اینروزها همه جناحها بجای اینکه حواس خودشان را برای نامزد خودشان جمع کنند نگران آمدن مردی به انتخابات ریاست جمهوری هستند که نامش اکبر هاشمی رفسنجانی است .
اکبر هاشمی رفسنجانی ( مردی که حتی یک خانه کوچک هم از خودش ندارد : لغتنامه دهخدا) در حال ناز و عشوه است که بیاید و وارد عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری بشود . هاشمی رفسنجانی گفته است :" اگر نخبگان جامعه و مردم من را انتخاب کنند ، خواهم آمد." اما اصولا تا آنجایی که در کلیه نامزدی ها (اعم از انتخاباتی و ازدواج) مرسوم بوده است ، همیشه باید آمد تا بعد انتخاب شد نه برعکس! اغلب اوقات در کشور ما قبل از اینکه نامزدهای انتخاباتی به صحنه بیایند بنوعی خودشان را می خواهند بانتخابانند !!! البته بی انصافی هم نکنیم : آقای هاشمی صادق ترین نامزد انتخاباتی است که اعلام می کند : بابا جون من عادت کردم ! همیشه اول باید انتخاب بشم بعد بیام !
بر همین اساس که صداقت ایشان است که بعضی ها را کشته و وادار کرده که یک تحقیقی در مورد ایشان انجام بدهند و در این میان آقایان مرعشی و امیر محبیان با تاکید گفتند که ایشان حتما خواهد آمد . البته چنین تحلیلهایی بیشتر برای ایجاد استراتژی های " نمی شه اما اگه بشه چی می شه !! " کاربرد دارند .
اما مردم دلایل خود را برای رای ندادن به آقای هاشمی رفستجانی دارند که منجر به شکست ایشان خواهد شد . هفت دلیل اساسی به شرح ذیل اند :
1- دلیل سران محافظه کار ( از نوع اصول گرا ، ارزش مدار ، آباد گر و ایثارچی) : هاشمی اگر بیاید محافظه کاران باید سر به کوه و بیابان بگذارند . باز خاتمی واقعا برای اصولگرایان در مقابل هاشمی نعمتی است . باز برای این یکی می شه هر نه روز یک بحران درست کرد و ضد حال زد . اما هاشمی اینطورها نیست . شوخی هم سرش نمی شه !! اگر هاشمی قرار باشد رئیس جمهور باشد محافظه کاران مجلس مثل همون وقتها که برای آقای رفسنجانی می خواستند خوش خدمتی بکنند ، پیشنهاد خواهند کرد یک تبصره ای تو قانون بگذارند که آقای خاتمی بتواند مجددا در انتخابات شرکت کند و برای بار سوم رئیس جمهور شود . پس انتخابات به این طریق از بیخ زده می شود و طبعا هاشمی رای نمی آورد.
2- دلیل طرفداران محافظه کاران (؟؟) : این گروه معتقدند : آخه آدم عاقل به هاشمی رفسنجانی که بقول خودش حتی یک خانه هم از خود ندارد رای نمی دهد ، می دهد ؟ رئیس جمهور باید خانه داشته باشد تا از درد محرومان و خرج و مخارج خانه اطلاع داشته باشد . باید فرزندان جوان و بیکار داشته باشد که درد بیکاری را بفهمد که ایشان به حمد ا... این مشکل را ندارد ، برای مثال کوچکترین بچه اش بالای 35 سال سن دارد و یک نون و پنیر و بوقلمونی از یک جای تاریکی مثل مترو در می آورد و می خورد . ضمنا رئیس جمهور آینده باید بی بند و باریها و آزادی های بی حد و حصر بانوان ( همان ضعیفه های قدیم ) را جمع کند و سر و سامان بدهد اما با وجود عاملی نفوذی در خانواده آقای هاشمی بنام فائزه هاشمی چنین چیزی محال است . چون دم به ثانیه وارد دفتر رئیس جمهور می شود و می گوید : بابایی ! ایش ..وا ... این چه وضعیه ؟ این خانمها هم آدمند . احساس دارن . ورزش می خوان ! دوچرخه سواری می خوان ! فوتبال می خوان ! رنگهای شاد می خوان ! موسیقی می خوان و یه ذره حرکات موزون !
3- دلیل رهبری ( از نوع معظم انقلاب) : اساسا شخصیتی مثل هاشمی رفسنجانی اگر به عرصه انتخابات بیاید دو اتفاق احتمالی می افتد یا با درصد بالایی از آراء پیروز می شود ( که البته به استناد همین نوشته محال است ) که با چنین نتیجه ای فاتحه محافظه کاران خوانده است و یا اینکه دوباره رتبه بیادماندنی و تاریخی قبلی را در انتخابات مجلس می آورد که در این حالت احتمالا اینقدر ناراحت خواهد شد که به کمتر از پست رهبری رضایت نخواهد داد و آشتی نخواهد کرد که دوباره فاتحه را باید خواند. از آنجا که احتمال این حالت دوم بیشتر است طبعا رهبری هم معتقد خواهند بود که وجود ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام یک نعمت الهی است !! و اصلح این است آقای هاشمی ریاست جمهوری را به شاگردان خودشان بسپارند !!
