1) اولین میز یک تختخواب بود که پادشاه روی آن می نشست و وقتی خواب نبود دستور می داد.
2) بعد محل خواب و استراحت پادشاه از محل دستور دادن او جدا شد و پادشاه از تختی با پایه بلند برای دستور دادن و میزی با پایه کوتاه برای خوابیدن استفاده کرد.
3) بعد، پادشاه چون روی تخت باید کارهای زیادی می کرد میز را داد به وزیر و از همین جا وزیر اختراع شد و وزیر شروع کرد به تصمیم گرفتن و دستور دادن. وقتی وزیر شروع کرد به تصمیم گرفتن وزیرکشی اختراع شد و وقتی شروع کرد به دستور دادن شاه کشی آغاز شد.
4) در مقابل پادشاه آدمها چند حالت داشتند: یا می ایستادند که معمولا پس از مدتی پادشاه تصمیم می گرفت آنها را بکشد، چون خودش خوابیده بود و معمولا آدمی که خوابیده نمی تواند زیاد به آدمی که ایستاده اعتماد کند. یا تعظیم می کردند که پادشاه می فهمید با یک متملق روبروست و نمی تواند روی او حساب کند، بنابراین پادشاه او را بیرون می انداخت، یا می نشستند و پادشاه می فهمید باید چیزی به آنها بدهد و یا سجده می کردند و پادشاه می فهمید باید کار مهمی بکند. علت رفتار این آدمها در مقابل شاه این بود که هنوز صندلی اختراع نشده بود و به همین دلیل گروه زیادی قبل از اختراع صندلی کشته شدند. همزمان با اختراع صندلی، میز هم اختراع شد.
5) عصر استقلال میز و صندلی صدارت: در این عصر پادشاهان دو دسته شدند، یا ترجیح می دادند هر ده سال یک وزیر را بکشند و پنجاه سال حکومت کنند، یا ترجیح می دادند با یک وزیر بیست سال حکومت کنند و سرانجام توسط آن وزیر کشته شوند. درهرحال در این دوره وزرا پشت صندلی می نشستند و مراجعین جلوی صندلی می ایستادند.
6) عصر قرارداد: تا مدتها پادشاهان اولین کاری که می کردند این بود که کسی را برای کشتن پیدا کنند. بعد از اینکه دشمنان داخلی کشته می شدند شروع به جنگ با دشمنان خارجی می کردند. تا اینکه برای اولین بار، اولین پادشاه تصمیم گرفت با یک پادشاه دیگر قرارداد ببندد و برای این کار از میز استفاده کردند، چون دوطرف داشت. بعد، برای اینکه همزمان با قرارداد همه در شرایط معقولی قرار بگیرند و پادشاه خودی نشان بدهد، مراسم خوردن غذا سر میز مذاکره برگزار شد. بنابراین میز ناهارخوری اختراع شد و میزها طولانی شدند و تعداد صندلی ها افزایش یافت.
7) میز گرد: از بین بردن پادشاهان کار سختی بود. و از یک نفر ساخته نبود. بنابراین وقتی گروهی گرد هم آمدند تا پادشاهی را بکشند چون جایی را برای نشستن نداشتند و دور میز ناهارخوری نشستند، اما به جای اینکه به فکر کشتن پادشاه بیفتند ناهار خوردند. در نتیجه پس از مدتی میز گرد اختراع شد. و علاوه بر کودتا به تدریج مذاکره هم بوجود آمد.
8) میز هیات دولت: مدتها از میزگرد فقط برای توطئه کردن و کودتا کردن استفاده می شد، تا اینکه وزرا و ارتشیان از کشتن پادشاه صرف نظر کردند و تصمیم گرفتند به جای پادشاه فکر کنند و درعوض بگذارند او زنده بماند. بنابراین میز بیضی اختراع شد و جلسات هیات دولت برای اینکه گروهی به جای پادشاه فکر کنند، اختراع شد.
9) میز و دموکراسی: تا قرنها مردم عادی هیچ کدام میز و صندلی نداشتند، بنابراین وقتی دورهم جمع می شدند به جای اینکه معقول و منطقی حرف بزنند راه می افتادند و در هنگام راه رفتن وزرایی را که میز داشتند و پادشاهانی را که تخت داشتند می کشتند یا برکنار می کردند، تا اینکه انسان به فکر تولید انبوه میز و صندلی افتاد تا مردم میز و صندلی داشته باشند و امنیت بیشتری برای پادشاهان و وزرا بوجود بیاید. بعد از تولید انبوه میز و صندلی دموکراسی هم اختراع شد.
10) میز در عصر صنعتی شدن: تا عصر صنعتی شدن اهمیت میز کمتر از آدمها بود، اما با افزایش میزها آنها تصمیم گیر شدند و به استخدام میزها درآمدند. صندلی ها ترق توروق صدا می کردند و آدمها دستور می دادند. و آدمها لای میزها و صندلی ها گیر کرده بودند.
11) میز در عصر الکترونیک: بالاخره با کمک مارشال مک لوهان و بیل گیتس میزها موفق به تسخیر کامل آدمها شدند. میزها رو به دیوار قرار گرفت. مانیتورها جای چشم آدمها را گرفت. کی برد و ماوس جای دست آدمها قرار گرفت و سیم های تلفن باعث شد صدای آدمها به کلمه تبدیل شود. و دیگر کسی به فکر کشتن دیگران نباشد. چون آدمها در خانه خودشان می ماندند و به جای اینکه دیگران را بکشند، خودکشی می کردند.