www.goftaniha.com
اینگونه می دانم که از چهار پنج ماه پیش گروهی از یاران دبستانی ام که نامشان در پای نخستین بیانیه کمیته
رفراندوم آمده بود ، مذاکراتی را با هم آغاز کردند و صد البته که اینگونه مذاکرات و بحثها الان مدتهاست که در میان دوستان و مخالفان در حال پیگیری است .و حرکت رفراندوم خواهی هم یکی از این دست است .مذاکرات آغاز شد ونهایتا پس از بحث ها و بررسی ها بلاخره منتج به این نتیجه شد و طبیعی هم هست که هم موافق وهم مخالف داشته باشد .
به گمان من دو دلیل اصلی و عمده اینکه بسیاری در داخل همچون مهندس سعید حجاریان ( که البته برای ایشان احترامی خاص قائل هستم ) در داخل و یا جریاناتی در خارج از کشور سیستم اعصابشان به شدت ریخته و با این طرح به مخالفت بر خواسته اند این است که یک حرکت بدون ادعایی و تبلیغ پیش پیشکی به ناگهان توسط چند دانشجو و استاد به روی صحنه سیاسی آمده است و آقایانی که همیشه نامدار بودند و در هرجنگی همیشه غنایمی در کف داشتند اینبار بی نصیب مانده اند و به بازی گرفته نشدند ! و این اعتراضاتشان همچون ناسازگاریهای تازه بازنشسته هایی است که به زمین و زمان بد بین هستند و از اینکه پس از سی سال کار باید بروند در پارک بنشینند شاکی هستند ! اینجاست که مخالفت آقای حجاریان و یا آقای علی کشتگر و یا دیگران قابل هضم است .
اما چرا این دوستان اینگونه شروع کردند ؟
آنطور که دوستانی که از هسته اولیه بودند بیان کردند ، از چند ماه پیش که کار مذاکرات را آغاز کردند بخاطر نگرانی ای که از عاقبت نافرجام این طرح داشتند و احساسی که شاید کار به نتیجه نرسد برای همین از بیان قبل از عمل این مذاکرات خودداری کردند و البته عامل مهمترش اینکه نباید فراموش کرد این عزیزان در ایرانی زندگی و مذاکره می نمودند که زیر نظر شاخکهای امنیتی شناخته شده و ناشناس می باشد ، پس عقل سلیم حکم می کند که کار در خفاء و آرامش انجام گیرد . اینطور بود که همگان د ر شوک به ناگاه شاهد تارنمایی بودند که شصت میلیون دات کام نام داشت موج جدیدی را در جامعه سیاسی ایران ایجاد نمود . تا آنجا که حتی مسئولان دولت ایران و دولتهای دیگر را نیز به واکنش وا داشت .
اما مخالفان چه می گویند ؟
بسیاری اعلام می کنند که این طرح یک طرحی اروپایی است و این یک برنامه دیگر اتحادیه اروپا است در کنار دیگر فعالیتهایشان که اروپا بر عهده دارد و با اینکار نیز می خواهند پازل خودشان را تکمیل کنند و حقوق بشر ایران را نیز زیر سیطره خویش بگیرند و از همین رو بوده است که آمده اند این طراحان و حامیان را به استخدام طرح خویش در آورده اند .
عده ای دیگر نیز سخت بر این باورند که خیر! این طرح یک طرحی آمریکایی و قرار است با اینگونه حرکات و اعتراضات زمینه ساز ورود نیروهای آمریکایی بر ایران می باشد !
این در حالی است که پاره ای دیگر نیز از مخالفان پا را فراتر نهاده اند و آدرس داخلی دادند و بیان می کنند که این طرح یک طرحی خارجی نیست و محصول خود جمهوری اسلامی است و این خود حکومت است که برای تداوم سیاستهای استمراری اش از این دست همچون اصلاحات برای گرم کردن تنور انتخاباتی ریاست جمهوری آتی دست به اینکار زده است ؟!
حال در این آشفته بازار حق با کیست ؟
متاسفانه این روزها دوستان و مبارزانی که( البته ورای افرادی هستند که کار همیشه شان مخالفت و غر زدن است و) تاریخ و تجربه نشان داده است مبارزانی صادق هستند آنچنان محکم و استوار در مقابل این طرح ایستاده اند که کار تصمیم گیری را برای خیلی ها مشکل می کند، البته آنسوی دیگر نیز در میان حامیان نام و نشانهای معروفی است که دارای سوابق روشن و کارنامه ای صادق هستند و هیچ گاه نمیتوان آنها را ناگاه قلمداد نمود !!
