دوشنبه 14 دی 1383

سخني با دوست؛ پاسخي به دكتر علي‌اصغر حاج سيدجوادي در باره «فراخوان ملي برگزاري رفراندوم»، دکتر محمد ملکی

بسم‌الحق

[email protected]
13/10/83

ره چنان رو كه رهروان رفتند راستان در جهان قوي‌دستنـد

جناب آقاي دكتر علي‌اصغر حاج سيدجوادي، نويسندة توانا و دردآشنا:
با تقديم بهترين سلامها و تجديد ارادت ديرين. اگر مطرح شدنِ گفتمان «فراخوان ملي برگزاري رفراندوم» تنها يك اثر داشت و آن اينكه دوستِ تبعيديم علي‌اصغر را واداشت تا بنويسد و من و هزاران مشتاقِ قلم او بخوانيم آنچه را او مي‌انديشد و فرصتي پيش آيد براي تبادل افكار و يافتن راه‌كار براي نجات ملت ايران از دستِ جمعي بي‌بندوبارِ سياهكار، همين يك نتيجه در شرايطي كه در آن هستيم مي‌تواند مرا اميدوارتر و در برابر تمام هزينه‌ها استوارتر سازد.
جناب حاج سيد جوادي، رخصت مي‌طلبم در پاسخ نظراتتان كه در يادداشت آمده و آنچه مورد نظر شماست و معتقديد فراخوان به آنها توجه نكرده و از مسير راستين منحرف شده مطالبي را به اطلاع جنابعالي و ديگر مشتاقان روشن‌تر شدن خواست رفراندوم كه توسط چند دانشجوي فداكار و استاد دانشگاه مطرح شده برسانم:

1ـ جمهوري براساس مردم‌سالاري و كثرت‌گرايي:
استاد عزيز، كسي با شما سخن مي‌گويد كه به اعتراف معمرين اهلِ سياست دوران جواني و نوجواني خود را طي 30 سال (1327 تا 13۵7) در مبارزه با استبدادِ نظامِ شاهي سپري كرده و در جريانهاي آزاديخواهانه و ضدديكتاتوريِ اين دوران حضور فعال داشته و مشكلات را به جان خريده و براي سقوط نظامِ استبدادي در حد توان تلاش كرده است (به اسناد ساواك از جمله جلد سوم كتاب «شريعتي» در اسناد ساواك مراجعه گردد) چنين فردي هرگز نمي‌تواند از بررسي سي‌وهفت‌سال حكومتِ خودكامة محمدرضا شاه پهلوي و شانزده سال حكومت خودكامة رضاشاه پهلوي غافل باشد و تجربه‌هاي گرانبار گذشته را به بهانة فشار طاقت‌سوزي كه امروز بر ملت ما تحميل مي‌شود ناديده بگيرد و اگر شما مي‌پرسيد «نظام دلخواه شما چيست؟» با كمال ادب و احترام به‌عنوان يك ايراني مي‌گويم آنچه اكثريت مردم پس از كسبِ آگاهيهاي لازم نسبت به گذشتة ايران از جمله دورانِ سلطنت پهلوي‌ها به آن تمايل نشان دهند.
جناب آقاي حاج سيد جوادي امضاكنندگان فراخوان خوب مي‌دانند:
در بيست‌وشش سال قبل با فضاي بستة سياسي مملكت و فقدان برخورد عقايد و آراي در صحنة جامعه به‌خاطرِ سلطة اختناق و سانسورِ ساواك آنچه در ذهن و زبان ميليونها مردم ناراضي متمركز شده بود سرنگوني رژيم خودكامة سلطنت بود (به نقل از بيانية جنابعالي).

ضمناً آنها آگاهند كه در كشورهاي جهان‌سومي سلطنت موروثي اعم از سلطنت مشروطه و سلطنت خودكامه، چه بر سر ملت آورده است و مي‌دانند كه نظامهاي موروثي و دائم‌العمر كه زاييدة «موهبت الهي» (نظام شاهي با تعريف قانون اساسي مشروطه) يا «ولي مردم» هستند جز بازتوليد استبداد و فاشيسم كار ديگري انجام نمي‌دهند اما به‌عقيدة شما آيا همة اين واقعيتها موجب آن مي‌شود كه افرادي را از حقِ انتخاب محروم كنيم؟ آيا چنين كاري با دموكراسي و حقوقِ مردم كه از آن دم مي‌زنيم مغاير نيست؟ شما با كدام جرأت تهمت مي‌زنيد:
كساني با فراخوان خود گام در همان راهي نهاده‌اند كه مطلوبِ دكانداران مشروطه‌خواه جديد است، يعني گذشته و گذشته‌ها را فراموش كنيم و همه با هم به بهانة وخامتِ اوضاع و اجتناب از تفرقه به‌سوي براندازي رژيم ولايت‌فقيه گام برداريم آن هم نه با مبارزة سينه‌به‌سينه و رودررو بلكه به كمكِ جمع‌آوري امضا از راه دور.

