کتاب اول
دولت تصمیم گرفت فکری برای خلوت شدن بزرگراههایی بکند که همیشه پر از ماشین بودند. در هر بزرگراه یک کتابفروشی بزرگ دائر کردند. بزرگراهها خلوت شد و از میزان تصادفات کاسته شد.
دوست خوب
کتاب دوست خوب و دانای توست، بخصوص کتاب آموزش استفاده از اسلحه برای افراد مبتدی
بیایید کتاب بخوانیم
بیایید به جای تلف کردن وقت مان کتاب بخوانیم
بیایی به جای مزخرف گفتن و غیبت کردن پشت سر دیگران کتاب بخوانیم
بیایید به جای تماشای برنامه های آشغال تلویزیونی کتاب بخوانیم
بیایید به جای ولگردی در کوچه و خیابان کتاب بخوانیم
لطفا دستت را از روی دهانم بردار، قول می دهم دیگر در مورد خواندن کتاب حرف نزنم.
کتاب دوم: کتاب خوب
کتاب خوب و مناسب کتابی است با جلد قرمز، به قطر چهار سانت و با نوشته های طلایی، می توانم آن گلدان طلایی چینی را رویش بگذارم که به آن آباژور عنابی هم می آید.
احمق ناب
یکی از روشهای شناخت یک احمق ناب این است:
- آیا شما همه کتابهایی را که در کتابخانه تان دارید خواندید؟
کتاب سوم: تجربه بشری
باید زندگی را تجربه کرد و سختی آنرا فهمید. نمی توان با خواندن کتاب دنیا را فهمید.
.... می توانی خیلی راحت بگویی که حوصله خواندن کتاب را نداری، لازم نیست به تمام تاریخ بشر اهانت کنی.
یک عالم کتاب قرمز
وقتی یک کتابخانه بزرگ با هزاران جلد کتاب داری می توانی یک صحاف خوب پیدا کنی و همه کتابها را بدهی تا با جلد چرمی قرمز و حروف طلایی برایت جلد کنند. در این حالت هم کتابخانه ات زیبا می شود و هم از شر خواندن آنها راحت می شوی، چون تفاوت شکل کتابها تو را به این فکر نمی اندازد که آنها را نخوانده ای.
کتاب هایی برای نخواندن
وقتی نوجوان بود و دلش می خواست کتاب قصه بخواند مجبورش می کردند کتابهای درسی ریاضی و فیزیک بخواند.
وقتی جوان شد و به دانشگاه رفت به خواندن قصه های علمی تخیلی فیزیک علاقمند بود، اما به زور مجبورش می کردند کتابهای پزشکی بخواند.
وقتی پزشک زبردستی شد دائما علاقه داشت کتابهای تحقیقی پزشکی بخواند، هیچ چیز مثل خواندن مقالات تحقیقی جدید به او لذت نمی داد، اما او یک استاد مهم دانشگاه بود و دانشجویانش از او انتظار داشتند در جریان سیاست باشد. او مجبور بود روزنامه های سیاسی را هرروز بخواند.
بالاخره به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان رفت و با وجود اینکه علاقه پیدا کرده بود روزنامه ها و کتابهای سیاسی را بخواند او را مجبور می کردند رمان و داستان بخواند.
از کتاب خواندن متنفر شده بود، ولی به آن عادت کرده بود.
کتاب های مزخرف
آخر چطور ممکن است یک آدم دیوانه پیدا بشود و از خواندن مزخرفات کتابهای فیزیک و نجوم لذت ببرد؟ قطعا شما هم با نظرات من موافقید، وگرنه وقت تان را با خواندن مزخرفات من تلف نمی کردید.
صادق هدایت
نمی دانم چرا همه در مملکت ما وقتی می خواهند به ضررهای کتاب خواندن اشاره کنند یادشان می آید که صادق هدایت خودکشی کرد، ولی کسی وقتی جلوی ازدواج دخترش را با مردی که دوست دارد می گیرد یادش نمی آید هر روز چند دختر جوان بخاطر ازدواج اجباری خودکشی می کنند.
کتاب های منحرف
کتاب های منحرف کننده دو حالت دارند، یا آدم را به فکر می برند یا در آدم لذت بوجود می آورند. اصولا فکر کردن و لذت بردن یک جور انحراف اخلاقی است.
کتاب نخوانید
توصیه به نخواندن کتاب را توصیه نمی کنم. همین که کتاب نخوانید کافی است.
میلان کوندرا
نخواندن یک کتاب بخاطر اینکه از آن چیزی یاد نمی گیرید کار غلطی است. مثلا شما انتظار دارید از خواندن رمان مادام بواری یا رمان شوخی میلان کوندرا چه چیزی یاد بگیرید؟
نمونه خوانی
خواندن کتاب برای نمونه خوان کتاب مثل شکنجه است. به این می ماند که یک راننده آمبولانس را وادار کنید در هنگام خواب آژیر آمبولانس را بالای سرش روشن بگذارد.