افرادی که توانی برای اندیشیدن ندارند در مواجهه با یک مشکل مشخص همیشه به یک راه حل فکر می کنند و اساسا بضاعت عقل شان در این حد است که فکر کنند جز راه مورد نظر ؛ هیچ راهی برای حل آن مشکل نیست. در جامعه ما گروههایی که نام های دوم خردادی و اصلاح طلب را یدک می کشند غالبا مصداق افراد ذکر شده اند. اینها پس از تجربه شکست در انتخابات شوراها و مجلس هفتم؛ تنها راه حلی که برای جلوگیری از شکست در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو؛ به ذهن معلول شان میرسد آن است که " لولویی" به اسم " اقتدار طلبان" با هیبتی مهیب تحویل جامعه دهند و با نادیده گرفتن بقیه نیروهای سیاسی و حتی هجوکردن آنها( به عنوان مثال "هخا گونه" نامیده شدن طرح رفراندوم برای تشکیل مجلس موسسان از طرف حجاریان) این گونه وانمود کنند که تنها راه مقابل جامعه برای عدم اسارت در دست لولوی مزبور رای دادن به آنهاست. غافل از آن که این راه تا به حال چند بار آزموده شده و جامعه دیگر آن را نمی پذیرد. برای مردم فرقی نمی کند که اوامر ملوکانه با طیب خاطر توسط اقتدار طلبان اجرا شود یا پس از
"غرغر سیاسی" توسط به اصطلاح اصلاح طلبان. آن چه مهم است حذف و تغییر ساختاری است که "حکم حکومتی" تولید می کند و چشم انداز هرگونه اصلاح و تغییری را تیره وتار می نماید.
پیشنهاد بنده آن است که برای تغییر گفتمان جامعه در آستانه انتخابات و در ادامه طرح رفراندوم برای تشکیل مجلس موسسان ؛ اپوزیسیون خارج از کشور ( اعم از سلطنت طلب و جمهوری خواه؛ به خصوص پس ازسخنان راهگشای آقای رضا پهلوی) دست به تهیه پیش نویس قانون اساسی بزند و باعرضه آن به همه فعالان سیاسی ؛ شور و نشاطی مضاعف به عرصه سیاست ببخشد. این کار در این مقطع زمانی سبب میشود آنهایی که همه امیدشان برای کسب مجدد پست های انتخابی ؛ فرار مردم به سوی آنها از ترس اقتدار طلبان باشد؛ بیش از پیش منزوی شوند و بدانند که حنایشان دیگر رنگی ندارد. کشتیبان(مردم) را سیاستی دیگر آمده است.
رامشاد شادمان
آدرس ای میل:[email protected]
آدرس وبلاگ: http://iranefarda.mihanblog.com