جناب آقاي حاج سيد جوادي شما از كجا اين برداشت را كرده‌ايد كه امضاكنندگان معتقدند گذشته و گذشته‌ها را فراموش كنيم و دست‌دردست دشمنان ديروز ملت راه را براي بازگشت پهلوي به سلطنت مهيا كنيم؟ آيا اينكه هر ايراني با هر تفكري حق دارد در گفتمان رفراندوم شركت كند و نظرات خود را ابراز دارد و اگر شرايط مهيا شد بتواند در يك انتخابات آزاد رأي خود را بدهد به‌معني ائتلاف با سلطنت‌طلبان است؟ شما كه مي‌گوييد:
جز از راهِ مبارزه و تحميل آن به نظامي كه به هيچ قيدوبند اخلاقي و مذهبي و عرفي و مدني و انساني مقيد نيست ميسر نمي‌باشد.

بفرماييد كشيدنِ مردم به ميدانِ مبارزه و تحميل آن به نظامي كه به هيچ قيدوبندي مقيد نيست چگونه و از كجا بايد آغاز شود؟ آنها كه در آن طرفِ مرز با هر اقدامي براي كشاندن مردم به ميدانِ بحث و گفت‌وگو و مبارزه مخالفت كرده و بهانه‌تراشي مي‌كنند، يا امضاكنندگان فراخوان را كه در داخل ايران زندان و شكنجه و دربه‌دري و هزاران مشكلات را تحمل مي‌كنند (از ياد نبرند دانشجويان امضاكننده در چه شرايط سختي هستند و استادي در زندان) را نمي‌شناسند يا واقعاً بي‌انصافي مي‌كنند.
بسياري از ايرانيهاي مقيم خارج مصداق كساني هستند كه پاي گود ايستاده و مرتب دستور مي‌دهند لنگش كن. مي‌گويند: مردم را بايد وارد صحنه كرد كاملاً صحيح اما چگونه؟ برنامة شما براي اين كار چيست؟ مي‌گويند: زمانِ اين كار مناسب نيست؟ لطفاً بفرماييد چه‌وقت مناسب است و چگونه به‌دست مي‌آيد؟ مي‌گويند: امضاكنندگان فراخوان «راه‌كار نداده‌اند» شما وارد ميدان شويد و راه‌كار بدهيد. اگر راه‌كار داده بوديم نمي‌گفتيد به شما چه مربوط است كه براي مردم برنامة تعيين مي‌كنيد؟ مي‌گويند: اينها آلت دستِ نظام ولايي و سلطنت‌طلب هستند، مگر من و دكتر ناصر زرافشان زنداني‌شده و شكنجه‌ديده دو نظام نيستيم؟ مگر دانشجويانِ جوانِ تحكيمِ وحدت مورد غضب نظام نيستند؟ مي‌گويند: اينها مي‌خواهند با سلطنت‌طلب‌ها عليه جمهوري اسلامي «ائتلاف» كنند. من در اين يادداشت باصراحت مي‌گويم يكي از خط‌قرمزها ائتلاف يا نزديك شدن به سلطنت‌طلب‌هاست. ما بارها گفته‌ايم هركس كه شناسنامة ايراني دارد حق دارد در مورد آيندة ايران بگويد و بنويسد و تصميم بگيرد. ما از آزادي و مردم‌سالاري جز اين چيزي نمي‌فهميم. ما يادِ آن بزرگ را گرامي مي‌داريم كه گفت: «من با عقيدة تو مخالفم اما حاضرم جانم را فدا كنم تا تو آزادانه بتواني عقيده‌ات را بيان كني». كجاي اين حرف نشان‌دهندة اين است كه ما مي‌خواهيم گذشته و گذشته‌ها و استبداد سلطنتي را فراموش كنيم؟ كجاي اين نظر خلاف «جمهوريِ مردم‌سالار و كثرت‌گرايي» است؟ شما را به‌خدا بس كنيد. مردمِ ما در آتشِ فساد و فحشا و اعتياد و فقر و بي‌عدالتي مي‌سوزند و بعضي از روشنفكرنمايان در فكر تصفيه‌حساب‌هاي شخصي و …
2ـ جدايي دين از حكومت و دولت:
جدايي دين از حكومت و دولت كه دومين خواست جناب آقاي حاج سيد جوادي براي تدوين قانون اساسي نوين مي‌باشد از مسائلي است كه در ايران و از سوي اپوزيسيون سالهاست مطرح مي‌باشد. در اينجا بي‌مناسبت نيست متذكر شوم كه يكي از موارد اتهامي گروه 1۵ نفري از فعالين ملي ـ مذهبي در شعبة 2۶ دادگاه انقلاب در سالِ 1380 كه در كيفرخواست آمده «نفي حاكميت ديني» مي‌باشد. در كيفرخواست اينجانب زير عنوان اتهام رديف سوم آمده متهم اقدام به تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه، ايراد سخنراني، اظهارنظر با راديوي ضدانقلابي و استكباري و نوشتن مقالات در مطبوعاتِ مسئله‌دار به‌منظور تضعيف حاكميت نظام، القاي شبهه و مخالفت با اركانِ نظام، تبليغ و دفاع از حاكميت سكولار و تضعيف و نفي حاكميت ديني و افترا و تهمت به نهادهاي دولتي پرداخته است.
كيفرخواست، ص 12، اتهام رديف سوم

