گروه سياسى _ محمدجواد روح: جمعه شب، پس از پايان دومين جلسه سخنرانى «محسن كديور» در كانون توحيد، مجرى مراسم قبل از آنكه به طرح پرسش هاى حاضران بپردازد، رو به كديور كرد و گفت: «سخنرانى هاى شما و نيز ديگر چهره هاى جريان نوانديشى دينى در شب هاى رمضان امسال در اينجا، تفاوت عمده اى با سال هاى قبل داشت و آن، اين بود كه سال هاى قبل عمده حرف و سخن ها بر سر نقد و نفى الگوهاى ديگر بود اما امسال سخن شما در جهت تبيين و معرفى الگويى از زندگى بود كه جريان روشنفكرى دينى به دنبال آن است. اين نشان مى دهد كه شما هم دريافته ايد جامعه ما مدت ها است از الگوهاى سنتى ديگران گذر كرده و نياز به الگوهاى جديدى دارد. سخنان امسال شما گام مهمى به جلو بود.» چند جمله اى كه از مجرى مراسم نقل شد، تصويرى كامل از فضاى سخنان كديور در شب هاى پنجشنبه چهاردهم و جمعه پانزدهم آبان ماه در كانون توحيد ارائه مى كند. كديور _ همان طور كه مجرى مراسم گفت _ سخنانش را به ارائه تصوير و الگويى از «سبك زندگى مومنانه» اختصاص داد تا فارغ از الگوهاى معارض و رقيب، تعريف و توصيف الگوى مطلوب روشنفكرى دينى را براى مخاطبان بگويد. كديور خود نيز چند بارى در سخنانش بر اين نكته پاى فشرد: «ما در اينجا كارى به زندگى ديگران نداريم. بگذار آنها خودشان براى خودشان تصميم بگيرند و ما هم از دين خودمان بحث كنيم و نه دين ديگران.» البته او كنايه اى هم اضافه مى كند: «گرچه آنها بيش از آنكه از دين خود بگويند، از دين ديگران گفته اند و چون تمامى وقت خود را صرف ايراد گرفتن از ظواهر زندگى ديگران كردند، از دين و زندگى خود غافل شده اند و لابد كديور و ديگر نوانديشان دينى نمى خواهند در فضاى موجود كه بلندگوها و تريبون هاى اندكى براى طيف هاى سياسى و فكرى همسو با آنان مانده است، همين بضاعت اندك را به بحث و گفت وگو و نقد و نفى ديگران اختصاص دهند. آنچه كديور گفت و آن سخنان كه بيان كرد، البته بر سبيل اتفاق نبود. چه، پيش از او «عليرضا علوى تبار» نيز در همين كانون توحيد و در اولين شب مراسم به جاى نقد سنت گرايان و بنيادگرايان به دفاع و تعريف از الگوى اصلاح طلبان دينى در خصوص «معنا دارد كردن زندگى» پرداخته بود و گفته بود كه نقد و نفى سبك هاى ديگر ديندارى كافى است و اكنون زمان ارائه الگوى جايگزين نوانديشان است. گويى علوى تبار مقدمه و ديباچه اى گشوده بود تا از طريق آن، كديور وارد متن شود و با ارائه الگويى تحت عنوان «سبك زندگى مومنانه» نشان دهد كه روشنفكرى دينى چگونه زيستن را مى پسندد و مى طلبد. اما در كنار اين رويكرد كه مى توان آن را با صفت «استراتژيك» توصيف كرد، سخنان كديور بر دغدغه هايى چند نيز استوار بود.او خود يكى از اين دغدغه ها را شرح داد: «در گفت وگو با برخى جوانان به اين مسئله برمى خورم كه گويى براى آنان «ايمان دينى» امرى مهم نيست و امور ديگرى هستند كه بايد اهميت را در آنها جست. در حالى كه من فكر مى كنم اهميت ايمان از آن مسائل بيشتر است.» او با مثالى گفته اش را تكميل مى كند: «اگر در ميان حاضران همين جلسه بپرسند كه چه مولفه هايى شما را از ديگران (مخالفان سياسى و فكرى تان) جدا مى كند؟ فكر مى كنم همه بگويند كه اعتقاد ما به مردمسالارى و حقوق بشر. البته اين حرف غلطى نيست اما سخن من اين است كه آيا براى رسيدن به يك زندگى سعادتمند، اين دو ضابطه شرط لازم و كافى است؟ آيا كشورهايى كه در آن مردمانشان دغدغه دموكراسى و حقوق بشر را ندارند، هيچ گمشده اى در زندگى شان نيست؟» اين حرف ها به يك اعلام موضع انجاميد: «برخى پنداشته اند دموكراسى و حقوق بشر، اكسيرى براى همه دردها است. در حالى كه چنين نيست. صرف دموكراسى و حقوق بشر نمى تواند جلوى تجاوز به بسيارى از مسائل را بگيرد. بلكه به برخى تضمين هاى وجودى و درونى نياز داريم تابه انسان لجام گسيخته مهار بزند» و روشنفكر دينى اين وجودى و درونى» را در دين مى يابد و آن طور كه كديور در سخنرانى دو جلسه اى اش تشريح كرد، با «سبك زندگى مومنانه» ممكن مى شود. سبكى كه در تعارض با سبك زندگى كافرانه و غيردينى (لائيك يا سكولار) و نيز در رقابت با سبك هاى زندگى اخلاقى، معنوى و عارفانه قرار دارد. سبك هاى رقيبى كه گرچه همگى به دنبال يافتن همان تضمين هاى درونى و وجودى براى انسان هستند، اما الزاماً ريشه در ايمان ندارند و مى توانند مبنايى عرفى و غيردينى هم داشته باشند.پس از اين مقدمات، كديور طى دو شب ۱۱ مولفه را به عنوان ويژگى هاى سبك زندگى مومنانه براى مخاطبان پرشمار سخنرانى اش تشريح كرد. «اختيار»، «تعقل»، «ايمان به غيب»، «خدامحورى»، «هدفدار بودن جهان»، «رجا، اميد و توكل»، «آرامش، طمانينه و سكينه»، «عشق و محبت»، «نشاط و شادمانى»، «عدالت طلبى» و «احسان و انفاق» سرفصل هاى اين ۱۱ مولفه بودند. در اين ميان، كديور به دو مولفه نخست يعنى اختيار و تعقل بيشتر پرداخت. به گونه اى كه ۹۰ درصد وقت سخنرانى جلسه اول خود را به اين دو مولفه اختصاص داد و در مقابل ۹ مولفه ديگر را در جلسه دوم و به شكلى كوتاه و فشرده مورد بررسى قرار داد. اما تكيه كديور بر اين دو مولفه كه وجهه اى سياسى تر به سخنان مذهبى و فلسفى اش مى بخشيد، بى دليل نبود. اظهارات كديور در بخش «اختيار»، تمايز نگرش هاى جريان روشنفكرى دينى با جريان هاى سنتى و بنياد گرا را نشان مى داد و بحث او درباره عقل خود بنياد كه ذيل بررسى مولفه «تعقل» انجام شد، تمايز روشنفكرى دينى با گرايش هاى سكولار مدرن را آشكار مى ساخت.كديور در بحث خود پيرامون اختيار گفت: «زندگى مومنانه يك زندگى اختيارى است. سبك زندگى مومنانه با تحميل جور درنمى آيد. چرا كه مى توان ظواهر زندگى دينى را به افراد تحميل كرد و از جمله لباس و قيافه آنها را تغيير داد و يا آنها را به انجام امورى وادار كرد، اما با ايمان كردن افراد و جامعه از طريق زور و تحميل محال است.» او با جمله اى كوتاه موضعش را تقويت كرد. «ايمان چونان عشق است. مگر مى توان به زور عاشق شد؟ البته با زور مى شود عشقى ظاهرى داشت و ازدواج كرد، اما عشق واقعى، با تحميل ممكن نمى شود. مى توان اعمال دينى را نيز به زور به جا آورد. اما هسته ايمانى آن عمل با زور سازگار نيست.» كديور مولفه اختيار را چنان مهم دانست كه آن را وجه مميزه سبك زندگى مومنانه با سبك زندگى رياكارانه خواند و گفت: «زندگى رياكارانه نه تنها ايمان نيست كه ريا، خوره و موريانه ايمان است.» رئيس انجمن دفاع از آزادى مطبوعات كه در اين سخنرانى محور و مبناى استنادات خود را بر قرآن كريم متمركز كرده بود، به آيه «لااكراه فى الدين، قد تبين الرشد من الغى» در سوره بقره اشاره كرد و گفت: «اين گفته خداوند كه اجبارى در دين نيست، امرى استمرارى است يا ابتدايى؟»
