اواخر سال تحصيلي 83-82 زمزمه هايي مبني بر استعفاي دكتر شهر تاش كه سياستهاي علمي و فرهنگي وي مورد انتقاد جدي اكثريت قريب به اتفاق اساتيد و گروه هاي مختلف دانشجويي بود به گوش مي رسيد. ديري نگذشت كه وي استعفا داد و به دنبال آن وزارت علوم براي اولين بار دركشور تصميم گرفت رئيس دانشگاه را از طريق انتخابات بين اعضاي هيئت علمي انتخاب كند. اما اين شيوه خيلي هم دموكراتيك نبود. چرا كه هيئت علمي 4 نفر را برمي گزيند و وزير از ميان اين چهارنفر يك نفر را به مدت سه ماه به سرپرستي دانشگاه انتخاب مي كند و درصورت تأييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي به رياست منصوب مي شود.
درانتخاب فوق 4نفر از اساتيد حائز اكثر آرا شدند: دكتر برخورداري، دكتر سليماني، دكترصالحي ودكتر غلامي، جالب آن بود كه اساتيد فوق از نظر گرايشهاي سياسي و سياستهاي فرهنگي(كه اتفاقاً يكي از ملاكهاي اصلي انتخاب رئيس است) در وضعيتهاي كاملا متفاوت قرارداشتند كه حكايت از تنوع آراي اساتيد داشت. در ادامه وزير علوم، دكتر صالحي را (علي رغم عدم كسب اكثريت آرا دربين چهارنفر) به رياست برگزيد، حالا اينكه ملاك انتخاب ايشان چه بوده خدا مي داند.
برخي مقدمات كه منجر به حوادث هفته گذشته در دانشگاه علم و صنعت شد، كه توسط كميته پي گيري مطالبات دانشجويي به رشته تحرير درآمده، به شرح زير است:
تأسيس اتحاديه اسلامي اساتيد كه به لحاظ سياسي وابسته به حزب مشاركت است.
از تابستان 83 خود را درپشت ميز رياست دانشگاه ديد و از همان زمان شروع مسئوليت ايشان برنامه هاي تحريك آميز و بعضا مذهبي و غير اخلاقي در دانشگاه افزايش يافت .
دراوايل سال جاري تريبون آزادي توسط شوراي صنفي و با حضور دكتر صالحي صورت گرفت كه درواقع فضايي بود براي جولان دادن و فضاسازي طيف علامه انجمن براي رسيدن به ساختمان انجمن و نيز زمينه سازي براي سياست هاي لمپنيسم فرهنگي شوراي صنفي و توهين به دانشجويان مذهبي با بكاربردن الفاظي نظير «فاشيست» و «متحجر».
جالب آن بود كه دراين برنامه دركنار توهين ها و بي احترامي ها، درموارد متعددي از دكتر صالحي داشت.
با پايان تريبون آزاد مرحله دوم آلوده سازي عليه مديريت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه از يك سو و حمله عليه نيروهاي ارزشي دانشگاه از يك سوي ديگر آغاز شد. بازيگران اين مرحله چند نشريه عمده بودند كه در رأس آنها روزنامه آرمان و نشريه ديوار قرار داشت. توهين ها و ارزش شكني ها و گسترش فضاي بي بند و باري فرهنگي در اين نشريات (به خصوص نشريه ديوار كه قلم از بيان مطالب آن شرم دارد) چند نمونه آن در پيوست اين گزارش آمده است.
اما به اختصار به بعضي از عناوين مقاله هاي توهين آميز روزنامه آرمان كه در ترم جاري منتشر شده است، اشاره مي شود.
مقاله هاي:
¤ «ويران گران آبادگر» و «رل دولت در خيمه شب بازي حكومت» كه در آن توهين به نظام به خصوص شخص رهبري بود (شماره 8)
¤ «حجاب لفافه اي از سلايق» كه در آن به تحريف احكام فقهي حجاب پرداخته شده است. (شماره 9)
¤ «تضعيف تدريجي دولت» كه سخنراني حاتم قادري در اردوي دفتر تحكيم وحدت بوده كه حاوي موارد متعددي از توهين به مقدسات شيعه و القاي ناتواني شيعه دراداره حكومت مي باشد . (شماره 11)
¤ «امر به معروف با چاشني وقاحت» كه در آن به شكل بيشرمانه اي به يكي از اساتيد متعهد دانشكده عمران توهين شده است. (شماره 11)
¤ «مصداق مردم ستيزي در پوشش تزوير» (شماره 14)
¤ «جنگ هاي پوشالي - تفنگ هاي خالي - ارتش بيفايده» كه ماحصل آن تشويق به براندازي است. (شماره 16)
و موارد مشابه بسيار ديگر.
