شنبه 28 آذر 1383

پاسخي به نظرات جلايي پور پيرامون رفراندوم، حمیدرضا ظریفی نیا

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

جناب آقای جلایی پور از شما انتظار می رفت که دستپاچه تر از دوستان مشارکتی و اصلاح طلبتان به طرح فراخوان رفراندم حمله کنید و شمشیرهای آخته تان را به اهتزاز در آورید.

البته از شما آقایان که نام مشارکت را فقط برای حزبتان به اسم یدک می کشید و نه به رسم . و حقی برای مردم قایل نیستید انتظاری بیش از این نیست .

شما در حملات خود به طرح فراخوان رفراندم _که اسم آنرا نقد نامیده اید_ سعی داشتید با پرداختن به نقاط به زعم خودتان ضعف این طرح و بعضا تخطئه صادر کنندگان آن صورت مسئله را پاک کنید و فی الواقع یا طفره رفتن از دلایل به وجود آمدن آن و خود طرح واقعیات را وارونه نشان دهید و تمام کوششتان این بود که با نعل وارونه زدن و قیاسهای نا بجا و نا آگاه شمردن و سوء استفاده چی نامیدن بانیان این طرح مخاطبان و افکار عمومی را از واقعیتها دور نگاه دارید و حقایق را نیز که همیشه توسطتان قربانی شد! ه در محاق ببرید.

در ابتدا به این نکته پرداختید که صادرکنندگان طرح به پیامدهای این پیشنهاد توجه نکرده اند .

آقای جلایی پور شما اگر به دقت چند خط اول این فراخوان را می خواندید در می یافتید که آنان دقیقا به پیامدهای آن نیز فکر کرده اند وآنچه دراین 26 سال گذشته آنقدر مصیبت بار بوده که صادرکنندگان طرح که تعدادی از آنان در گذشته در زمرهء یارانتان بودند به این تصمیم رسیدند که اعلام کنند تنها راه نجات تغییر ساختاری و بنیادین است و بنابراین خواهان برگذاری یک همه پرسی با نظارت نهادهای بین المللی برای تشکیل یک مجلس موسسان به منظور تدوین پیش نویس قانون اساسی نوین و مبتنی بر اعلام&#! 1740;هء جهانی حقوق بشرهستند.

میدانید یعنی چه؟ یعنی جمهوری اسلامی نه.

و آنان هر دو راه ممکن آن را نیز می دانند.

و هر دو این راهها جمهوری اسلامی را از هستی ساقط می کند چون ساختار آنرا می شکند .

و یقین بدانید که جنبش اجتماعی را پشت سر خود دارد و هر جنبش اجتماعی قدر یقین قدرت اجتماعی نیزخواهد داشت.

شما در ادامهء حملاتتان قصد داشتید مقایسهء انقلابهای آرام اروپای شرقی را با ایران کاملا قیاس مع الفارق بدانید . باید خدمتتان عرض کنم اولین وجه مشترک ما با آنها جنبش اجتماعی اکثریت خاموش (1)علیه رژیمی ایدئولوژیک و توتایتر است. که در نهایت پیروزی با مردم و با آزادی است .

و شما آقای دکتر بهتر بود انصاف بخرج میدادید و ماجرای باران و سیل راکه مختص 8 سال پیش بود الان مطرح نمی کردید که جامعه به انسداد کامل رسیده است.

مگر همان موقع کسب قدرت صورت نگرفت و سپس به استهزاء و تمسخر مردم و سرکوب آنان منجر نشد؟

پس باور کنید که با وجود ساختار کنونی امکان اصلاح کشور وجود ندارد .

شما با سطحی نگر خواندن طراحان این فراخوان سعی نمودید آنها را تخطئه کرده و نتیجتا طرح را نیز به تمسخر بگیرید.

و صراحتا حقیقت را پرده پوشانی می کنید و می فرمایید : چند هزار دات کام مناسب تر است تا چند میلیون دات کام .

