جمعه 30 مرداد 1383

علل کودتا


محمدرضا پهلوی چون از توده ای ها می ترسید به طرف مصدق رفت، بعد چون از مصدق می ترسید به طرف کاشانی رفت، بعد چون از کاشانی می ترسید به طرف انگلیس رفت، بعد چون می ترسید انگلیسی ها او را کنار بگذارند بکلی از ایران رفت، بعد از ترس انگلیسی ها به طرف آمریکا رفت، بعد آمریکایی ها به زور او را گرفتند و آوردند به ایران و گفتند کودتا شده، هنوز هم می ترسید.

دکتر محمد مصدق: من مستظهر به پشتیبانی ملت هستم.

با توجه به اینکه هر سال یک بار ملت شریف و مبارز و خستگی ناپذیر و از زیر کاردررو و دشمن شکن و تسامح و تساهل طلب و قروقاطی ایران یک بار علل کودتای بیست و هشت مرداد را کشف( و در بعضی موارد اختراع) می کنند، و با عنایت به اینکه همواره آدمهایی که خودشان باعث سقوط مصدق شدند، هر سال دیگران را به عنوان عوامل سقوط مصدق معرفی می کنند و در راستای اینکه کلیه مشکلات کشور درگرو این نکته مهم است که آیا آمریکا باعث سقوط مصدق شد یا مصدق باعث سقوط آمریکا شد؟ لذا عواملی که باعث سقوط مصدق و کودتای بیست و هشت مرداد شد، به شرح زیر جهت عبرت حضار محترم و همیشه در صحنه معرفی می گردد.

اول: شعبان بی مخ(معروف به شعبان جعفری، و بالعکس): وی اولین بار چون به شاه متلک گفته بود زندانی شد، اما بعدا طرفدار مصدق شد، او تا مدتها نمی دانست که مصدق با شاه فرق دارد. بعد از مدتی چون آدم نمازخوانی بود به طرف آیت الله کاشانی رفت، اما چون عرقخور بود از فدائیان اسلام دور شد. وی به دلایل غیرسیاسی دستگیر و زندانی شد. بعد از اینکه کودتای بیست و هشت مرداد انجام گرفت او را از زندان آزاد کردند و به او گفتند که کودتا توسط وی انجام شده است. او سی سال بعد از سقوط مصدق تازه فهمید که فرق شاه و مصدق و کاشانی چیست.

دوم: دکتر مظفر بقایی کرمانی: دکتر بقایی برای اینکه کرمان پایتخت ایران شود در نهضت ملی کردن نفت شرکت کرد، بعد چون همه طرفدار مصدق بودند با مصدق مخالفت کرد. او مدتها تلاش کرد تا زندانی سیاسی و قهرمان ملی شود، اما چون این کار را بلد نبود به جای اینکه قهرمان ملی شود عامل رژیم شاه شد و چون علاقه عجیبی به مبارزه داشت آنقدر به حکومت شاه فشار آورد تا او را تبعید کردند. در مراحل بعدی چون به مصدق حسادت می کرد با کاشانی علیه مصدق همکاری کرد تا خودش بشود پادشاه و محمدرضا پهلوی را فرماندار کرمان بکند. او تصمیم گرفت کودتا کند، اما چون زندانی بود نمی توانست این کار را بکند، وقتی آزادش کردند دید بقیه به جایش کودتا کرده اند.

سوم: محمد رضا پهلوی( معروف به شاه): محمدرضا پهلوی چون از توده ای ها می ترسید به طرف مصدق رفت، بعد چون از مصدق می ترسید به طرف کاشانی رفت، بعد چون از کاشانی می ترسید به طرف انگلیس رفت، بعد چون می ترسید انگلیسی ها او را کنار بگذارند بکلی از ایران رفت، بعد از ترس انگلیسی ها به طرف آمریکا رفت، بعد آمریکایی ها به زور او را گرفتند و آوردند به ایران و گفتند کودتا شده، هنوز هم می ترسید.

چهارم: جبهه ملی: گروهی از سیاستمداران کشور که همه شان وقتی می خواستند سخنرانی کنند فریاد می کشیدند، دور هم جمع شدند تا مصدق نفت را ملی کند. بعد چون از ملی کردن خوششان آمده بود تصمیم گرفتند سلطنت را هم ملی کنند، اما چون زورشان نرسید تبدیل به یک تابلوی تاریخی شدند.

پنجم: فدائیان اسلام و نواب صفوی: نواب صفوی زمانی که بیست ساله بود تصمیم گرفت حکومت اسلامی ایجاد کند، دو سال بعد رهبر جهان اسلام شد و تصمیم گرفت حکومت ایده آلش را بوجود بیاورد، به همین دلیل گروهی از مخالفانش را ترور کرد تا مردم با حکومت ایده آل او آشنایی کامل پیدا کنند، بعد برای مخالفت با توده ای های بی دین و مصدق و جبهه ملی با شاه وحدت کرد و توسط وی کشته شد.

