ایران شده کرببلا، هخا بیا هخا بیا

راه قدس از فلوریدا می گذرد..... کنفوسیوس حکیم

در این مدت که من با اندیشه هخا آشنا شدم و دریافتم که ایشان قصد دارد تا ده روز دیگر به ایران برود و ما را از دست جمهوری اسلامی نجات دهد، تصمیم گرفتم که با ایشان همراهی کنم و تلاش کنم من هم به عنوان یک ایرانی سهمی در آزادی وطن مان داشته باشم، به همین دلیل تلاش می کنم در این صفحه اینترنتی بخش های مهمی از گفته های ایشان را از تلویزیون رنگارنگ منتشر کنم، در این قسمت گزیده ای از اظهارات آقای اهورا پیروز یزدی، معروف به هخا که در روز 17 سپتامبر از تلویزیون رنگارنگ پخش شد را می خوانید( من متن این سخنان را از سایت اینترنتی رنگارنگ شنیدم):

گفتار هخا درباره گاردین ها

توضیح: ( گاردین ها 300 تا 500 نفر هستند که دنیا را اداره می کنند.):
..... گاردین ها در دنیا وقتی یک پرزیدنت را چیز می کنند، مخصوصا در آفریقا، اون می آد فامیلاشو می خورونه و چیز می کنه.... در مورد واقعه سال 1979 در زمان شاه، اقتصاد جهان، چه در آمریکا و چه در اروپا در انحصار ایران بود، انحصار کانال سوئز مال ایران بود، انحصار آفریقای جنوبی، یعنی دایموند(الماس) در انحصار شاه بود، اقتصاد سومالی مال ایران بود.... ایران داشت به کشورهای چی می گن... رشد کرده دنیا می رسید... شاه در این وضع می خواست رئیس گاردین ها بشود، مثل تزار که می خواست رئیس گاردین ها بشود و خودش و همه فامیلش را کشتند... شاه ایران یک کلوپ آو لایف درست کرده بود که می خواست از طریق آن در تمام دنیا صلح و پیشرفت بوجود بیاید... اون ها هم دیدن جلوتر داره می ره نگذاشتن... گاردین ها وقتی می بینن کسی داره از اون تریتوری خودش، یعنی باندری خودش، یعنی مرز خودش بیشتر می ره نمی ذارن...
.... من گاردین ها رو می شناسم... همه گاردین ها هخا هستند، گاردین ها همه شون هخامنش هستند، البته جز چهار پنج تاشون که اونها دزد دریایی هستند... و من که اون ها را دیدم دزد دریایی بودند... اون ها چند تا رگ بد دارند....
... آمریکایی ها سرباز و ارتش گاردین ها هستند، مثلا آمریکا لشگرکشی می کنه به هائیتی و هائیتی رو آزاد می کنه، ولی خودشون نمی دونن برای چی حمله کردن، چون گاردین ها به اونها نمی گن، چون اونها چهار سال می آن و می رن... هفته پیش گاردین ها به پرزیدنت لایبریا تلفن زدن و بهش گفتن بره، اونم رفت... هیچ کس نمی دونه برنامه گاردین ها چی هست، چون برنامه اون ها زیر 25 سال نیست.
........ من در جوانی ام با گاردین ها کار می کردم... گاردین ها کسی را به عنوان کارمند استخدام نمی کنند، می گردند در دنیا آدم های مخصوص را سلکت می کنند... مثلا آقای بیل گیتس... اینها مدتی دنبالش بودند، اون چون متوجه نبود قبول نمی کرد، تا اینکه براش اتفاقاتی افتاد... یک بار دعوتش کردند به یک مهمانی در بلژیک، به محض اینکه می خواست وارد مهمانی بشود یک کیک خامه ای را زدند توی صورتش و بعد به او گفتند که این کیک خامه ای می توانست چیز دیگری باشد، چی کار کرد؟ بعد از چهار پنج سال قبول کرد و 72 بیلیون چک نوشت برای کمک به آفریقایی ها... گاردین ها کارمند ندارند... از بچگی آدم های موفق را پیدا می کنند و دنبال می کنند..... در تمام دنیا وقتی آدمهایی خیلی پولدار شدند دیگر دلشان نمی خواهد پول جمع کنند، بنابراین می روند دنبال هخا و هخامنش و یا حمایت از حیوانات... من شخصا با گاردین ها سر جریان 1979 که اونها می خواستند شاهنشاهی ایران را از بین ببرند موافقت نداشتم... البته اونها امکان نداره کسی که با اونها 25 سال سابقه داره از بین ببرند... مثل پینوشه در آرژانتین که از اون مواظبت می کنند....
برخورد گاردین ها با هر کسی بستگی دارد به این که مامور اجرا چطور باشد.... مثلا بچه اوناسیس را دزدیدند، غش کرد و مرد. بچه راکفلر را دزدیدند، غش کرد و مرد. شاهزاده ما را هم دزدیدند که کسی خبرش را ندارد... اما بچه مارگارت تاچر را جلوی دوربین دزدیدند ولی مارگارت تاچر کارش را انجام داد و برگشت و بچه اش را ول کردند.
... مثلا در زمان ریگان... مامورین اجرایی گاردین ها طوری تیر می زنند که آدم ها نمی میرند... بستگی به مامور اجرایی دارد،... مثلا در سال های 1990 پنجاه نفر را در اروپا پیدا می کنید که با کیک زدند توی صورت شان... مامور اجرایی آنها فرق می کرد...