جناب آقاي حاج سيد جوادي بحث جدايي دين از حكومت و دولت سالهاست در ايران مطرح شده و از مسائل كهنه‌شده‌ايست كه نه‌تنها گروه‌هاي اپوزيسيون كه حتي جمعي از اصلاحاتي‌ها اعتقاد خود را به آن اعلام كرده‌اند وقتي در فراخوان آمده: با وجود قانون اساسي و ساختار كنوني امكان اصلاح كشور در هيچ جهتي متصور نيست و در بند 2 فراخوان آمده:
به نابرابري حقوقي ميان شهروندان ايران رسميت بخشيده، تبعيض ديني و مذهبي و عقيدتي و جنسي را قانوني كرده و با ديني خواندنِ حكومت از ملت ايران عملاً سلب حق حاكميت كرده.

چگونه جنابعالي و بعضي از منتقدين مي‌گوييدكه فراخوان جدايي دين از حكومت و دولت را به‌صراحت بيان نكرده؟ مگر قانونِ اساسي فعلي براساسِ حكومتِ ديني بنا نشده و در اصل چهارم قانون اساسي نيامده «كلية قوانين و مقرراتِ مذهبي، جزايي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غير اينها بايد براساسِ موازين اسلامي باشد.» و از سوي ديگر در فراخوان نيامده: «تدوين پيش‌نويس يك قانون اساسيِ نوين، مبتني بر اعلامية جهاني حقوق بشر و ميثاقهاي الحاقي آن».
در پاسخ به كساني كه مي‌گويند در اعلامية جهاني حقوقِ بشر بندي به‌نام جدايي دين از حكومت و دولت نيامده تنها به مادة 1 و 7 اعلامية جهاني حقوقِ بشر اشاره مي‌كنم تا معلوم شود تفاوت حقوق بشر با قوانين جمهوري اسلامي از كجا تا به كجاست.
مادة 1: تمامِ افراد بشر آزاد به‌دنيا مي‌آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند. همه داراي عقل و وجدان مي‌باشند و بايد نسبت به ديگران با روحِ برادري رفتار كنند.
مادة 7: همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بدونِ تبعيض و بالسويه از حمايتِ قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي كه ناقضِ اعلامية حاضر باشد و عليه هر تحريكي كه براي چنين تبعيضي به‌عمل آيد به‌طور مساوي از حمايت قانون بهره‌مند شوند.

