دوشنبه 7 دی 1383

وحدت تشکيلاتی و ديناميسم انشعاب، امير محبيان، رسالت

يکی از مهمترين پرسش هايي که که ذهن پژوهشگران جريان های سياسی و آگاهان مسايل تشکيلاتی را از گذشته های دور تا کنون بخود مشغول داشته است ؛ کشف ديناميسم انحراف و انشعاب جريانات از مسيرحق و پيدايش انشعاب و خارجيگری است. از آنجايي که توحيد عمل لازمه اقدام تشکيلاتی بويژه در جريانات دينی است ؛ شايد دور از ذهن نباشد که تحليلگری از خود بپرسد: چرا در مقاطع مختلف تاريخی يک جريان که در مقطعی در مسير درست قرار داشته است به ناگهان پای از مسير درست بيرون نهاده و انحراف را عينيت می بخشد؟ شايد نکات زير بتواند در فهم فرآيند انحراف و پيدايش روند جدايي مفيد باشد.
1.برای ادراک درست و کشف دلايل انحراف يک فرد؛ خط و يا يک تشکيلات از مسير پيشين لازم است مواجهه با پديده واقعگرايانه صورت پذيرد.از اينرو مقطعی ديدن جريان انحراف می تواند مانع ادراکی بزرگی در مسير کشف واقعيت باشد.در همين راستا؛ تحليلگر شايسته است مسايل را پروسه ای (جريانی )ديده و از ناديده انگاشتن وقايع پيش و پس ظهور پديده خودداری کند.به عبارتی در روند انحراف يک تشکيلات يا فرد از مسير پيشين؛ با تحليل گذشته و کنش های سرزده از تشکيلات يا فرد انحراف يافته می توان بذرهای رفتار کنونی را يافت.
2.در جريان هر انحراف و انشعابی دو عامل زمينه های شخصيتی(ضعف های نفسانی) يا تغيير مبنای معرفتی را می توان يافت. به عبارتی در مسير کشف علل انشعاب و انحراف بايد توجه ويژه ای راعلاوه بر ضعف های نفسانی بر ريشه معرفتی وقايع و جريانات معطوف ساخت.شکی نيست در عرصه سياست گاه ضرورت های روزمره ائتلاف های محاسبه نشده ای را شکل می دهد؛ که غفلت از عنصر وحدت تئوريک عنصر اساسی آن بشمار رفته و در آينده منشاء بروز اختلافات و انشعابات می شود.بنا براين در اين حالت ائتلافاتی اينچنين همزمان با همگرايي مقطعی باعث بلعيدن تضادهای حل نشده ای می شود که در زمان ناخواسته چه بسا به مثابه يک شکاف سازمانی خود را نمايش خواهد داد.
3. پاره ای از تضادهای تئوريک و حتی در سطحی پايين تر اختلافات تئوريک ممکن است در مقطعی قابليت شناسايي نداشته باشد لذا بصورت اختلافات و تضادهای در اختفاء باقی مانده و در زمانی که شرايط تحقق شکاف پديد آمد امر مشروط "انشعاب" نيز فعليت می يابد. از اينرو ؛ در همان گامهای نخست شناسايي نقاط افتراق می توان با طی کردن پروسه بارور سازی فعال اختلافات و کشاندن آن به حوزه همگرايي منطقی در چارچوب بحث های درون گروهی اين امکان وجود دارد که از ظهور ناخواسته و خارج از کنترل انحرافات و انشعابات جلوگيری کرد.
4.وجود اختلاف و حتی تضاد درون يک تشکيلات چندان مسئله خطرناکی شمرده نمی شود ولی انتقال از برخوردهای تضادی به برخوردهای تناقضی و تبديل سازی اختلافات به معضلاتی که فقط با طرد يک طرف قابل حل است؛ فرآيند انشعاب و شکاف را تشديد می کند.فراموش نبايد کرد دگماتيسم يک طرف از چالش يا طرفين قادر است حتی مسيری را فراروی منشعبين بگشايد که آنها را به مسخ هويتی کشانده و حتی به ضد هويت و شعارهای کنونيشان بکشاند. نگاهی به تاريخ و بررسی پديده ظهور دگماتيست هايی چون خوارج در مقابل حق آشکاری چون علی(ع) که به سرعت از شمشير زدن در کنارامام علی(ع) به شمشير زدن بر روی
امام تغيير موضع می دهند ويا در سطحی ديگر افرادی چون خالو قربان در نهضت جنگل که از چپ روی و افراط ناگهان به آغوش رضاخان در میغلطد قادر است اين پديده را بهتر توصيف کند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

5.يکی از شاخصه های جدايي طلبان از متن حرکتهای اجتماعی و يا تشکلهای مادر ؛ افتادن به دامن تحليل واژگونه يا وهمی از توانايي خود است. در اين حالت ضعف های نفسی و قدرت طلبی با يافتن توجيهات لازم روند جدايي را از نظر آنان مشروعيت می بخشد.در اين حالت ؛ توهم اثر گذاری بيش از واقعيت باعث انحراف در تحليل شده و با بزرگنمايي نقش در جريان موجود ؛ تشکيلات يا افراد مذکور را به سوی جدايي و شکل دهی حيات مستقل سياسی و تشکيلاتی تشويق می نمايد . اين افراد پس از جدايي از بدنه معمولا درمی يابند که تحليل آنها با واقعيات اجتماعی فاصله داشته ولی اقدامات افراطی و دگماتيستی پيشاپيش مسير بازگشت را برای آنها مسدود کرده است. به همين دليل افزودن بر جدايي يا انزوا تنها رويکرد آتی آنها خواهد بود.
طبعا نکاتی چون فرصت طلبی ؛ منفعت گرايي و کژبينی سياسی را نيز می توان بر اين خصايل افزود که تحليل آنها برای نيل به وحدت تشکيلاتی سودمند خواهد بود.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16147

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'وحدت تشکيلاتی و ديناميسم انشعاب، امير محبيان، رسالت' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016