یکشنبه 22 آذر 1383

آن گلوله لعنتی ... روح اله فرج زاده

بسمه تعالی

اخیرا مقاله ای به قلم سعید حجاریان با عنوان «کلیک کلیک، بنگ بنگ» در روزنامه شرق منتشر شد که در آن نگارنده ضمن اشاره به پیشبرد دموکراسی بدون ایجاد تغییر در ساختار حقوقی، طرح رفراندوم را طرحی «هخایی» خوانده و طراحان و طرفداران این طرح را متهم به پرداختن به امور عارضی و فرعی کرده اند.
ساختار حقیقی مشروعیت و مقبولیت خویش را از ساختار حقوقی می گیرد و بدیهی است که در صورت معیوب بودن ساختار حقوقی –واقعیتی که حجاریان هم آن را قبول دارد- مشروعیت و مقبولیت ساختار حقیقی نیز در هر برهه ای از زمان زیر سوال خواهد رفت. علاوه بر این پیوند ساختار حقیقی و ساختار حقوقی در ایران آنچنان محکم و عمیق است که به تنهایی قابل تغییر نیستند. یعنی اینکه اگر قرار باشد تغییری صورت گیرد در هر دو ساختار خواهد بود و این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بدون تغییر قانون ساختار به ظاهر صلب و سنگین حقیقی به هیچ وجه اجازه استقرار دموکراسی را نداده و کوچکترین نجواها را نیز تحمل نخواهد کرد چرا که آن را در تقابل بنیادین با خواسته های خود می بیند.
ساختار حقوقی مورد اشاره آقای حجاریان قابلیت تفسیرپذیری غیردموکراتیک و ضد مردمی را دارد و احتمالا آقای حجاریان و دوستانشان، که در حال حاضر حتی پس از شکستهای پی در پی طرحها و برنامه های اصلاح طلبانه شان باز هم خود را مورد حمایت اکثریت و نماینده آنان می دانند، با تغییر ساختار حقیقی فعلی خود از ارکان اصلی ساختار حقیقی خواهند شد که «ساختار حقوقی معیوب» را به بر اساس خواسته خود تفسیر کرده و منتقدان برنامه های خویش را با «کلمات عامیانه» و به دور از «اخلاق سیاسی» مورد تمسخر قرار خواهند داد.
اینکه دانشجویان قبل از انقلاب به فکر قانون اساسی نبوده اند دلیل بر این نمی شود که دانشجویان زمان حاضر نیز از تغییر قانون اساسی سخن نگویند. طبیعی است که با گذشت و تغییر زمان گفتمان، خواسته ها و روشهای مبارزه هر جنبشی مورد تحول قرار می گیرد. جنبش دانشجویی ایران نیز این قاعده مستثنی نبوده و «پویایی» و «عقلانیت» از مشخصه های بارز آن در سالهای اخیر بوده است. اشکال آقای حجاریان و دوستانشان آنجاست که فکر می کنند دانشجویان بایستی پیرو و مطیع برنامه های آنان بوده و میتینگهای خود را بر اساس خواسته ها و نیازهای آنان تنظیم کنند. در چند سال اخیر هر جا که دانشجویان از طرحهای اصلاح طلبان حمایت کرده اند از سوی آنان مورد تمجید قرار گرفته اند و در عوض زمانی که مشی و استراتژی دانشجویان با آنان متفاوت بوده متهم به تندروی و افراط شده و مورد تمسخر و توهین قرار گرفته اند. آقای حجاریان بهتر بود در مقاله خویش مصداقهای کم کاریها و تندرویهایی را که در نهایت دود آن به چشم مردم رفته است را واضح تر بیان می کردند تا معلوم می شد که آیا اصلاح طلبان در انباشته شدن رسوبات ناامیدی و یاس حاکم بر جامعه بیشتر نقش داشته اند یا دانشجویان؟ کیست که نداند استراتژیهای نامناسب و عقب ماندن اصلاح طلبان از خواسته های حداقلی جامعه و طرح شعارها و عدم عمل به آنها جامعه را دچار این رخوت و سستی کرده است.
استفاده از ادبیات تحقیر و تمسخر برازنده سیاستمدار حرفه ای و خواستار دموکراسی نیست، چه این شیوه کسانی است که با فراموشی خرد و منطق گفتگو فقط و فقط در اندیشه حذف رقیب سیاسی و اندیشه مخالف هستند. اخلاق سیاست، اخلاق گفتگو مبتنی بر احترام متقابل، صداقت در گفتار و کردار و احترام به انسانها فارغ از تفکر سیاسی آنهاست. استفاده از کلمات عامیانه و توهین و کوچک شمردن رقیب سیاسی، آن هم رقیبی که پشتوانه مردمی قابل توجهی دارد، به جای انتقاد مبتنی بر واقعیتهای ملموس جامعه، روشی بسیار ناپسندیده و پست است و متاسفانه باید اذعان داشت که نوشته اخیر سعید حجاریان در این مسیر گام برداشته است. حتما خود آقای حجاریان بهتر می دانند که اینگونه نقدهای شتابزده، آن هم نسبت به طرحی که از مدتها پیش به عنوان راه حلی برای مشکلات سیاسی جامعه در میان نخبگان سیاسی جامعه مطرح بوده است، بیش از آنکه به نفع جنبش دموکراسی خواهی و اصلاح طلبی باشد اقتدارگرایان را در برخوردهای احتمالی با مطرح کنندگان این طرح جری تر ساخته و نوعی دادن امتیاز –و شاید تلاش برای گرفتن امتیاز- محسوب می شود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

هنوز هم باور نمی کنیم که این کلمات محقر از قلم شخصی تراویده باشد که «منطق» پشتوانه نوشته هایش بود. باورمان نمی شود که «مغز متفکر اصلاحات» اینگونه بی محابا به کسانی تاخته باشد که خود از «بانیان و پشتیبانان اصلاحات» بوده اند. هنوز هم باور نمی کنیم که «سعید مظلوم» نجواهای شبانه جوانان قرآن به سر را بیمارستان سینا اینگونه با «طغیان یکباره قلمش» پاسخ داده باشد. هنوز هم دلمان می خواهد باور داشته باشیم که «آن گلوله لعنتی» پس از گذشت سالها قلم «سعید مظلوم» را «معیوب» نساخته است. دلمان می خواهد «دکتر سعید حجاریان» ثابت کند که حتی در زمانی که حذف فیزیکی و تحقیر مخالفان شیوه مرسوم نیروهای امنیتی شده بود، از طرفداران «احترام به اندیشه مخالف» بوده و نه طرفدار اجرای فرمول «کیو کیو بنگ بنگ» درباره مخالفان. دلمان می خواهد آقای حجاریان و دوستانشان توضیح دهند که چرا از مطرح شدن «طرحی هخایی» در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این چنین شتابزده واکنش نشان داده و به تکاپو افتاده اند و نتوانسته اند نسبت به فراگیر شدن بحث «مسخره» رفراندوم بی اعتنا باشند، به راستی چرا؟

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15425

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آن گلوله لعنتی ... روح اله فرج زاده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016