بخش سووال و جواب تلفنی با هموطنان

یک پدر و پسر اصفهانی با لهجه غلیظ روستایی: ما منتظریم که شما بیایید و در اصفهان همه منتظرند که در شهر اصفهان از شما استقبال کنند، گوشی دستتان با پسرم هم حرف بزنید...پسر: سلام، من از اصفهان زنگ می زنم، الان آقام با شما حرف زد، ما منتظریم شما بیایین اصفهان... حالا جدا می آیین؟

یک نفر از کویت با لهجه غلیظ روستای: ( یک فحش غلیظ ناموسی می دهد که تلفن سریعا توسط استاد هخا قطع می شود)

یک خانم خانه دار: الهی قربون شکل شما برم که چند وقت شما نبودید....

یک خانم خانه دار و شوهرش: درود بر اهورا پیروز ایران، گوشی دستتون با خانمم حرف بزنید... صدای زن: سلام دکتر! درود بر اهورا پیروز ایران...

یک خانم میانسال از اروپا: همه ایرانی ها توی اروپا نشستن پای تلویزیون که شما رو ببینن، می خواستم بگم خدا پشت و پناه شما، به حق پنج تن که پیروز می شید...
.
یک خانم با لهجه: من از دبی زنگ می زنم، خیلی خوشحالم که روی ماه شما رو می بینم.

یک خانم از نیوجرسی: آقای اهورا! شما دکترای چی دارین؟ ( اهورا: من دکترای آزادی ایران دارم)... اهورا تلفن را قطع می کند...

یک پیرمرد از پاریس: (احتمالا از روی کاغذ می خواند) خبر سلامتی شما موجب خوشحالی کلیه ایرانیان گردید... امید است که برای براندازی رژیم که باعث ظلم و ستم می باشد اقدام کنید... لطفا از شاهزاده رضا پهلوی هم استفاده کنید...

یک نفر از اصفهان با لهجه غلیظ سده ای: آقا می خواستم بگم مردم ایران باور نمی کنن حرف شما رو( اهورا: برای چی باور نمی کنن؟ برین توی کوچه ببینید توی کوچه ها شعار نوشتن در مورد هخا) اصفهانی: ولی آخه چیزی ما ندیدیم .... استاد اهورا تلفن را قطع می کند.

یک زن از ایران: وای! آقای اهورا! اینقدر خوشحالم که صدای قشنگ شما رو می شنوم...

یک زن از ایران:... من خیلی خوشحالم که ایران تا چند هفته آینده آزاد می شود، ولی می خواستم ببینم بعدش چی می شه؟

کورش از فلوریدا( با لهجه غلیظ قاطی روستایی و آمریکایی): مردم از قیافه مضحک ضیاء متنفرند... متاسفانه من نمی تونم همراه شما به ایران بیام و دست چپ شما وایستم... اما من می ترسم که این ملاها به وجود نازنین شما این پدرسگ ها اذیت و آزار کنند و سوء قصد به شما کنند. در این صورت پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور دل شون می گیره و سرشکسته می شن... می خواستم ببینم در ایران بادی گارد شما کیه؟( پاسخ دکتر اهورا: مگر بدن ما چقدر عمر می کنه؟ صدسال، فوقش صد و پنجاه سال، بیشتر که نیست.... دو میلیون نفر از مخالفین این حکومت کشته شدند، یکی هم من...)

یک مرد از سن دیه گو: شما دکتر چی هستید؟( اهورا: دکتر در رشته آزاد کردن ایران) استاد اهورا تلفن را قطع می کند و چند دقیقه به ضیاء آتابای فحش می دهد...

هادی از تهران: خیلی خوشحالم که تصویر زیبای شما را می بینم... شرایط فوق العاده حساس است... داره یه جور بوهایی می آد( اهورا: چه جور بوهایی؟) ...سر چهارراه ها پلیس ایستاده و گیر می ده به موتورسوار ها...الآن همه اینا دارن عجله می کنن برای فروش اموال شون( اهورا: البته می گن بازار راکد هست...) بله، بله، من خودم توی بازار هستم و الآن یک ماهه خرید و فروش متوقف شده... همین الآن دولت داره ده هزار تا بی ام و می فروشن یکی 47 میلیون تومن...یک همچین اتفاقات عجیبی هست... همه جا رو که می بینی آگهی فروش گذاشتند چون دارن همه چی شونو می فروشن و بازار کاملا راکد هست...... مردم ایران مطمئن هستند هرکی بیاد بهتر از اینهاست... چون اینها می خوان کردیت ایرانی رو از بین ببرن... می خواستم ببینم شما هم جزو گاردین ها هستید؟