آقای جلایی پور واقعا یا شاید شما سانسور شدید مطبوعات و بر حذر داشتن فعالان دانشجویی و رسانه ها از بحث پیرامون این موضوع و تهدید آنها و فیلتر گذاری سایتهای اینترنتی مربوطه و عدم دسترسی آحاد مردم به اینترنت آگاهی ندارید . یا اینکه بخوبی می دانید و افکار عمومی و مخاطبان خود را می خواهید فریب دهید.

که من حالت دوم را یقین دارم . چون دوستان جنابعالی در راس اطلاعات و امنیت و سانسور قرار دارند.

اگر سانسورو کنترل رسانه ها و مطبوعات و تریبونها و فعالان سیاسی و دانشجویی نبود آنموقع متوجه می شدید چند میلیون دات کام است یا چند هزار دات کام .

اگر نگران نیستید از سطح جامعه همین الان 1 پژوهش به عمل بیاورید .

خوش بود گر محک تجربه آید بمیان تاسیه روی شود هر که در او غش باشد

باید عرض کنم که مردم ما و جنبش اجتماعی ما آنگونه که شما می گویید: با سوت زدن کسی یا گروهی به راه می افتند نیست آقای دکتر جلایی پور.

ما را چه فرض کرده اید؟

شما بزودی خواهید دید که جنبشی آغاز شده و فراگیر شده است و همان اکثریت خاموش تبدیل به سیلی بنیان کن شده والبته آنان منتظر فرصت سیاسی هستند آقای دکتر . نه سوت و اشارهء کسی.

در مورد بحث 2 خرداد نیز که مطرح نمودید باید بگویم خاتمی خالق آن جریان نبود بلکه مخلوق آن بود.

و مشخص نکردید که قبل از 2 خرداد 76 خاتمی کدام جریان و جنبش اجتماعی را هدایت می کرد که ما نمی دانیم ؟

اما لازم است بگویم اگر هم رائ آورد بدلیل فشارهای وارده بر مردم (طی 2 دهه) و وعده های او و مقابله و نه گفتن به منبر نشینانی و مسند نشینانی بود که شرایط آنروز را ایجاد کردند . پس از حب علی نبود بلکه از بغض معاویه هم بود. ویک نوع در قفس ماندگی حس می شد .

و اگر دیدید دانشجویان و جوانان و زنان وارد صحنه شدند برای مطالبات سرکوب شده شان بود.

و سپس دیدیم که بدلیل ساختار غیر قابل اصلاح نظام _ با کوله باری تجربه اما غمبار _ دور باطلی را طی کردیم.

چرا شما و دوستانتان قلب واقعیت می کنید؟

شما بخوبی می دانید که حضور دانشجویان در طرح این فراخوان به خاطر نیاز به نامشان نبوده و آنها خود از بانیان آن هستند .

چطور در جایی می گویید این چند جوان دانشجو که در میان خود نیز هوادار ندارند اماهمان موقع اعلام می کنید اینها برای سراسری و فراگیر شدن طرح به صحنه آورده شدند؟

اینکه بخواهید با تخطئهء افراد و طرح میزان سن آنها و جوان بودن فعالان دانشجویی علیه حرکت آنان جوسازی کنید شیوه ای ماکیاولیستی بکار گرفته اید.

جنابعالی زمانی که در اوایل انقلاب وارد فعالیتهای سیاسی شدید چند ساله بودید ؟ که اکنون به صغر سن دانشجویان اشاره می فرمایید؟

قابل ذکر است همین دانشجویان که شما به سخره می گیرید آنقدر با درک بالا و شعور سیاسی و دموکراتیک هستند که اگر همین ها آنموقع بودند مانع نسل کشی و بعضی اقدامات برخی اصلاح طلبان امروزی در کردستان !!!!! و خیلی جاها می شدند. فکر کنم متوجه عرایضم شده اید.