ششم: آیت الله کاشانی: وی ابتدا برای مبارزه با انگلیس با شاه و مصدق و فدائیان اسلام متحد شد، بعد برای مبارزه با توده ای ها با مصدق و فدائیان اسلام متحد شد، بعد برای مبارزه با مصدق و توده ای ها با فدائیان اسلام و شاه و شعبان بی مخ متحد شد، بعد دوباره تصمیم گرفت با مصدق و فدائیان اسلام علیه آمریکا متحد شود، ولی چون مصدق احساس می کرد نیاز به اتحاد ندارد، کاشانی با شاه و فدائیان اسلام متحد شد و در نتیجه هم بدنام شد و هم برای همیشه از تاریخ حذف شد.

هفتم: حزب توده ایران: این حزب برای اینکه نفت شمال را به روسها بدهند طرفدار ملی کردن نفت جنوب شد، بعد برای اینکه قدرت پیدا کند میان کاشانی و مصدق اختلاف بوجود آورد، بعد برای اینکه آمریکا نابود شود تصمیم گرفت با مصدق مبارزه کند. بعد از چند ماه حزب توده ایران فهمید که آمریکا طرفدار مصدق نیست، برای همین تصمیم گرفت با شوروی تماس بگیرد تا از آنها برای مبارزه با آمریکا و طرفداری از مصدق اجازه بگیرد، اما روسها چند ماه بعد از سقوط مصدق به حزب توده گفتند که باید از مصدق دفاع کند، بنابراین اعضای مرکزیت حزب از دست رژیم شاه فرار کردند به شوروی و در آنجا توسط روسها بایگانی شدند.

هشتم: دکتر محمد مصدق: شاه، حزب توده، کاشانی، آمریکا، جبهه ملی، دانشجویان، کارگران، روحانیون، بازاریان و سایر مردم از او حمایت کردند تا نفت را ملی کرد، بعدا مصدق کاری کرد که شاه با او مخالف شد، حزب توده زیر آبش را زد، کاشانی با او قهر کرد، آمریکا علیه او کودتا کرد، جبهه ملی او را تنها گذاشت، دانشجویان او را سازشکار خواندند، کارگران از گرسنگی از او حمایت نکردند، روحانیون از او ناامید شدند و مردم فهمیدند که مصدق هیچ احتیاجی به آنها ندارد، چون نمی خواست کاری بکند که نیاز به مردم داشته باشد، در نتیجه مصدق قهرمان شد و مردم تابلوی او را یواشکی در انبار خانه شان آویزان کردند.

نهم: دولت بریتانیای کبیر و چرچیل: انگلیس بعد از اینکه منافعش را از نفت ایران از دست داد تصمیم گرفت دولت مصدق را نابود کند، اما چون مصدق و جبهه ملی خودشان در حال نابود کردن دولت بودند، انگلیسی ها برای کاهش هزینه تصمیم گرفتند که آمریکا کودتا کند.

دهم: آمریکا و کرمیت روزولت: آمریکا فکر می کرد اگر در ایران مصدق سرکار بیاید دست انگلیس کوتاه می شود و منافع آمریکا هم حفظ می شود، اما پس از مدتی نگاه کرد و دید که تعدادی رهبر جیغ جیغوی جبهه ملی، با همکاری یک نخست وزیر تنبل، یک شاه فراری، تعدادی روحانی طرفدار تروریسم، یک حزب توده بی سواد و مخالف منافع کشور دارند توی سر همدیگر می زنند. یک نفر را فرستاد به ایران تا پس از یک برنامه ریزی کودتا کند، کرمیت روزولت هم دید راحت ترین کار در ایران کودتاست، چون نخست وزیری که قرار بود علیه اش کودتا شود هنوز نمی دانست که باید در مقابل کودتا مقاومت کرد.

یازدهم: ملت ایران: ملت ایران تصمیم گرفت تا آخرین قطره خون در مقابل انگلیس مقاومت کند و نفت را ملی کند تا پس از ملی شدن نفت رفاه بیشتری پیدا کند، اما این ملت هرچه مقاومت کرد دید گرسنه تر می شود، در نتیجه مردم رفتند توی خانه شان و از خستگی و بی حوصلگی و گرسنگی خوابیدند.

چند توضیح ساده:
1) روز بیست و هشت مرداد کودتایی اتفاق نیفتاد، یک شاه قانونی برای برکنار کردن نخست وزیر خودش به جای اینکه برای فرستادن حکم برکناری ازماشین استفاده کند، از تانک استفاده کرد.
2) شاه نمی دانست که دارد کودتا می کند، بعد از کودتا فهمید.
3) شعبان بی مخ بعد از کودتا از زندان آزاد شد و فهمید رهبر کودتاست.
4) توده ای ها چند ماه بعد از سقوط مصدق تصمیم گرفتند جلوی کودتا را بگیرند.

نتیجه گیری اخلاقی: علت سقوط مصدق چیزی است شبیه از بین رفتن انقلاب مشروطه، تبدیل انقلاب ایران به جمهوری اسلامی، نابودی جنبش اصلاحات و سایر وقایع سیاسی کشور.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11105

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'علل کودتا' لينک داده اند.

عدام،
تا به امروز در بيش تر از سي کشور جهان مجازات اعدام لغو شده است. اولين بار در زمان رياست جمهوري جان اف کندي در امريکا بود که اين مجازات لغو شد...
همه فن حريف
August 21, 2004 10:15 PM

Copyright: gooya.com 2008