در واقع اين نشريات با انتشار مطالب خلاف واقع و شانتاژ خبري و دروغ پردازي عليه طيف مذهبي دانشگاه روزبروز زمينه ناآرامي و ايجاد اختلاف را فراهم مي كردند. نكته قابل توجه آنكه اين نشريات حتي در مواردي هم از احتمال اغتشاش و درگيري در دانشگاه در آينده خبر مي دادند. به نظر مي رسد كه انتشار نشريات دانشجويي در دانشگاه كه يك تفكر افراطي را دنبال مي كنند و مرتب بدون هيچ واهمه اي به اساتيد اصولگرا توهين مي كنند (مقاله هايي در توهين به دكتر صالح زاده، دكتر علي احمدي ، دكتر سليماني، دكتر معيني، دكتر چلداوي، دكتر بيسادي و...)، ارزشها را به سخره مي گيرند، برضد اسلام و نظام اسلامي مطالبي را بيان مي كنند و با نشر مطالب ضد اخلاقي و حتي جنسي سعي در آلوده كردن فضاي دانشگاه را دارند، جز با پشتوانه مديريت دانشگاه ممكن نمي باشد. شاهد بر اين مدعا عدم واكنش مديريت در قبال اعتراض گسترده خصوصي و علني دلسوزان فرهنگي در مورد اين مسائل به ايشان مي باشد.
از جمله اقدامات صورت گرفته در سال جاري مي توان به برگزاري مراسم غيرقانوني يادبود شهيد داوود كريمي از سوي آنها اشاره كرد. مجوز اين مراسم بدون تشكيل هيئت سه نفره نظارت و با مسئوليت شخص دكتر صالحي صادر شد كه در آن مراسم از افرادي چون هادي قابل، هاشم آغاجري، كديور، فرزند آقاي منتظري و... دعوت شده بود. اين مسئله باعث اعتراض افراد و تشكل هاي مختلف بالاخص بسيج اساتيد به استفاده ابزاري از نام شهدا براي مقاصد سياسي شد كه طي بيانيه اي خواستار لغو اين برنامه شدند. اما به اعتراض آنها ترتيب اثر داده نشد.
جالب اين بود كه در ورودي مراسم شخصي را گمارده بودند كه از ورود افراد منسوب به طيف مذهبي دانشگاه به مراسم جلوگيري كنند (!).
از اقدامات غيرقانوني ديگر رياست دانشگاه اعطاي مجوز به همايش تحت عنوان «انتخابات 84» بود كه بازهم بدون طي مراحل قانوني و ازطرف شخص ايشان بود.
در همين روز تبليغات وسيع در سطح دانشگاه در مورد روز دوم همايش با حضور مصطفي تاج زاده و ابراهيم يزدي سركرده گروهك غيرقانوني و مطرود نهضت آزادي- شروع شد. دوشنبه شب افراد برگزاركننده همايش تا نيمه شب درخوابگاه مشغول پخش اطلاعيه اي بودند با اين موضوع كه «فردا قصد به هم زدن مراسم را دارند.» شنيده شد كه ستاد بحراني هم به عنوان محافظت از اين مراسم تشكيل دادند و وسايلي چوب و ميلگرد را در آمفي تئاتر جاسازي كردند. اين كارها باعث ايجاد فضاي ملتهب در دانشگاه در روز سه شنبه گرديد.
مراسم آنها تا ظهر و بدون هيچگونه درگيري انجام شد.
دربين نماز ظهر و عصر همان روز حاج آقا نجفي با سخنراني درمسجد به انتقاد شديد از وضعيت فرهنگي دانشگاه و مديريت نادرست و سياست هاي فرهنگي دانشگاه پرداخت. گوشه هايي از سخنراني ايشان بدين شرح مي باشد:
«شرمم مي شود كه دراين نشريات ابتذال جنسي به وفور است. من عرضم اين است كه آقاي عزيز! شما كه ازطرف جمهوري اسلامي هستيد، مسئوليت داريد، بايد پاسخگو باشيد، چطور اجازه مي دهيد كه پول بيت المال در روند ابتذال جنسي در دانشگاه هزينه شود؟ آيا اين عدالت است؟... دانشگاه نياز به آرامش دارد دانشگاه محيط علم است. قداست دارد. هيچ مكاني مقدس تر از محيط هاي علمي نيست. حالا در اين دانشگاه بايد اينقدر ابتذال وجود داشته باشد؟... بهتر نيست كه به استاد توهين نشود؟ بهتر نيست كه ما بچه معصوم را به گونه اي تربيت كنيم كه خدا را دوست داشته باشد؟ بهتر نيست كه اين ارزشهاي انقلابي و ديني حاكم بشود؟ به خاطر كسي كه عزت براي ما آورد بايد صبر و تحمل كنيم... كدام دانشگاه است كه اين امكانات را در اختيار ابتذال بگذارد؟ اين نشريات از كجا پولش درمي آيد؟ مقاله در آن نشريات دارند كه به مباني شيعه توهين مي كنند. آزادي؟ آزادي براي اينكه به امام(ع) و پيغمبر توهين شود؟ عرض مي كنم مي گويم شوراي عالي انقلاب فرهنگي! عزيزان من آيا نداريد كسي را بفرستيد كه ببينيد دراين دانشگاه چه مي گذرد؟...»