مثلا چه کسی میتواند قبول نماید که دکتر ناصر زرافشان که هم الان نیز در درمانگاه زندان اوین در جدال با بیماری سخت و جانفرسا در بازداشت و بستری است دست در دست جمهوری اسلامی گذاشته است ؟ و یا اینکه آیا تصور این فرض خنده دار نیست که دکتر مدنی مزدور یک طرح اروپایی شده است ؟ و اینکه مثلا سازگارا از آمریکائی ها دستور گرفته است ؟
اینجاست که علیرغم تمام احترامی که برای مخالفان قائل بوده نظر آنها را رد نموده و با عشق و افتخار از این فراخوان یاد می نمایم و امضایش نمودم . !
این فراخوان را امضاء نمودم نه از بابت اینکه گمان دارم با این طرح در یک رفراندوم شرکت کرده ام ، امضاء نمودم نه از بابت اینکه گمان کنم با این امضاء جمهوری اسلامی کارش تمام می شود یا قانون اساسی تغییر خواهد کرد .نع ! دلیل امضایم و شادمانی ام از این امضاء این است که باردیگر ناکارآمدی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دوباره مطرح شده و البته مورد استقبال فراگیر ایرانیان داخل و خارج از کشور قرار گرفت . دوم اینکه برای اولین بار کثیری از مبارزان و نیروها و جبهه های رنگارنگ سیاسی ایران اعم از سلطنت طلب و مشروطه خواه و جمهوری خواه و ... در یک طومار مشترک نامهایشان در کنار یکدیگر آمده است و به یک اتحاد واقعی رسیده اند اینجاست که از امضایم بیشتر خرسند می شوم و با خود می گویم اصلا اگر این طرح نوشته خود خامنه ای یا جک استراو ویا کاندالیزارایس هم بود با این نتیجه بزرگش باز امضایش می کردم !! این طرح و فراخوان بسیار بموقع میتواند در پناه تمامی جریانات و افراد سیاسی حامیانش دست به اقدامی بزند که بسیار از ایجاد "کمیته اقدام " لازم و ضروری تر است .
اینجاست که از تمامی متولیان و حامیان این فراخوان می خواهم که فقط و فقط به برگزاری آن کمیته بسنده نکرده و از این فرصت استثنایی و طلایی که برای اولین بار در طول این بیست و پنج سال صورت گرفته و توانسته است این رنگین کمان سیاسی را ایجاد کند همه را به سوی این مشتاق کند تا در یک حرکتی حضوری و دریک اقدامی رودررو نه مجازی، دست در دست هم شورای هماهنگی و یا پارلمان اپوزیسیون را تشکیل بدهند ، آنوقت است که بی شک آن شصت میلیون ایرانی نه با کلیک هایشان در یک سایت اینترنتی بلکه با مشت هایشان در کف خیابانها به حمایتشان خواهند آمد !
در ذهن خود باردیگر آن شورای آرمانی را تصور می کنم که بر یک گوشه اش سازگارا نشسته است و بر گوشه دیگرش آهی و بر دیگر گوشه اش فرخ نگهدار و یا مدنی و... براستی که چه زیباست !!
این فراخوان کار خود را انجام داده ! حالا کار هر که می خواهد باشد و هر رسالتی که برایش در نظر گرفته بودند ، که گمان ندارم مهمتر از این اتحاد می توانست باشد ، حالا بگذار سعید حجاریان به استهزاء این طرح و مقایسه اش با طرح اهورا یزدی برآید ، بگذار خاتمی به مزاح برای حامیان این طرح دعا کند که ایشان هم روزی به قدرت برسند ، بگذار بگویند که این فراخوان نیز یک طرح خائنانه ای است اما این فراخوان کاری را کرد که در طول این بیست و پنج سال هیچ طرح و فراخوانی نتوانسته است انجامش دهد .!
سخت امیدوارم که بانیان در این میان فقط به کمیته اقدام بسنده نکنند و از همین اتحاد زیبا که اکثریت قریب به اتفاق مخالفان و اپوزیسیون در آن حضور دارند کسی پادرمیانی کند و اساس شورای هماهنگی و پارلمان را مطرح کند و همه این حامیان بدون لکنتی اعتراف کنند که حاضرند تا در کنار یکدیگر بنشینند و حرفهای همدیگر را بشنوند و مطمئن باشید که آنگاه است که در پناه آن جمع و آن شورای کلان، شصت میلیون ایرانی به مددشان خواهد آمد تا بتوانند رفراندومی اینچنینی را نیز برقرار کنند .