4- دلیل مردم ( از نوع با عزت و نجیب و شریف همیشه در صحنه) : اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کرده اند با تند روهای هر دو جناح مشکل دارند و این خیلی تاسف بار است چون به این معنی است که ایشان با نود درصد مردم مشکل دارند ( و طبعا همین نود درصد هم با ایشان مشکل خواهند داشت ) چون نود درصد مردم ما یا افراطی اونوری اند یا افراطی اینوری با این وصف فقط ده درصد مردم احتمال دارد به ایشان رای بدهد که قطعا برای خانه خریدن هم اعتبار خوبی نیست چه برسد به رئیس جمهور شدن . همین ده درصد مردم همیشه در صحنه باقیمانده هم که متاسفانه ایندفعه در ستاد انتخابات کاره ای نیستند که بالاخره فرجی بشود .
5- دلیل حامیان هاشمی ( از نوع جناحی ها و همشهری ها ) : هنوز ایشان به عرصه انتخابات نیامده اصلاح طلبان او را اصولگرا می دانند ، اصولگرا ها هم یه ایشان لقب اصلاح طلب می دهند . طبیعی است وقتی هر دو جناح نامزدی را اونوری می دانند برای حمایتش کاری نخواهند کرد . به همنی دلیل حمایت از هاشمی فقط می ماند برای مردمان دیار کرمان و بم و رفسنجان . مردم شریف بم نیز که متاسفانه گرفتار حجم عظیم کمکهای نقدی و غیر نقدی و همچنین ویلاهای اهدایی دولت محترم هستند و به اینکارها نمی رسند . مردم کرمان هم که به مردم بم کمک می کنند . رفسنجانیها هم که دیگر بحمد ا... در بازار جهانی پسته جای خود را پیدا کرده اند و دیگر نیازی به هاشمی رفسنجانی ندارند .
6- دلیل خبرنگاران و روزنامه نگاران ( از نوع غیر زندانی و فاقد پرونده ) : رسانه ها و خبرنگاران در مسیر دادن به سیل رای ها خیلی مهم اند و از آنجا که هاشمی رفسنجانی اصلا خوش مصاحبه نیست و بر و رویی هم ندارد و تو دل برو هم نیست و در مصاحبه ها فقط تسبیح می چرخاند و مدل قهوه خانه ای می نشیند و جوابهای بی سر و ته می دهد ، اصلا برای خبرنگاران شخصیت جالبی نیست پس هیچ خبرنگاری برای ایشان تبلیغ نمی کند. حتی روزنامه ای ضاله مثل کیهان هم در حمایت از هاشمی دو هفته مانده به انتخابات تیتر خواهد زد : ایشان برای مجمع تشخیص مصلحت نظام مفیدتر اند !
7- دلیل دانشجویان ( از نوع واجدین کله هایی با بوی قرمه سبزی ) : دانشجویان یکی از بخشهای بسیار موثر جامعه در انتخابات هستند و معتقدند اولین شرط یک رئیس جمهور ظرفیت فحش پذیر بودن اوست و اساسا محبوبیت خاتمی هم به همین دلیل است و بعد از مراسم روز دانشجوی امسال که کمیت و کیفیت فحشها بالاتر رفته بود محبوبیت مجروح شده خاتمی هم ترمیم شد حتی بیشتر .
بر همین اساس هاشمی اصلا دلخواه دانشجویان نیست چون فحش خورش ملس نیست . شاید یک فحش را بشنود اما چون معتقد است دانشگاهها فقط درتئوریات غرق شده اند و از پژوهش دور شده اند ترتیبی می دهد تا فحش دهنده را برای تجربه عملی فحشها !! به گردش علمی ببرند . !! و به همین علت مهم که دانشجویان علاقه ای به رفتن به گردش علمی ندارند و ترجیح می دهند در همان بخش تئوری پردازی قضیه باقی بمانند ، به هاشمی رای نخواهند داد .
آخرین خبر : شنیده ها حاکی است برخی از محافظه کاران بدون توجه به دلائل مذکور ، هنوز از حضور نامبرده در انتخابات هراس دارند و نیاز به یک متخصص برای دور کردن محترمانه آقای هاشمی از انتخابات را احساس می کنند . لذا مقرر شده است یک سری جلساتی با مرتضوی برگزار کنند ( شور و مشورت مال یه همچون روزهایی است ) تا یک مدت کوتاهی تحت عنوان عفو مشروطی ، مرخصی ای ، چیزی اکبر گنجی را آزاد کنند که بیاد بیرون ترتیب شرکت کردن و موفقیت هاشمی رفسنجانی را در انتخابات بدهد اساسی ! البته این راه حل سه حسن دارد . یکی اینکه دل طرفداران اصلاح طلبی را می توان تا حد زیادی بدست آورد . دوم اینکه یک قیافه حقوق بشری گرفت و سومی هم اینکه هاشمی رفسنجانی را می شود از این طریق پیچوند. (راه حل به این با حالی !)
نصیحت : آدم عاقلی که دوبار از یک سوراخ گزیده شده بار سوم در سوراخ رو گل می گیره !
سيامك ثنا الدین -
وبلاگ يك ذره حرف http://yekzareharf.blogspot.com