خاتمي آبرويش را گذاشت ولي اصولش را حفظ كرد
تهران- خبرگزاري كار ايران
عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي ، گفت : آرمان دموكراسي براي مردم ما خصوصاً در سطح نخبگان يك آرمان مسلط است و حتي وقتي از حقوق بشر گفته ميشود ، ابزاري است براي نيل به دموكراسي اگر چه در جوامع ديگر رسيدن به دموكراسي براي نيل به حقوق بشر است .
به گزارش خبرنگار "ايلنا" ، سعيد شريعتي در سيوچهارمين نشست "تا دموكراسي" كه از سوي حوزه شمال تهران جبهه مشاركت برگزار شد ، افزود : يكي از مهمترين دلايلي كه باعث شده تا جنبشهاي 150 ساله اخير ايران به نتيجه نهايي يعني دموكراسي نرسد ، اين است كه هيچ يك از تلاشهاي گذشته براي قدرتمند شدن اجتماعي نبوده و همه جهت كسب قدرت سياسي بوده است .
وي ادامه داد كه اين جنبشها تاكنون حداكثر توانستهاند مستندات حقوقي را تعبيه كنند تا قدرت سياسي را تعديل نمايند.
وي اين مساله را موجب انفعال ايرانيان در برابر غول قدرت سياسي دانست و تصريح كرد : اين حرفهايي كه ميشنويم كه افرادي در انتخابات رياست جمهوري انتخاب يك ديكتاتور مصلح كه كمتر بد است را ، ترجيح ميدهند ، ريشه در همين معضل دارد .
شريعتي كه تحت عنوان "شهروند قدرتمند" سخن ميگفت ، آنرا به عنوان خلائي در جامعه امروز ايران معرفي كرد و ادامه داد : شهروندان ما نه احساس شهروندي ميكنند و نه احساس قدرتمندي.
وي با اشاره به مولفههايي در ابعاد اجتماعي ، حقوقي ، اقتصادي و سياسي تصريح كرد : شهروندان قدرتمند كساني هستند كه از قابليت هايشان ، "ما" بسازند ؛ يعني گروههاي هم منفعت .
رئيس كميته اطلاع رساني جبهه مشاركت به تسلط نفت بر اقتصاد ايران و سهم اندك شهروندان ايران از مالكيت عمومي اشاره كرد و گفت : اصليترين عنصر استبداد در ايران نفت است . دموكراتترين آدمها هم وقتي بتوانند در حاكميت چالههاي خود را با نفت پر كنند ، احساس استبداد خواهد كرد .
وي افزود : قدرت شهروندان موقعي پديدار ميشود كه سهم آنها از طريق ماليات در درآمدي دولت مشخص مي شود .
شريعتي همچنين به باور نداشتن ايرانيان به سيستمهاي تأمين اجتماعي اشاره كرد و اظهار داشت : تأمين اجتماعي منسجم و سيستماتيك با هدف عدالت اجتماعي در جهت قدرتيابي شهروندان است .
وي اضافه كرد: همان طور كه عدالت اجتماعي موكول به توزيع عادلانه ثروت است ، دموكراسي نيز توزيع عادلانه قدرت است ، به شرط آنكه قدرتي وجود داشته باشد .
شريعتي در بخش پرسش و پاسخ به بحث دررابطه با ساختار حقيقي و حقوقي قدرت پرداخت و افزود : معتقد نيستم كه ساختار حقيقي و حقوقي قدرت از هم جدا هستند ، اما براي تغيير در هر ساخت حقوقي مجبور به تميكن ساخت حقيقي هستيم .
وي تصريح كرد : در توازن قدرت اجتماعي است كه ساخت حقوقي و حقيقي مجبور به تمكين ميشوند .
وي ادامه داد : تا وقتي ساخت حقوق نابرابر شكل گرفته و ساخت حقيقي را در قيموميت خودش قرار داده ، تغيير در ساخت حقوقي معنايي ندارد ، مگر اينكه دنبال انقلابيگري باشيم .
وي با اشاره به انتخابات رياست جمهوري و فضاي سياسي كشور ، ادامه داد : اينكه ساخت حقيقي قدرت جبهه مشاركت را تحمل ميكند ، به خاطر پزهاي جهاني و داخلي است و ما از اين فرصت بايد در جهت كسب قدرت استفاده كنيم.
شريعتي راجع به حضور كانديداهاي مختلف در انتخابات رياست جمهوري ، گفت : كساني كه از انتخاب ديكتاتورها حمايت ميكنند دنبال نوعي رويارويي از نوع مسكن هستند .
وي افزود : در اين راه به كساني نياز است كه به شهروند قدرتمند باور داشته باشند ، تا دموكراسي توسعه يابد و تا كارآمدي مشروع شكل گيرد .
وي همچنين در پاسخ به پرسش ديگر ، اظهار داشت : خدمتي كه خاتمي در برگزاري انتخابات مجلس هفتم صورت داد ، برابر با قدرتي است كه ايشان بر چيدن آن غده سرطاني در وزارت اطلاعات انجام داد .
وي افزود : درست است كه ما هزينه داديم و يك ركن از حكومت از دست اصلاح طلبان خارج شد ، اما بايد آلترناتيوهاي آنرا كه ممكن بود به از دست رفتن تماميت ارضي كشور بيانجامد را در نظر بگيريم .
وي راجع به نقشي خاتمي در اين ميان ، گفت : كمتر كسي است كه آبرويش را بگذارد ، ولي اصولش را حفظ كند و خاتمي اين كار را كرد . او دنبال اين نبود كه مثلاً مصدق ديگر ميشود كه بعدها در تاريخ بگويند خاتمي كوتاه نيامد ، خاتمي به ايران فكر كرد و نه به خودش .