3ـ دموكراسي براساسِ آزادي سياسي و عدالتِ اجتماعي:
چگونه مي‌توان يك دموكراسي براساسِ آزادي سياسي و عدالتِ اجتماعي را با جلوگيري از اظهارعقيده و شركت يك فرد يا يك گروه در يك نظرخواهي توجيه كرد؟ شما كه پيش‌بيني حكم حذف ابدي سلطنت موروثي و سلطنت خودكامه و حكومت ديني را صادر كرده‌ايد، اگر كساني وجود داشته باشند كه با اعتقاد به چنين نظامهايي بخواهند در انتخابات مجلس مؤسسانِ تدوين قانون اساسي نوين شركت كنند و رأي خود را به يكي از همفكران خود بدهند با اين افراد چه برخوردي خواهيد داشت؟ آيا به آنها حق مي‌دهيد به‌عنوانِ يك ايراني عقايد خودشان را تبليغ كنند يا خير؟ اگر اجازه مي‌دهيد پس چه ايرادي به فراخوان داريد ولي اگر آنها را از اظهارعقيده و تبليغ محروم مي‌كنيد پس تكليف بند اول پيشنهاد شما در مورد جمهوري براساسِ مردم‌سالاري و كثرت‌گرايي چه مي‌شود؟ اين پارادوكس را چگونه حل مي‌كنيد؟ اگر نويسندگان فراخوان مي‌نوشتند همة ايراني‌ها مجاز به اظهارعقيده هستند جز طرفدارانِ «نظام شاهي» و «نظام ولايي» آن وقت شما نمي‌نوشتيد «گويا تدوين‌كنندگانِ فراخوان گاو را به عقب گاري بسته‌اند» چون اين آقايان كاري كرده‌اند كه بايد گفت صد رحمت به نظارت استصوابي شوراي نگهبان كه حداقل فرد را از شركت در انتخابات محروم مي‌كند نه جمع را.
آقاي حاج سيد جوادي نگران نباشيد، كسي نمي‌خواهد با جمع امضا نظام را سرنگون كند. هدف شروع يك گفتمان بين گروه‌ها بود كه عملي شد تا آنجا كه جنابعالي هم بعد از مدتي سكوت به ميدان كشيده شديد و در مرحلة بعد بايد با كشاندن مردم به صحنة مبارزه و فراهم ساختن شرايطي كه بتوان با آزادي احزاب و انتشار روزنامه‌هاي همة نحله‌هاي سياسي و فكري و آزادي همة زندانيان سياسي ـ عقيدتي و در اختيار همة گروه‌ها قرار گرفتن رسانه‌هاي ارتباط‌جمعي و نظارت احزاب و سنديكاها و مراجع بين‌المللي بر يك انتخابات آزاد موفق شويم و اساسي‌ترين پايه‌هاي ساختاري نظام سياسي آيندة ايران را در قانون اساسي بر سه پاية زير كه خواست شما و ماست بنا نهيم:
1ـ جمهوري براساس مردم‌سالاري و كثرت‌گرايي؛ 2ـ جدايي دين از دولت و حكومت؛ 3ـ دموكراسي براساس آزادي سياسي و عدالت اجتماعي.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

جناب آقاي دكتر علي‌اصغر حاج سيد جوادي چرا معطليد؟ شما و دوستانتان با تشكيل كميته‌هاي پيگيري و برنامه‌ريزي نگذاريد اين كار مردمي و متمدنانه و صلح‌طلبانه به‌دستِ نااهلان به انحراف كشيده شود. همه در داخل و خارج با پذيرش هزينه‌هاي مترتب بر چنين فعاليتهايي به‌خاطر نجات مردم و برپايي يك نظامِ مردمي عادلانه، به‌گونه‌اي كه هيچكس را بر هيچكس جز به توانايي و پاكي و صداقت و مردم‌دوستي و عدالت‌خواهي برتري نباشد، تلاش كنيم و مطمئن باشيم در اين راه به كمك هم پيروز خواهيم شد چه با قانون‌مندي‌هاي حاكم بر طبيعت نمي‌توان جنگيد و جهان ما راهي ندارد جز رسيدن به نظامهاي مردمي و عادلانه.
دوستان، در فضاي سرد و ساكت و سنگستاني سرزمينمان چراغي برافروخته شده، كساني كودكانه سعي در خاموش كردن آن دارند اما دير يا زود گرما، نور و حركت اين پرتو پرفروغ سراسرِ وطنمان را روشن خواهد كرد.
والسلام

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16390

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سخني با دوست؛ پاسخي به دكتر علي‌اصغر حاج سيدجوادي در باره «فراخوان ملي برگزاري رفراندوم»، دکتر محمد ملکی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016