و از گوشه شوشتری به مخالف سهگاه و از آنجا به همایون بازمیگردد. شاهدند كه چطور در نیمه دوم برنامه، در دستگاه شور، شور به پا میكند و به وقت اجرای «مرغ سحر» چه شور و حالی تالار بزرگ وزارت كشور را پر میكند.
این شبها، شبهای كنسرت «محمدرضا شجریان» مردمی كه قرار است هشیار و شنوا، به تماشای قدرت آواز استاد بنشینند شاهد آوازخوان سرحال و امیدواری هستند كه قادر است به هوای شنیدن دوباره آوازهای بداههاش، همان جماعت را شبهای بعد هم به شب تالار بزرگ وزارت كشور بكشاند. هرچند این روزها، صحبت از آن است كه فروش اینترنتی بلیتهای كنسرت، جوابگوی علاقهمندان نبوده است، اما به اعتقاد عدهای، همین كمك كرده است كه بازار سیاه برچیده شود و علاقهمندان شهرستانی صدای استاد هم از گوشه و كنار ایران، به وزارت كشور بیایند. از آن سو آنها كه برای خرید بلیت حاضر میشوند هم با ازدحام چندانی روبهرو نشوند و ظاهرا همه چیز مرتب و منظم باشد، هرچند از گوشه و كنار، اعتراضهایی هم از گرمای سالن و بینظمیهای پراكنده به گوش میرسد. در كل كنسرت تیرماه 87 «شجریان» ظاهر آبرومندی دارد. اگر شب اول اجرا را در نظر نگیریم كه گیر افتادن تعدادی از اعضای گروه «شهناز» باعث شد «شجریان» در قسمت اول برنامه، تا حدودی عصبی و بیحوصله باشد و اجرای برنامه با تاخیر نیمساعت، 45 دقیقه آغاز شود، در شبهای بعدی اجرا، تا به امروز كه تاخیر و مشكل آنچنانی نبوده است. كنسرت تیر 87 هم شور و حال همیشگی كنسرتهای «شجریان» را دارد. گروه جوان است و همین- انگار- شور و حال تازهای به این مراسم میدهد. درست است؛ خیلیها هم نمیتوانند هیچ نوازنده تار دیگری را به جای «حسین علیزاده» ببینند، خصوصا اگر جوان باشد و عدهای از اهالی فن هم اعتقاد داشته باشند: گروه جوان «شهناز» در پاسخ دادن به سحر آوازهای استاد چندان قدر نیست. این شبها، جای «همایون شجریان» خالی است.
این هم یكی از همان چیزهایی است كه طرفداران موسیقی استاد از بابت آن گلایه دارند. «همایون شجریان» قرار است پس از كنسرت پدر، كنسرت خود را بگذارد و قاعدتا نمیخواهد به فاصله كمی در دو برنامه حضور داشته باشد. با اینحال آنها كه به دیدن گروه كوچك نوازندههای «شجریان» عادت دارند، اینبار از دیدن گروه عریض و طویل او تعجب میكنند. «محمدرضا شجریان» این روال را همچنان ادامه میدهد؛ همانكه هر از چندگاه گروه جوانی را كشف میكند و به همكاری میپذیرد و این طرفداری و همپایی چه حس خوبی دارد، قابل تقدیر است و ستایشبرانگیز. نكته جالب این شبها، حساسیت استاد به دوربینهای عكاسی و فیلمبرداری است. او حتی به دوربینهای عكاسی و فیلمبرداری موبایلها واكنش میدهد و تا زمانیكه آخرین دوربین عكاسی یا فیلمبرداری در تیررس نگاهش باشد، حاضر نیست برنامه را شروع كند یا ادامه دهد. این شبهای گرم و خستهكننده تهران، با صدای یگانه «شجریان» و آوازها و تصنیفهای او، برای آنها كه به شنیدن آواز و تماشای هنر او نشستهاند، شبهای بهتری است و این «غوغای عشقبازان» و این شبهای بهتر تا شب نهم همین ماه گرم ادامه دارد.