یک زن از اروپا: من دوباره زنگ می زنم( در حال گریه) آقای اهورا! من می خوام به این حیواناتی که از شما می پرسند که دکتر چی هستید جواب بدم، شما دکتر ما هستید... برادر من داره در زندان اینها شکنجه می بینه و شما برای من و برادرم دکتر هستید ولی برای اونها دامپزشک هستید... اوی! صدای اون تلویزیون رو کم کن، دکتر! شما دکتر ما هستین( زن با گریه گوشی را قطع می کند.( اهورا: واقعا این حیوانات در لس آنجلس دل هموطنان مرا می سوزانند.)

یک جوان پناهنده از دانمارک: من می خواستم ببینم پناهنده ها چطور می تونن با شما بیان ایران؟... پدر من چند دوره نماینده مجلس و عضو شورای شهر بود و اولش با شما مخالف بود، ولی الآن طرفدار شماست و به من گفته با هواپیمای شما برم ایران... پدرم می تونه از هشتپر حداقل پونصدهزار نفر بیاره تهران برای جشن گرفتن یا در همون هشتپر جشن بگیرن... شما بفرمایین چی کار کنیم؟

یک مرد با لهجه جواد: مرگ بر جمهوری اسلامی! آقا هخا! اولندش نذارین کسی به آقا ضیاء اهانت کنه... بعد یه سری خبرهای دست اول دارم در مورد زیر خاکی هایی که اینا دارن با خودشون می برن... اینجا نمی تونم بگم، ما باید زیرخاکی ها رو از اینا بگیریم.

چند جمله قصار از استاد اهورا پیروز یزدی:

من روز ده اکتبر در میدان شهیاد شادی خواهیم وزید تا ابد

سمپاچی مزدوران ملاهای ظالم در لس آنجلس مخصوصا در ان آی تی وی...

اون هایی که بهائی هستند نمی دونم چرا افتادن به جان من و فامیل من....

پاسداران در این چند روز مرزها را بسته اند

بسیاری از آنها کشور را خارج شدند

مخالفان ما دو تا ملا هستند، البته دو تا ملا نیستند، بلکه هفت تا ملا هستند

خواهران ما اجاره داده شدند به عرب ها

من نماینده و سخنگو ندارم.

برای رفتن ما به ایران به من می گن هشتاد درصد کارها انجام شده، حالا فرض کنید پنجاه درصد انجام شده باشه

بعد از اینکه ما آمدیم ایران شش میلیون تاجر از خارج می آن و با خودشون هر کدوم چیزی می آرن

حتی مرتاض های هندی که قطار را نگه می دارند هم می دانند که 28 سپتامبر جمهوری اسلامی نخواهد بود.

غلط نامه هخا یا هخانامه

( با توجه به اینکه لازم است هموطنان اغلاط زیر را برای توجه عمیق به نکات مهمی که استاد هخا می گوید تصحیح کنند، هر روز غلط نامه هخا منتشر می شود.) بعد از رفتن به ایران غلط نامه دیگر منتشر نمی شود. موارد زیر در سخنان استاد اهورا در روزهای 16 و 17 سپتامبر یافته شده است:

همسایه هان غلط است، همسایگان درست است

نماینده ای داشت غلط است، نمایندگی داشت درست است

اون ظالمان دمونستریشن بهشون شده باشه غلط است، به آن ظالمان اعتراض شده باشد درست است.

اونا می گن شما خانم ها شهادت و وکالت و رسالت نمی تونید بدید غلط است، اونا می گن شما خانم ها نمی تونید شهادت بدید و نمی تونید وکیل بشید و زن نمی تونه به رسالت برسه درست است.

از طریق آرامش بودن کارکردن غلط است، هر چه فکر کردم نفهمیدم چی درست است.

ولادیمیر پوتن(pooten ) غلط است، ولادیمیر پوتین درست است

این شکنجه برها غلط است، این شکنجه گرها درست است.

خرد(kharad) غلط است، خرد(kherad) درست است.

هیات نظار مثل اهرم هستند غلط است، هیات نظار مثل هرم هستند درست است. عده ای در راس اهرم قرار می گیرند غلط است، عده ای در راس هرم قرار می گیرند درست است.

غیور ghoyoorغلط است، غیورghayoor درست است

بوشیر(Bushair ) غلط است، بوشهر(Bushehr) درست است

خواهران ما به کارهای ناباب گماشته شدند غلط است، خواهران خودت به کارهای ناسالم پرداختند درست است.

با توجه به اهمیت لغتنامه و غلطنامه هخا، تا روز سفر آقای دکتر اهوراپیروز خالقی یزدی هر روز تا هنگام سفرمان به ایران این لغت نامه را می خوانید.

ضمنا به زودی اطلاعیه بسیار مهم اشو هخامنش آریوبرزن را در همین صفحه خواهید خواند.