سپس يكي از دانشجويان از نمازگزاران دعوت كرد تا در اعتراض به فعاليت هاي ضداسلامي صورت گرفته با حمايت رياست دانشگاه درسال جاري، به صورت آرام بعد از نماز عصر درمراسم زيارت عاشورا درمقابل ساختمان رياست شركت كنند و با توجه به وضع ملتهب دانشگاه به هيچ وجه بهانه درگيري به افراد آشوب طلب را ندهند. درهمين حين عده اي از دانشجويان به صورت خودجوش به طرف ساختمان رياست رفته بودند و با دكتر صالحي درحال خروج ازساختمان مواجه شده بودند و از وي خواسته بودند تا به سؤالات آنها پاسخ دهد و وي از اين امر امتناع كرد و با بيان اينكه «شما كه هستيد كه من به شما پاسخ دهم» دانشجوي سؤال كننده را هل داد. دانشجويان هم با زدن حلقه به دور وي مانع از حركت او شدند. درمقابل انتظامات وارد عمل شده سعي در پراكنده كردن دانشجويان كرد، با مقاومت آنها مواجه شد. همين مسئله جو ملتهبي را بوجود آورد و باعث شد دانشجويان دريك تصميم غيرمنطقي و غيرمنتظره وي را تحت الحفظ به خارج از دانشگاه منتقل كنند. ازطرف ديگر مقارن با خارج كردن دكترصالحي نماز عصر تمام شده جمعيت با خارج شدن ازمسجد خبر بيرون بردن دكتر صالحي را شنيدند. بدين صورت بود كه حركت اعتراض آميز از مسير اصلي خود منحرف شد.
دانشجويان در يك اقدام غير منطقي تصميم گرفتند وي را به وزارت علوم برده و تحويل دهند.
همزمان با خروج اين عده، تعدادي از دانشجويان به سر كردگي خسروي ( مدير مسئول نشريه آرمان ) در محوطه دانشگاه تجمع كردند و با سردادن شعار «مرگ بر فاشيست» و خواندن سرود يار دبستاني من به سمت سوله بسيج حركت كردند و با ميل گرد و باتوم (كه به صورت برنامه ريزي شده آماده كرده بودند به سوله حمله كرده و با خردكردن شيشه ها و شكستن در وارد سوله شده، به تخريب اموال بيت المال پرداختند.
با ملتهب شدن بيشتر فضا، مهدي پوررحيم از فعالان طيف علامه انجمن به مسجد آمد و از بلندگوي مسجد اعلام كرد: حمله به سوله توسط تعدادي از اوباش دانشجونما صورت گرفت و موردتأييد او و دوستانش نمي باشد. وي اضافه كرد بعضي از اينها كساني هستند كه به هيچ چيز اعتقادي ندارند.
هنگام خروج پوررحيم از مسجد دربرابر ديدگان همه هادي شاكر، از حمله كنندگان به سوله، فرياد زد: آقاي پوررحيم! شما همان فردي هستيد كه تا ساعت 3صبح براي حمله به سوله جلسه گذاشته بوديد، پوررحيم نيز پاسخ داد: دروغ مي گوييد شانتاژ مي كنيد... (قضاوت با خودتان).
سپس مهاجمين درمقابل سوله تجمع كردند و محركين اصلي اين غائله در سخناني بيرون راندن سرپرست دانشگاه را به بسيج دانشجويي منتسب كردند و اعلام كردند از اين پس بسيج دانشجويي را منحل اعلام مي كنيم!
درهمين حال، حجت الاسلام نجفي نيما بلوكيان و مصطفي خسروي را درمسجد به حضور پذيرفتند و ضمن محكوم كردن تمامي فعاليت هاي خشونت آميز و غيرقانوني، انتساب آنها را به خود و بسيج دانشجويي رد كردند و از آنها خواستند كه به تجمع خاتمه دهند كه موردقبول آنها قرارنگرفت و از مسجد خارج شدند و پس از بازگشت به جمع تجمع كنندگان به دروغ اعلام نمودند كه حاج آقا نجفي گفت: «من صالحي را قبول نداشتم و ندارم و نبايد او به داخل دانشگاه برگردد» و با اين حرف ضمن تحريك مضاعف معترضين، موجب حركت آنها به سمت مسجد و تجمع آنها در مقابل مسجد شدند واعلام كردند تا زمان برگشت دكتر صالحي به دانشگاه در مقابل مسجد تحصن مي كنند.