می دانم چرا بر شما اینقدر گران آمده که امروز جنبش آگاه دانشجویی و فعالان آن همراه با نیروهای آزاد اندیش و دموکراسی خواه و معتقد به مردمسالاری در درون مرز و برون مرز همصدا و هماهنگ و بدون گرایش خاصی زنگ بیداری بصدا در آورده اند . زیرا خوابهای خوش مسند نشینان آشفته گشته و الیگارشی

حاکم کل موجودیت خود را در معرض مخاطرهء جدی می بیند.

جنابعالی فرمودید طراحان دانشجوی این فراخوان بدلیل نداشتن مکان برای برگذاری نشست سالانه حق پیشقراولی رفراندم و تغییرات این چنین را ندارند .

عجب مقدمه ای منطقی برای نتیجه گیری بکار بردید .

عجبا !

آقای دکتر جلایی پور ! شما که دلیل نداشتن مکان و از چگونگی تعطیلی و مصادرهء آن بهتر از همه آگاهید.

شما و دوستان امنیتی و اطلاعاتیتان می دانید که برای برگذاری هر جلسه و گردهمایی چه فشار وتهدید و بگیر و ببندهایی از سوی مراجع مرئی!!! و نا مرئی!!! باید وارد می آمد و آمد.

اما بدانید تک تک دانشکده ها و دانشگاههای ایران مکان جلسات و گردهمایی جنبش دانشجویی می باشد .

حال که جنبش دانشجویی در راستای جنبش آزادیخواهی و مردمسالاری در کشاکش این سالها هزینهء گزافی پرداخته و زندان --شکنجه --تهدید – دشنه و درفش--محرومیت—و ..... را متحمل شده و مطیع و بره و هورا کش و سیاهی لشکر نیست مسلما باید اینگونه با آن رفتار شود و .........

در بخش دیگر سخنانتان غفلت طراحان این فراخوان از ناسیونالیسم قومی را مطرح نمودید .

اگر به همین بخش از سخنان خودتان توجه نمایید پاسخ خود را توسط خودتان دریافت می نمایید.

آقای جلایی پور

در این بیانیه بر حفظ تمامیت ارضی با توجه به میثاق حقوق بشر تکیه شده است و اگر هم به لیست حامیان و امضا کنندگان این طرح نظری بیاندازید خواهید دید که جنبش های دموکراتیک قومی نیز در این لیستند.

آقای دکتر شما چه چیز را ارزیابی ضعیف بیانیه نویسان از اوضاع بین المللی می دانید و طبق کدام معیار معتقدید جمهوری اسلامی متصلب و دگم نیست؟

چه چیز را انعطاف می دانید؟

تن دادن به درخواست سازمان انرژی اتمی برای تعلیق غنی سازی اورانیوم؟

اینکه از ترس ارجاع پرونده به شورای امنیت بود و نگرانی از همصدایی اروپا و آمریکا.

آیا این عقب نشینی خواستهء قلبی ولی فقیه و مسوولان نظام بود؟

اگر به موضع گیری ها و شعارهای قبل و بعد آنان توجه فرمایید و به وقت کشی – باج دهی- چانه زنیهای ملتمسانه بابت این موضوع از طرفی و حمایت از گروههای تروریستی و به انزوا کشانیدن ایران در صحنهء بین المللی و بحرانسازی در کشورهای همسایه و نقض حقوق بشر از طرف دیگرنگاهی بیاندازیم همان تناسب با عرف بین المللی و درک فضای جهانی است که ازآن سخن می گفتید. درست است؟

شما در لابلای حملاتتان بی توجهی به دین اکثریت را از نقاط ضعف بیانیه یا بیانیه نویسان !!! می دانید.