او اين پرسش را از آن جهت طرح كرد كه به گفته خودش، «سنت گرايان حق انتخاب دين را فقط يك بار براى انسان قائل هستند و اگر كسى به خواست خود خواست تا از دين خارج شود حكم به ارتدادش مى دهند در حالى كه روشنفكران دينى، حق انتخاب آزادانه دين را به طور دائم براى انسان محفوظ مى دانند و اين حق را به او مى دهند كه هر زمان خواست به هر آئينى درآيد، گرچه آئينى ناحق باشد.»كديور در بحث خود پيرامون مولفه تعقل نيز به آياتى از قرآن استناد كرد و براساس آن تصريح كرد: «احدى نمى تواند بگويد كه مومن جايز است متعبدانه و غيرمتعقلانه امرى را بپذيرد.» او سپس به تبيين جايگاه عقل در نزد روشنفكران دينى و مقايسه آن با نگاه حاكم بر مدرنيته پرداخت و گفت: «يكى از ويژگى هاى مدرنيته اين است كه كسى وارد دنياى مدرن مى شود كه حاكميت بلامنازع عقل را بپذيرد و هيچ منبعى را وراى عقل به عنوان منبع شناخت نشناسد.» كديور در اين مسئله تشكيك كرد و گفت: «سبك زندگى مومنانه تا آنجا با عقل خودبينى و مدرنيته همراه است كه گزينه هاى اثبات پذير از سوى عقل (خرد پذير) را بپذيرد و گزاره هاى ابطال پذير از طرف عقل (خرد ستيز) را مردود كند. اما در كنار آن، مومن به گزاره هايى اعتقاد دارد كه نه از طرف عقل اثبات و نه ابطال مى شود.» او گفت كه اين گزاره ها، «وراى عقل» و بنابراين «خردگريز» هستند كه از جمله آنها اعتقاد مومنين به عالم غيب يا بركت يا رجعت است.
اما در كنار اين بحث ها كه تا حدودى نظرى بود كديور در پاسخ به پرسش يكى از حاضران حرف هاى عملى ترى از سياست زد تا از مداخله دين در حوزه عمومى البته تحت تاثير ضوابطى _ دفاع كرده باشد. كديور در پاسخ به يكى از مخاطبانش كه از او پرسيد: «آيا اگر دين وارد عرصه عمومى شود، سلب كننده آزادى ديگران نيست؟» گفت: «اگر ورود و نيز خروج دين از عرصه عمومى دموكراتيك باشد، سلب كننده آزادى هيچ گروهى نيست.» كديور تصريح كرد: «اينكه ما بگوييم ورود دين به عرصه عمومى مخالف آزادى است، يك تابوى مدرن است. چرا كه ما از منظر دموكراتيك هيچ استدلالى نداريم كه چطور اكثريت يك جامعه مسلمان حق ندارند قوانينى را بخواهند و جامعه اى را بطلبند كه طبق موازين دين خودشان باشد.» سخنران مراسم كانون توحيد تاكيد كرد كه «قرائت انسانى»، رحمانى و اقناعى از دين»، برخلاف قرائت استبدادى، مخالف آزادى نيست و روشنفكران دينى بايد در جهت تعريف و تبيين بهتر اين قرائت برآيند. قرائتى كه از گفته ها كديور برمى آيد كه جزء حاكمان و سنت گرايان منتقد جامعه نيز هست. چنان كه در ميانه سخنرانى از مخاطبانش پرسيد: «به راستى ما چرا به جاى توكل به خدا، بيشتر از طريق توسل به مقربينش مى خواهيم شفاعت پيدا كنيم و بيش از «ياخدا»، «ياعلى» و «يا ابوالفضل» مى گوييم؟» كديور البته قبول دارد كه پذيرش مطالبى نظير آنچه او مى گويد براى جامعه و جوانانش راحت نيست. اما با استناد به پژوهش هاى آمارى و ميدانى مى گويد: «ميزان باور ايمان دينى در جامعه ما كم نشده. جوانان ما هنوز از مومن ترين جوانان جهان هستند. اين بازار ايمان نيست كه سرد شده، بلكه مراسم رسمى است كه با اقبال مواجه نمى شوند وگرنه مگر ميزان شركت مردم در اماكن و مراسم مذهبى غيررسمى نظير همين كانون توحيد يا حسينيه ارشاد كمتر از پيش از انقلاب شده؟» جمعيتى كه به ويژه پنج شنبه شب در كانون توحيد پاى سخنان كديور نشسته بودند و حتى در كريدور و ميان صندلى ها به سخنانش گوش مى دادند. نشان مى داد كه اقبال به دين نوانديشان و سبك زندگى مورد نظر آنان، هنوز آنقدر هست كه بتوان بر آن سرمايه گذارى كرد و انگيزه اى داشت كه طرحى نو درانداخت.