پنجشنبه 28 اسفند 1382

من مجبورم عید را به شما تبریک بگم


من یک قول می دم به این انیشتن که ای آلفرد! والله، بالله، قسم جلاله می خورم که ما از بمب اتمی برای خطرناک استفاده نمی کنیم، فقط آنرا برای جنگیدن با آمریکا و اسرائیل که خیلی بی ناموس هست، استفاده می کنیم.

براي شنيدن نطق پيش از دستور اينجا را کليک نماييد.

من نمی خواستم عید را به شما تبریک بگم، ولی مجبور شدم و این برای من تلخ بود، مثل فلفل که من مخالفم آنرا اون روی غذا بریزد و سکنجبین بهتره. چرا؟ چون من قبولش ندارم. چون من نه داریوش را قبول دارم، نه کورش و اونها آدام بی ناموس رژیم گذشته بود که یکی از آدام اون رضاخان بود که با لگد زد به مرحوم مدرس که اون جای اون باد کرد، که البته من مرحوم مدرس را هم قبول ندارم.

و یک استراتژیک باید بگم درباره چهارشنبه سوری که از دوم خرداد و پیتزا و کمونیست هم بدتره و دیروز یک نفر از تهران با من زنگ زد که اینها در چهارشنبه سوری در خیابان از خودش صدا درکرد. و من می گم: ای جوان! ای بدبخت که موی خودت را اونجوری درست کردی! ای دختر بدحجاب! خاک برسرت! خجالت نمی کشی؟ رفتی خیابان پرت پرت صدای ترقه از خودش درمی کنی و صدا می دی برای کورش و داریوش؟ صدای ترقه می دی به گوش استکبارو اون جرج بوش دبلیو برسه که اون رفت عراق و با اون ترقه خواستی به اون بگی دموکراسی؟ و من یک پیام بدم برای دولت، که ای دولت! باید یک قانون درست کنی که هرکی خواست در خیابان صداش را دربکنه، حالا از هرجا که باشه، باید با روحانیت و شورای نگهبان هماهنگ بشه، وگرنه ما جلوی صدای اون را محکم می گیریم. و فقط مسوولان و رئیس مملکت باید صدا بده.
و یک استراتژیک دارم برای اون آلفرد انیشتن که اون محمد را از طرف اتمی فرستاد بره نطنز و بمب اتمی ما را برداره ببره برای خودش. ای آلفرد! تو خجالت نمی کشی این همه فرمول ریاضیات و جبر و فیزیک شیمی توی کتاب مدرسه گذاشتی که آدام نمره درسش را بگیره پنج و نیم و اون وقت محمد را برای بمب اتمی می فرستی؟ و من یک قول می دم به این انیشتن که ای آلفرد! والله، بالله، قسم جلاله می خورم که ما از بمب اتمی برای خطرناک استفاده نمی کنیم، فقط آنرا برای جنگیدن با آمریکا و اسرائیل که خیلی بی ناموس هست، استفاده می کنیم. و این از من به تو نصیحت که اون کار را بکنی که از این کار که اون می خواست به من بکنه خیلی بهتره که من می خوام به اون بکنم که این بهتر از اون بود، نه اون.
و یک پیام دارم برای روزنامه چپی و کمونیست که چند روز پیش یک چیز نوشته بود که من خیلی ناراحت شدم و در آن نوشته بود که بز خیلی حیوان خطرناک یا خوبی هست، که من دقیقا نفهمیدم که گفت اون حیوان خطرناک یا خوبی هست و من دقیقا ندیدم چی بود، چون با حروف ریز بود و چشم من خیلی خسته می شد. و من می گم اگر در مورد الاغ بنویسی خیلی بهتره که توهین هم به مسوولان مملکت نکنه که بد باشی.
و یک استراتژیک دارم در مورد عراق که خیلی ناراحتم و اونها قانون اساسی درست کردند که زبان مردم عراق کردی و عربی باشه و این به من خیلی ناراحت کننده بود. اولا اگر عربی حرف بزنه از هر صد نفر ده نفر می فهمه که اون هم باید جامع المقدمات خونده باشه و من می گم کتابهای دینی را به عربی بکن و زبان مردم عراق فارسی و بعضی وقت موقع سخنرانی ترکی باشه که ما هم بفهمیم که اگر آمدند جاسوسی ما را بکنند، ما آنها را دستگیر کنیم. و این کردها را چون من از زمان اسماعیل آقا سیمیتقو می شناسم از خانقین زبان کردی باید بره و من با اون مخالفم.
و یک پیام هم دارم درباره بهار که فصل بهار خیلی فصل خوبی بود و کشاورزی اهمیت زیادی داره و انشاء الله جوانان مملکت باید لباس های نو بپوشد و حالا که الحمدالله مجلس هم اسلامی شد ملت ما بره بیابان و همه جا را بیل و شخم بزنه تا کشاورزی شکوفا بشه و ما پول آنرا خرج و دخل کنیم برای نابودی دشمنان اسلام.
و دیگر هیچ پیامی ندارم. خداحافظ.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5797

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'من مجبورم عید را به شما تبریک بگم' لينک داده اند.

پيام مهم
داور نبوی پيغام مهمی در نطق پيش از دستور خود به مناسبت سال جديد بيان نموده اند
Jump Cut
March 19, 2004 04:19 PM

Copyright: gooya.com 2008