می خواستم بگویم لطفا به اطرافتان و به جامعهء ایران نگاهی عمیق بیاندازید.ا

اکثریت مردم ایران به این نتیجه رسیده اند که بعد از گذشت بیست و پنج سال حکومت روحانیون در این چالش عظیم ایدئولوژی مذهبی شکست خورده و دین فقط در زندگی خصوصی آنها می تواند حضور داشته باشد.

و باور کنید که جامعهء جوان ایران اعتمادی به مراجع و حوزه های مذهبی ندارند.

امروز خواستهء آحاد مردم ایران جدایی کامل دین از حکومت و برقراری یک حکومت عرفی بر اساس اعلامیهء جهانی حقوق بشراست که در آن هر کس می تواند بدون تبعیض از حیث نژاد – مذهب – جنسیت – و عقیدهء سیاسی خاص از همهء حقوق برخوردار باشد و همینطورهر کس حق داشته باشد از آزادی اندیشه و دین بهره مند شود . این حق شامل آزادی تغییر دین و عقیده و بیان آن واین امور می باشد .

آیا در حکومت مذهبی که دین رسمی در آن اعلام شده این حقوق رعایت می گردد ؟
مسلما خیر.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

شما در بخش پایانی سخنانتان رسالت جنبش داشجویی را نگهبانی از حوزهء عمومی نقد می دانید .

حال اگر جنبش دانشجویی بعد از سالها پرداختن به این مقوله به این نتیجهء منطقی رسید که در جامعه انسداد بوجود آمده و راه حل برون رفت از بحران موجود و پیگیری مطالبات نه در درون نظام سیاسی موجود بلکه در بیرون آن و در غالب حکومتی آزاد و دموکراتیک جستجو کرد تکلیف چیست؟

امروز جنبش داشجویی علیرغم همهء مشکلات بار پیشقراولی را بدوش می کشد . پیشقراولی تغییرات ساختاری و بنیادین را .

جنابعالی فکر نکنید جنبش دانشجویی ابزار دست اربابان قدرت یا شیفتگان آن است که آنها را هوادار و پشت سری نام نهادید . این جنبش وجدان بیدار ملت ایران است.

شما فرمودید دانشجویان خاتمی را هو کردند و اگر نظیر این در ایالات متحده اتفاق می افتاد آنان دستگیر می شدند .

آقای دکتر چرا به سهولت صورت مسئله را پاک کرده و با قیاسهای مع الفارق شعور مخاطبان را به سخره می گیرید؟؟

در روز شانزده آذر دانشجویان مطالبات هشت سال اخیر را که پایمال شده بود و حس می کردند باید کسی پاسخگو باشد که هم او با آن وعده ها و وعید ها توسط آنان به مسند رسیده بود.

و هم او بود که در برهه های مختلف آنان را تنها گذارده بود. و در همانروز آن وعده ها و شعار ها تکرار شد و دانشجویان پشت پا خورده و جفا دیده فریاد زدند دروغ بسه شعار بسه . که در جواب آنان معمار گفتگوی تمدنها!!!؟؟ به دانشجویان گفت: کاری نکنید بدهم بیرونتان کنند.؟؟!!

پس واقعا دروغ بسه.

ما خام اندیش و ساده لوح نیستیم آقایان مشارکتی و آقایان اصلاح طلب.

ما بیداریم و دیگر اجازه نخواهیم داد تاریخ را تکرار کنید .

و شما هم اطمینان داشته باشید که این لقمه نیست که فرمودید در گلوی ما گیر می کند .

این یک پیام بود و در گوشتان گیر خواهد کرد. باور کنید.

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس

پاورقی

1_ اکثریت خاموش : انبوه مردم متفرق یا به هم پیوسته ای که توجه آنها معطوف به موضوعی مشترک است بدون اینکه نسبت به آن تا رسیدن لحظهء مناسب واکنش آشکاری نشان دهند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15647

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'پاسخي به نظرات جلايي پور پيرامون رفراندوم، حمیدرضا ظریفی نیا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016