متأسفانه هربار كه سخنگوي قوه قضائيه، طي مدتي كه به اين مسؤوليت منسوب شدهاند، اظهاراتي بيان داشتهاند نادرست و يكسويه بوده است و اينجانب به ناچار از پاسخگويي شدهام. در مورد اظهارات اخير ايشان نيز توضيحات ذيل را لازم ميدانم:
1- گفتهاند: «درباره اين پرونده در وهله اول هرگونه ادعايي بايد از مرجع قانوني پيگيري و سئوال شود و برابر صراحت قانون اساسي قوه قضائيه مرجع اصلي رسيدگي به تظلمات همه شهروندان است:
پاسخ: اينجانب در طي دوران بازداشت فرزندم نامههايي سرگشاده خطاب به مسئولان قوه قضايئه(سئوالاتي از مدير روابط عمومي دادسراي عمومي تهران و انقلاب تهران مورخ 26/6/83 قانون احترام به آزاديهاي مشروع و حفظ حقوق شهروندي اجرا نميشود مورخ 30/6/83 و پاسخ به مطالب مدير روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران مورخ 5/7/83) و رياست محترم اين قوه (در تاريخهاي 4/7/83 ، 18/7/83 ، 9/8/83) نوشتهام و دادخواهي كردم. از سخنگوي محترم ميپرسم كه قوهقضائيه كه مرجع اصلي رسيدگي به تظلمات شهروندان است در مورد دادخواهي بنده چه كرده است؟ و آيا اين درست كه مسئولان اين قوه نسبت به شكايت و دادخواهي امثال بنده هيچكاري نكنند تا آن فجايع در زنداني غيرقانوني رخ ميدهد؟ مسلما" اگر همانروزها به ماجراي بازداشتگاه رسيدگي ميشد ما امروز شاهد آنچه ميشنويم نبوديم، و در اين ميان عدهاي از جوانان اين مرز و بوم زير دست و پاي قانون گريزان گرفتار نميشدند. ضمن اينكه هنوز دير نشده است و آقاي سخنگو ميتوانند كمر همت بالا زنند و راه رسيدگي به اين موضوع را هموار نمايند، هر چند كه در اين ملك ظاهرا عدالت وارانه اجرا ميشود و ديگران كه خود مسبب اين فاجعه بودهاند از امثال بنده كه پيگير اين ماجرا بودهام شكايت كرده و ميخواهند كه بنده را به نشر «نشر اكاذيب» به بازپرسي و محاكمه بكشند؟
2- گفتهاند: «توصيه ميكنم اين افراد ادعايشان را از طريق دادسراي تهران پيگيري كنند و از مراجعه به مراجع غيرمرتبط كه در اين باره صلاحيت ندارند، پرهيز كنند زيرا ما در كشور جمهوري اسلامي ايران زندگي ميكنيم كه بهترين قانون اساسي، قوانين و مقرارات جزايي و بهترين حمايت قانوني را از شهروندان دارد.»
پاسخ: بنده هم در اين كشور زندگي ميكنم و چهار سال تجربه قانونگذاري و نزديك به 30 سال سابقه فعاليت سياسي دارم، از اينرو فكر ميكنم ايشان شوخي ميفرمايند. سخنگوي محترم قوه قضائيه دعا ميكنم كه شما گرفتار نشويد تا دريابيد كه در اين كشور چه ميگذرد؟ وقتي با امثال بنده و فرزندم چنين ميكنند خدا به داد شهرونداني برسد كه هيچ پشت و پناهي ندارند. در همين ماجراي سايتهاي اينترنتي بازداشتيها راجع به فردي به نام آقاي راد حدود 60 ساله و كتابفروش صحبت ميكنند كه بنده خدا به جرم فروش كتاب ضاله نزديك به 110 روز در سلول انفرادي بوده و هيچكس به فريادش نميرسد. سخنگوي محترم شما اگر در اجراي عدالت صداقت داريد و مصمم به دفاع از حقوق شهروندان و اجراي بهتر قانونها هستيد همين يك مورد را پيگيري كنيد تا دريابيد كه در اين كشور چه ميگذرد و ما در كجا زندگي ميكنيم! روشن است كه افراد مظلوم براي دادخواهي به هر كجا كه دستشان برسد رجوع خواهند كرد.
3- گفتهايد: «در تمام دنيا مرجع رسيدگي به تمامي تخلفات، دستگاه قضايي است و نميتوان انتظار داشت كه به تخلفات اين دستگاه، مرجع ديگري رسيدگي كند چرا كه در چنين حالتي يك دور باطل حاصل ميشود».
پاسخ: متاسفانه دور باطل حاصل شده است و آن اينكه همانان كه خلاف ميكنند خود از پيگيران موضوع خلاف شكايت ميكنند.آيا در چنين وضعيتي هيچكس جرئت رجوع به دستگاه قضايي را خواهد داشت؟ از قديم گفتهاند هرچه بگندد نمكش ميزنند واي به روزي كه بگند نمك!
تا زماني كه دستگاه قضايي نشان ندهد كه پناه بيپناهان است و در رسيدگي به تظلمات عينك سياسي و جناحي بر چشم نميگذارد و دادستاني تهران از مخالفان خود زهر چشم نميگيرد مسلم بدانيد كه افراد مرتبط با پرونده موسوم به سايتهاي اينترنتي جرئت نزديك شدن به دستگاه قضايي براي شكايت و درخواست رسيدگي را ندارند و ناچار از پيگيري در مراجع ديگرند.
4- گفتهاند: «قوه قضائيه اعلام ميكند كه هيچ تخلفي در نظام جمهوري اسلامي از مجازات مصون نيست و در صورت اثبات ادعاي وبلاگ نويسان همانند پرونده مرحوم رجبيثاني به طور قاطع رسيدگي خواهد شد».
پاسخ: اميدوارم كه اين سخن سخنگو در عمل نيز اثبات شود و روزي شاهد مجازات افرادي باشيم كه از قدرت قانوني خود سوءاستفاده كرده و با اين ادعا كه آنها ربع قدرت جمهوري اسلامي و از اركان اصلي نظامند دست به هر كار ميزنند باشيم. به جرئت ميگويم كه امروزه تقريبا بر مسئولان قوه مجريه و قضائيه همه ماجرا با جزئيات روشن شده است و فقط كافي است اراده و عزمي براي رسيدگي وجود داشته باشد. مسلم بدانيد كه اقدام به اينكار و پاكسازي غدههاي سرطاني به نفع، نظام جمهوري اسلامي ايران است. اما اگر باز هم شاهد اينگونه كليگوييهاي و مدعاها باشيم در آينده رخدادهاي بدتر از اين ماجرا را بايد انتظار كشيم.
در پايان اعلام ميكنم كه اينجانب تا روزي كه به ادعاهاي افراد بازداشتي مرتبط با پرونده موسوم به سايتهاي اينترنتي و از جمله فرزندم در يك دادگاه صالحه و علني رسيدگي نشود به هيچ احضاريه در رابطه با اين موضوع توجه نكرده و در بازپرسي حاضر نخواهم شد چرا كه فكر ميكنم آنهايي كه شكايت كردهاند دست پيش را گرفتهاند تا پاسخگو به اقداماتي كه كردهاند نباشند.
والسلام
رجبعلي مزروعي