تا هنگام اذان مغرب معترضين در محل حضور داشتند كه درآن هنگام به دستور دكتر فرشاد معاونت دانشجويي دانشگاه، با پهن كردن موكت در محل، به آنها افطاري داده شد. درانتها نيز تاحدود ساعت 21شب معترضين به سخنراني پرداختند و پيام دكتر صالحي توسط دكتر احمديان قرائت شد كه درآن اين حركت محكوم و از حاميان ايشان تشكر شد و قول مساعدت و همكاري بيشتر ازطرف ايشان به آنان داده شد.
شوراي دانشگاه هم با صدور بيانيه اي دانشگاه را تعطيل اعلام كرد و از دانشگاهيان خواست فردا صبح در تجمع اعتراض آميز درمقابل وزارت علوم حضور به هم رسانند...
تعطيلي دانشگاه تا اطلاع ثانوي كه توسط شوراي دانشگاه و برخلاف دستور وزير علوم صورت گرفته و درپي آن برگزاري تريبون هاي آزاد در سطح دانشگاه كه اقدام به توهين به مقدسات و نظام مي نمايند همگي حاكي از عزم جدي عده اي براي دامن زدن به تشنج و آلوده كردن فضاي دانشگاه جهت بهره برداري سياسي خود دارند.
-نمونه هايي از توهين به مقدسات و نظام و درج مطالب غيراخلاقي در نشريات آرمان و ديوار.
توهين به تفكر شيعه و شيعيان و امام شيعيان
توضيح: مقاله اي در شماره11 نشريه آرمان تحت عنوان «تضعيف تدريجي دولت» درج شده كه گزارشي است از سخنراني دكتر حاتم قادري در اردوي تحكيم وحدت كه به وقاحت همه مشكلات را به گردن تفكر شيعي مي اندازد و در جايي از اين نوشته مي خوانيم:
«شيعه نمي پذيرد عقل امام مورد انتقاد قرار گيرد. عقلي كه شيعه مي گويد در ساحت مدني وجود ندارد. عقلانيت شيعه در ساخت مدني هيچ گونه نفوذي ندارد.»
«ما به شدت جزو ملتهايي هستيم كه به لحاظ مدني از پايه هاي عقلاني بسيار اندكي برخوردار هستيم. ما به جاي اينكه عقل مدني را توسعه دهيم اكتفا كرديم به آن وضعيت كلاميمان، اين موضوع يك وضعيت خطرناك در جامعه ايجاد كرده و آن تضعيف حس اعتماد در جامعه است.»
«حقيقت اين است كه ما به جاي اينكه شهروند توليد كنيم، شخصي مطيع نسبت به قدرت تربيت كرديم.»
«در ايران يك تكثر ولايت اتفاق افتاده است همانند شاهنشاه در گذشته.»
¤ با عرض پوزش مجدد از خوانندگان، اغلب موارد آمده در اين گزارش به حدي اهانت آميز است كه صفحه دانشگاه از نقل آن معذور است... و اما آيا هر كدام از اين موارد، براي ظهور غيرت جوانمردانه دانشجويان و آيا جا ندارد رئيس جمهور، وزير علوم و ديگر مسئولين، به جاي دلجويي از رياست دانشگاه، كمي هم از ساحت خداوند، معذرت مي خواستند؟
چند نمونه از مطالب غيراخلاقي و ملحدانه منتشره در نشريه ديوار:
الان كي رو تخت من در بلوك 7 (توضيح: بلوكي كه امسال به خواهران اختصاص يافت) خوابيده؟
1)بتول
2)دوست روناك
3) روح الله محرابيان
4) ضلع مجاور به وتر
(توضيح: cos a = زن بدكار)
معناي جمله «فلاني معامله اش را با خدا معامله كرد»، چيست؟ (توضيح: با كمي فكر كردن منظور از معامله را در مي يابيد)
1) فلاني به معامله اش علاقه زيادي دارد
2) فلاني به معامله كردن علاقه زيادي دارد
3) فلاني به خدا علاقه زيادي دارد
4) گوينده به معامله فلاني علاقه زيادي دارد
اگر از ديوار في مابين خوابگاه خواهران و برادران بپريد چه مي شود؟
1) پايتان مي شكند
2) پايتان به جايي باز مي شود
3) پايتان را مي شكانند
4) پايشان را به شما مي دهند