دیروز شریعتمداری در کیهان راه حلی برای اجماع اصولگرایان برای رسیدن به یک نامزد مشترک پیشنهاد کرد. حسین شریعتمداری در کیهان چنین نوشت: چهار نامزد اصولگرا را براي 48 ساعت در يك مسجد زنداني كنند و اجازه ندهند هيچيك از اطرافيان آنها با آقايان كمترين تماسي داشته باشند، شايد اين 4چهار نامزد اصولگرا در خلوت خود با خدا، و دوري از اطرافيان خويش، ضرورت وحدت روي يك كانديداي واحد را درك كنند و از پافشاري غيرقابل توجيه براي باقي ماندن تا آخر خط، كه نتيجه آن شكست قطعي اصولگرايان است دست بردارند. البته برخلاف برخي از زندانيان، در زندان شما از موبايل و ملاقات حضوري و مرخصي و غيره خبري نيست، چون قرار است در آن 48 ساعت با هيچكس غير از خودتان و خداي خود ارتباطي نداشته باشيد.
باتوجه به این راه حل، حالات زیر از آنچه در مسجد اتفاق خواهد افتاد پیش بینی می شود.
روش اول: استدلال برای رسیدن به وحدت نظر
در این روش لاریجانی شروع می کند به استدلال کردن و می گوید: ببینید برادران! اگر بخواهیم در یک دستگاه فلسفی غایت گرایانه بنگریم، برای اینکه استعداد یکی از ما چهار از قوه به فعل دربیاید، مستقلات عقلی باید شاهد استغنای مستدل برای اجماع موکد باشد، و این فی حد ذاته به مقام تحقق در نمی آید مگر اینکه ربط وثیقی با نظر مقام ولایت داشته باشد، در اینجا اغوای به جهل افاده نمی کند، بنابراین چون جمع مرکب موکد مفردات کثرت دارد بر جمع مفردات غیر مرکب شما سه نفر باید به نفع من کنار بروید.
بعد از نیم ساعت که حرف می زند، هیچ کدام از آن سه نفر منظورش را نمی فهمند. رضایی به قالیباف می گوید: حاجی! تو که رئیس کمیته اماکن بودی و این روشنفکرا رو می شناسی، ببین این چی می گه. قالیباف برای اینکه منظور لاریجانی را بفهمد شروع به بازجویی او می کند، در نتیجه لاریجانی ده کیلو از وزنش را از دست می دهد و اقرار می کند که حق با قالیباف بوده و او چون از ستاد هاشمی پول گرفته است نامزد انتخابات شده است. قالیباف هم اعلام می کند که باید نظرسنجی کنند، بعد لاریجانی و قالیباف به قالیباف رای می دهند، اما وقتی نتیجه نظرسنجی را بررسی می کنند، می بینند که 84 درصد به احمدی نژاد رای داده اند. بعد آنها تصمیم می گیرند با خدا مشورت کنند، شریعتمداری در مسجد حاضر می شود و اعلام می کند که لاریجانی باید باقی بماند و آن سه نفر دیگر انصراف دهند. در نتیجه لاریجانی نامزد اصولگرایان می شود.
روش دوم: ذوب در ولایت
چهار نامزد انتخابات به این نتیجه می رسند که هرکس بیشتر در ولایت ذوب شود باید رئیس جمهور شود. در نتیجه شروع می کنند به ذوب شدن.
احمدی نژاد همان اول شروع می کند به ذوب شدن، بعد چون نمی تواند جلوی خودش را بگیرد، محو می شود.
محسن رضایی هر کاری می کند نمی تواند ذوب شود، در نتیجه قالیباف او را ذوب می کند.
لاریجانی و قالیباف باقی می مانند و شروع می کنند به حرف زدن. قالیباف می گوید: خودت ذوب می شی یا ذوب ات کنم؟ لاریجانی می خندد و می گوید: عمرا! ما خودمون ده سال توی صدا و سیما مدیر ذوب آهن بودیم و ملت رو ذوب می کردیم.
در همین موقع دیوار مسجد فرو می ریزد و یک کامیون نیروی انتظامی وارد می شود و تصادفا می خورد به دولت امید و هوای تازه و لاریجانی به شهادت می رسد. قالیباف نامزد اصولگرایان می شود.
کی از همه خوش تیپ تره؟
قرار می شود هر کسی که بیشتر جذاب باشد و برای مردم قابل قبول باشد نامزد شود. به همین دلیل اول قالیباف می نشیند روبروی آن سه نفر دیگر و آن سه نفر به قالیباف خیره می شوند. لاریجانی می گوید: عجب جیگری یه! رضایی می گوید: باقر؟ تویی؟ احمدی نژاد می گوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و سرش را پائین می اندازد.
بعد لاریجانی روبروی سه نفر دیگر می نشیند و هر سه نفر به او خیره می شوند. رضایی می گوید: خب، که چی؟ قالیباف می گوید: برو کنار بذار باد بیاد. احمدی نژاد می گوید: نور ایمان در قیافه ات نمی بینم.
بعد رضایی روبروی آن سه نفر دیگر می نشیند و هر سه به او خیره می شوند. لاریجانی می گوید: وای! چرا دماغت اینطوری یه؟ قالیباف می گوید: وای! چرا چشمات اینطوری یه؟ احمدی نژاد گریه می کند و می گوید: یاد شهید همت افتادم.
بعد احمدی نژاد روبروی آن سه نفر می نشیند و هر سه نفر به او خیره می شوند. در نتیجه هر سه نفر سکته می کنند و می میرند و احمدی نژاد با موفقیت از مسجد بیرون می آید و نامزد اصولگرایان می شود.
روش در نظر گرفتن خدا
قرار می شود این چهار نامزد خدا را در نظر بگیرند.
لاریجانی خدا را در نظر می گیرد، بعد از چند دقیقه غش می کند و حالش خراب می شود و از مسجد بیرون می آید و انصراف می دهد و خودش را می کشد.
محسن رضایی خدا را در نظر می گیرد، در نتیجه با عصبانیت لگدی به قالیباف می زند و انصراف می دهد و از مسجد بیرون می رود و به جبهه می رود، اما می بیند کسی در آنجا نیست.
احمدی نژاد خدا را در نظر می گیرد. در همان لحظه به شهادت می رسد.
قالیباف هر کاری می کند نمی تواند خدا را در نظر بگیرد، در نتیجه کاندیدای اصولگرایان می شود.
روش در نظر گرفتن سابقه
قرار می شود هرکسی که فساد مالی داشته باشد انصراف بدهد و هرکسی کمتر فساد مالی دارد باقی بماند.
قالیباف نگاهی به محسن رضایی می کند، در نتیجه محسن رضایی سرش را پائین می اندازد و انصراف می دهد و از مسجد بیرون می رود.
لاریجانی نگاهی به قالیباف می اندازد و می گوید: لازمه چیزی بگم؟ قالیباف در حالی که خجالت کشیده است، می گوید: نه. و انصراف می دهد و از مسجد بیرون می رود.
لاریجانی و احمدی نژاد روبروی هم می نشینند و به چشمان هم خیره می شوند. لاریجانی بعد از چند دقیقه که به چشمان احمدی نژاد خیره می ماند، می گوید: من فکر می کردم خیلی پررو هستم، ولی تو واقعا پررویی. و انصراف می دهد و از مسجد بیرون می رود.
در نتیجه احمدی نژاد نامزد اصولگرایان می شود.